کلمه جو
صفحه اصلی

returning officer


(انگلیس) سرپرست انتخابات برزن

انگلیسی به فارسی

(انگلیس) سرپرست انتخابات برزن


افسر بازنشسته


انگلیسی به انگلیسی

• a returning officer is an official who is responsible for arranging an election in a particular town or district and who formally announces the result.

جملات نمونه

1. This, of course, assumes that there are returning officers in existence to whom the Clerk can send the writ.
[ترجمه ترگمان]البته، فرض بر این است که در حال حاضر افسران بازگشتی وجود دارند که شهردار می تواند حکم را ارسال کند
[ترجمه گوگل]البته، البته، فرض می شود که افسران بازنشسته در وجود وجود دارد که کارمند می تواند این نامه را ارسال کند

2. As the Lord Mayor Albert was also returning officer on the night and so was the first to see the result.
[ترجمه ترگمان]همان طور که جناب شهردار، آلبر نیز شب را به آنجا بازمی گشت و بنابراین نخستین کسی بود که نتیجه اش را می دید
[ترجمه گوگل]همانطور که شهردار لرد البرت نیز در شب به ماموریت رسید، اولین کسی بود که نتیجه را دید

3. Day except with the permission of the Returning Officer or the Presiding Officer.
[ترجمه ترگمان]روز به جز با اجازه افسر برگشت یا افسر رئیس
[ترجمه گوگل]روز به استثنای مجوز بازپرداخت یا افسر پیشین

4. The returning officer is looking into the matter.
[ترجمه ترگمان]افسر بازگشت به این موضوع پی می برد
[ترجمه گوگل]افسر باز به دنبال این موضوع است

5. The Returning Officer may request such other information from a candidate as he considers necessary to satisfy himself as to the eligibility of the candidate and the validity of the nomination.
[ترجمه ترگمان]افسر برگشت ممکن است درخواست چنین اطلاعات دیگری را از یک نامزد دریافت کند، زیرا لازم است که خود را راضی کند که صلاحیت کاندیدا و اعتبار نامزدی را داشته باشد
[ترجمه گوگل]افسر بازپرس می تواند اطلاعات دیگران را از یک نامزد درخواست کند، زیرا لازم است که خود را به عنوان واجد شرایط بودن نامزد و اعتبار نامزدی تسویه کند

6. The returning officer will retain the roll, ballot papers and rejected outer envelopes once counting has finished.
[ترجمه ترگمان]افسر برگشت برگه های رای را حفظ خواهد کرد و زمانی که شمارش تمام شده است پاکت های خارجی را رد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]افسر بازنشسته رول، رأی گیری ها و رد پاکت های خارجی را پس از پایان شمارش معکوس حفظ خواهد کرد

7. For enquiries, please contact the Returning Officer or the Election hotline of the Registration and Electoral Office at 2891 100
[ترجمه ترگمان]برای سوالات، لطفا با افسر برگشت یا خط تلفنی کمیسیون ثبت و انتخابات در ۲۸۹۱ ۱۰۰ تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]برای سوالات، لطفا با اداره بازپرداخت یا خط تلفن انتخابی دفتر ثبت نام و انتخاب در 2891 100

8. The returning officer has the final say on whether a recount takes place.
[ترجمه ترگمان]افسر برگشت، آخرین جمله را در مورد این که آیا بازشماری رخ می دهد یا خیر، دارد
[ترجمه گوگل]افسر بازخوانی می کند که آیا بازنگری انجام می شود یا خیر

9. The Returning Officer may request such other information form a candidate as he considers necessary to satisfy himself as to the eligibility of the candidate and the validity of the nomination.
[ترجمه ترگمان]افسر برگشت ممکن است درخواست چنین اطلاعات دیگری را بدهد که برای راضی کردن خود در رابطه با صلاحیت کاندیدا و اعتبار کاندید شدن لازم می داند
[ترجمه گوگل]افسر بازپرداخت می تواند چنین اطلاعات دیگری را به عنوان یک نامزد درخواست کند، زیرا لازم است که خود را به عنوان واجد شرایط بودن نامزدی و اعتبار نامزدی تضمین کند

10. Generally, unless and until the Returning Officer decides that a nomination form is invalid, the candidate is deemed to stand nominated and he may hence carry out activities to promote his election.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، اگر و تا زمانی که افسر برگشت تصمیم بگیرد که فرم نامزدی نامعتبر است کاندیدای مورد نظر کاندید خواهد شد و ممکن است فعالیت هایی را برای ترویج انتخاب خود انجام دهد
[ترجمه گوگل]به طور کلی، مگر اینکه و تا زمانی که افسر بازنشسته تصمیم بگیرد که فرم نامزدی نامعتبر است، کاندید به عنوان نامزد انتخاب می شود و از این رو می تواند فعالیت هایی را برای تبلیغ انتخابات خود انجام دهد

11. As many as 20 people died in polling-related incidents, and the returning officer was forced to suspend voting in eight stations.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که ۲۰ نفر در حوادث مربوط به رای گیری کشته شدند، و افسر برگشت مجبور شد در هشت ایستگاه رای گیری را به حالت تعلیق درآورد
[ترجمه گوگل]در حوادث مربوط به رای گیری 20 نفر جان باختند و افسر بازنشسته مجبور به رأی دادن در هشت ایستگاه شد

12. But then at there was the result being read out, live, by the Torbay returning officer.
[ترجمه ترگمان]اما پس از آن در آنجا نتیجه مطالعه و زندگی، به وسیله افسر برگشت Torbay، وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، نتیجه این بود که توسط افسر بازپرداخت توربای خوانده می شود، زندگی می کند

13. This appointment may be revoked by me at any time by delivering to the Returning Officer a duly completed specified form of notice signed by me.
[ترجمه ترگمان]این قرار ملاقات ممکن است به وسیله من در هر زمانی با تحویل یک فرم مشخص و مشخص مشخص شده توسط من لغو شود
[ترجمه گوگل]این انتصاب ممکن است در هر زمان من را لغو کند، با ارسال یک متقاضی اعلام شده توسط من، که به طور کامل تکمیل شده است، به مأمور بازپرس مراجعه کنید

14. Please submit the completed advance return and declaration to the Returning Officer.
[ترجمه ترگمان]لطفا بازگشت کامل تکمیل شده و اظهارنامه به افسر برگشت را ارسال کنید
[ترجمه گوگل]لطفا پیش پرداخت قبلی و اعلامیه را به مسئول بازپرداخت کنید


کلمات دیگر: