کلمه جو
صفحه اصلی

tipi


رجوع شود به: tepee

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: tepee


tipi


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: tipis
• : تعریف: variant of tepee.

• tepee, cone-shaped tent used by american indians

جملات نمونه

1. Moses McTavish and I ducked through his tipi door and sat cross-legged on buffalo robes around the fire pit in the center.
[ترجمه ترگمان]موزز McTavish مک McTavish مک McTavish و من از در اتاقش بیرون رفتم و چهار زانو روی ردای بافالو در مرکز آتش نشسته بودم
[ترجمه گوگل]Moses McTavish و من از طریق درب تایپ خود را می ریختند و در اطراف گودال آتش نشانی در مرکز نشسته بودند

2. A fully equipped tipi had almost as many ropes, lines, pegs, and parts as an old-time sailing vessel.
[ترجمه ترگمان]A کاملا مجهز تقریبا به اندازه چندین طناب، طناب، میخ و قطعات به عنوان یک کشتی بادبانی قدیمی بود
[ترجمه گوگل]تپه کاملا مجهز به طناب، خطوط، چاقو و قطعات به عنوان یک کشتی شناور قدیمی تبدیل شده بود

3. Tipi poles were made of the slender trunks of young lodgepole pines, and were rare items on the treeless plains.
[ترجمه ترگمان]تیره ای چوبی از تنه باریک درختان صنوبر جوانی ساخته شده بود و در دشت های بی درخت، چیزهایی کمیاب بود
[ترجمه گوگل]قطبهای Tipi از تنه های باریک از کاج های جوان لجبول ساخته شده اند و موارد نادر در دشت های بیابانی ساخته شده اند

4. In the barter system of the plains, five tipi poles might equal one horse.
[ترجمه ترگمان]در سیستم جدید دشت های دشت ها، پنج قطب tipi ممکن است با یک اسب برابری کنند
[ترجمه گوگل]در سیستم مبادله دشت ها، پنج قطب tipi ممکن است برابر یک اسب

5. Inside the tipi, a number of big, round bags were hanging up.
[ترجمه ترگمان]در the، تعدادی کیسه بزرگ گرد آمده بودند
[ترجمه گوگل]در داخل تپه ها، تعدادی کیسه بزرگ، گرد بسته بندی شدند

6. By the lake burned a campfire with a tipi beside it.
[ترجمه ترگمان]کنار دریاچه آتش بخاری را روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]با دریاچه یک آتش سوزی با یک عینک در کنار آن سوخته بود

7. The Hunters Tipi trains men to fight, increases food production and helps maintain law.
[ترجمه ترگمان]شکارچیان Tipi را آموزش می دهند تا مبارزه کنند، تولید غذا را افزایش دهند و به حفظ قانون کمک کنند
[ترجمه گوگل]شکارچیان Tipi آموزش مردان را برای مبارزه، افزایش تولید مواد غذایی و کمک به حفظ قانون

8. By the tipi were two young bears.
[ترجمه ترگمان]By دو خرس جوان بودند
[ترجمه گوگل]دو تا بچه خرس با نوکی

9. The others hid near Bear's tipi.
[ترجمه ترگمان]دیگران در کنار خرس خرس پنهان شده بودند
[ترجمه گوگل]دیگران در اطراف نمونه های خرس مخفی شده بودند

10. Outside the tipi, they rushed to a hidden spot and held a quick council.
[ترجمه ترگمان]بیرون از ساختمان، به یک نقطه مخفی هجوم بردند و یک شورای سریع تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]در خارج از تپه ها، آنها به نقطه پنهان حمله کردند و یک شورای سریع برگزار کردند

11. The tipi tent-housing of the upper lake and plains area was put up with poles set lightly in the ground, tied together near the top, and covered with bark and grass in the lake country.
[ترجمه ترگمان]چادر tipi - خانه دریاچه بالایی و منطقه دشت با poles که به نرمی در زمین قرار داشتند و پوشیده از پوست و علف در کشور دریاچه بود قرار داده شد
[ترجمه گوگل]محوطه چادر نواحی سطح دریاچه و دشت فوقانی با قطبهای به آرامی در زمین قرار داده شده و در نزدیکی بالا قرار دارد و در دریاچه پوشیده شده است

12. The Armour Maker's Tipi houses the tribesman most skilled in making the wooden armour common throughout the tribe.
[ترجمه ترگمان]The Armour، قدرتمندترین افراد قبیله بودند که در ساختن زره چوبی که در سرتاسر قبیله متداول بود، ماهر بودند
[ترجمه گوگل]Tipi ساز Armor Maker قبیله ای است که بیشترین مهارت را در ساخت زره های چوبی در سراسر قبیله دارد

13. The hunters Wigwam trains men to fight, provides food for the tribe and keeps the tribes in line even more so than a Hunters Tipi .
[ترجمه ترگمان]شکارچیان Wigwam را آموزش می دهند تا بجنگند، غذا را برای قبیله فراهم می کند و قبایل را حتی بیشتر از شکارچیان Tipi نگه می دارد
[ترجمه گوگل]شکارچیان ویگام، مردان را به مبارزه می پردازند، برای قبیله غذا می خورند و قبایل را در حقیقت حتی بیشتر از شکارچیان Tipi نگه می دارند

14. Just down the street is a large Indian temporary cloth house called a tipi.
[ترجمه ترگمان]در پایین خیابان یک خانه بزرگ و موقتی هندی به نام a وجود دارد
[ترجمه گوگل]فقط در خیابان یک خانه بزرگ موقت هندی است که به نام Tipi نامگذاری شده است


کلمات دیگر: