فعالیت جنسی
sexual activity
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• actions that pertain to sex
جملات نمونه
1. In Britain, the general age of consent for sexual activity is
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، سن کلی رضایت برای فعالیت جنسی
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، سن عمومی رضایت جنسی برای فعالیت جنسی است
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، سن عمومی رضایت جنسی برای فعالیت جنسی است
2. When the bull elephant desires sexual activity, he approaches the matriarch - led herd.
[ترجمه ترگمان]زمانی که فیل نر تمایل به فعالیت جنسی داشته باشد، او به گله رهبر اصلی نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که فیل فیل گاو را به فعالیت جنسی می اندازد، او به گله هدایت می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که فیل فیل گاو را به فعالیت جنسی می اندازد، او به گله هدایت می شود
3. The prostate is important for sexual activity.
[ترجمه ترگمان]پروستات برای فعالیت جنسی مهم است
[ترجمه گوگل]پروستات برای فعالیت جنسی مهم است
[ترجمه گوگل]پروستات برای فعالیت جنسی مهم است
4. Head and neck muscles often tighten during sexual activity, and blood pressure can increase at orgasm, causing blood vessels in the brain to dilate, a condition technically named coital cephalgia.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های گردن و گردن اغلب در طول فعالیت جنسی محکم می شوند و فشار خون می تواند به اوج رسیدن برسد و باعث گشاد شدن رگ های خونی در مغز شود تا وسعتی پیدا کند که به لحاظ فنی به نام coital cephalgia نامیده می شود
[ترجمه گوگل]عضلات سر و گردن اغلب در طول فعالیت جنسی افزایش می یابند و فشار خون می تواند در ارگاسم افزایش یابد و رگ های خونی مغز گسترش یابد، که شرایطی به نام 'colecal cordophilia' نامیده می شود
[ترجمه گوگل]عضلات سر و گردن اغلب در طول فعالیت جنسی افزایش می یابند و فشار خون می تواند در ارگاسم افزایش یابد و رگ های خونی مغز گسترش یابد، که شرایطی به نام 'colecal cordophilia' نامیده می شود
5. A majority of female characters engaged in some sexual activity, particularly those in major roles.
[ترجمه ترگمان]اکثریت زنان در برخی فعالیت های جنسی قرار دارند، به خصوص آن هایی که نقش های اصلی دارند
[ترجمه گوگل]اکثریت شخصیت های زن درگیر فعالیت های جنسی هستند، به ویژه در نقش های اصلی
[ترجمه گوگل]اکثریت شخصیت های زن درگیر فعالیت های جنسی هستند، به ویژه در نقش های اصلی
6. Sexual activity was very active, and it kept us fit and healthy.
[ترجمه ترگمان]فعالیت جنسی بسیار فعال بود و ما را سالم و سالم نگه می داشت
[ترجمه گوگل]فعالیت جنسی بسیار فعال بود و ما را متناسب و سالم نگه داشت
[ترجمه گوگل]فعالیت جنسی بسیار فعال بود و ما را متناسب و سالم نگه داشت
7. Anestrus: No sexual activity takes place. Anestrus lasts between three and four months.
[ترجمه ترگمان]Anestrus: هیچ فعالیت جنسی رخ نمی دهد Anestrus بین سه تا چهار ماه طول می کشد
[ترجمه گوگل]Anestrus هیچ فعالیت جنسی انجام نمی شود Anestrus بین سه تا چهار ماه طول می کشد
[ترجمه گوگل]Anestrus هیچ فعالیت جنسی انجام نمی شود Anestrus بین سه تا چهار ماه طول می کشد
8. During treatment, sexual activity should be abstinent.
[ترجمه ترگمان]در طول درمان، فعالیت جنسی باید abstinent باشد
[ترجمه گوگل]در طول درمان، فعالیت جنسی باید مضطرب باشد
[ترجمه گوگل]در طول درمان، فعالیت جنسی باید مضطرب باشد
9. Sex education and sexual knowledge increases sexual activity.
[ترجمه ترگمان]آموزش جنسی و دانش جنسی فعالیت جنسی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]آموزش جنسی و دانش جنسی باعث افزایش فعالیت جنسی می شود
[ترجمه گوگل]آموزش جنسی و دانش جنسی باعث افزایش فعالیت جنسی می شود
10. When can I have a sexual activity again?
[ترجمه ترگمان]چه زمانی می توانم یک فعالیت جنسی داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]وقتی دوباره می توانم فعالیت جنسی داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]وقتی دوباره می توانم فعالیت جنسی داشته باشم؟
11. Prostate is important for sexual activity.
[ترجمه ترگمان]Prostate برای فعالیت جنسی مهم است
[ترجمه گوگل]پروستات برای فعالیت جنسی مهم است
[ترجمه گوگل]پروستات برای فعالیت جنسی مهم است
12. This is said toachievable through deep breathing throughout sexual activity.
[ترجمه ترگمان]این حرف از طریق تنفس عمیق در طول فعالیت جنسی بیان می شود
[ترجمه گوگل]این گفته شده است که از طریق تنفس عمیق در طول فعالیت جنسی فعال می شود
[ترجمه گوگل]این گفته شده است که از طریق تنفس عمیق در طول فعالیت جنسی فعال می شود
13. Abstain from sexual activity for at least 2 - 3 days before specimen collection.
[ترجمه ترگمان]Abstain از فعالیت جنسی برای حداقل ۲ تا ۳ روز قبل از جمع آوری نمونه
[ترجمه گوگل]از فعالیت جنسی حداقل دو تا سه روز قبل از جمع آوری نمونه، از فعالیت جنسی خودداری کنید
[ترجمه گوگل]از فعالیت جنسی حداقل دو تا سه روز قبل از جمع آوری نمونه، از فعالیت جنسی خودداری کنید
14. He had been engaging in some kind of kinky sexual activity.
[ترجمه ترگمان]او در نوعی فعالیت جنسی عجیب و غریب شرکت کرده بود
[ترجمه گوگل]او درگیر نوعی فعالیت جنسی گره خورده است
[ترجمه گوگل]او درگیر نوعی فعالیت جنسی گره خورده است
پیشنهاد کاربران
sexual activity ( روانشناسی )
واژه مصوب: فعالیت جنسی
تعریف: هرگونه فعالیتی که ماهیت جنسی دارد
واژه مصوب: فعالیت جنسی
تعریف: هرگونه فعالیتی که ماهیت جنسی دارد
کلمات دیگر: