زمان گذشته ساده فعل sew قسمت سوم فعل sew
sewed
زمان گذشته ساده فعل sew قسمت سوم فعل sew
انگلیسی به فارسی
زمان گذشته ساده فعل Sew
قسمت سوم فعل Sew
دوخته شده، دوختن، خیاطی کردن، دوزندگی کردن
انگلیسی به انگلیسی
• fastened with stitches; mended, repaired with stitches
Past Participle: sewn
جملات نمونه
1. i sewed the tear in his trousers
پارگی شلوارش را دوختم.
2. she sewed a patch to the elbow of my jacket
او یک وصله به آرنج کت من دوخت.
3. the doctor sewed his cut
دکتر زخم او را بخیه زد.
4. The surgeon sewed up the wound.
[ترجمه ترگمان]جراح زخمش رو دوخت
[ترجمه گوگل]جراح زخم را برداشت
[ترجمه گوگل]جراح زخم را برداشت
5. She sewed patches on the elbows of jacket.
[ترجمه ترگمان]روی آرنج هایش وصله پینه می کرد
[ترجمه گوگل]او تکه هایی روی آرنج جت را می پوشاند
[ترجمه گوگل]او تکه هایی روی آرنج جت را می پوشاند
6. The peasant carefully sewed money into his belt.
[ترجمه ترگمان]دهقان پول را با دقت به کمربند خود دوخت
[ترجمه گوگل]دهقان به دقت پول خود را به کمربند خود درآورد
[ترجمه گوگل]دهقان به دقت پول خود را به کمربند خود درآورد
7. She sewed a patch onto the knee of the trousers.
[ترجمه ترگمان]یک تکه پارچه را روی زانوی شلوار دوخت
[ترجمه گوگل]او یک پچ را بر روی زانو شلوارها ریخت
[ترجمه گوگل]او یک پچ را بر روی زانو شلوارها ریخت
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
9. She carefully sewed it to the cap.
[ترجمه ترگمان]با دقت آن را به کلاه دوخت
[ترجمه گوگل]او به دقت آن را به کلاه گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او به دقت آن را به کلاه گذاشته بود
10. She sewed the dresses on the sewing machine.
[ترجمه ترگمان]لباس ها را می دوخت و می دوخت
[ترجمه گوگل]لباس هایش را بر روی ماشین دوختن دوخت
[ترجمه گوگل]لباس هایش را بر روی ماشین دوختن دوخت
11. Before my first day at school my mother sewed tabs on all my clothes with my name on.
[ترجمه ترگمان]قبل از اولین روزم در مدرسه، مادرم با دقت تمام لباس هایم را با نام من دوخت
[ترجمه گوگل]قبل از اولین روز در مدرسه مادرم مشتاقانه به تمام لباس هایم زد و اسمم را گذاشت
[ترجمه گوگل]قبل از اولین روز در مدرسه مادرم مشتاقانه به تمام لباس هایم زد و اسمم را گذاشت
12. He sewed his money into his belt.
[ترجمه ترگمان]پول خود را در کمربندش دوخت
[ترجمه گوگل]او پول خود را به کمربند خود درآورد
[ترجمه گوگل]او پول خود را به کمربند خود درآورد
13. She sewed two pieces of cloth together.
[ترجمه ترگمان]دو تکه پارچه را با هم دوخت
[ترجمه گوگل]او دو قطعه پارچه را دوخت
[ترجمه گوگل]او دو قطعه پارچه را دوخت
14. He sewed the badge neatly onto his uniform.
[ترجمه ترگمان]او مدال را با دقت روی لباسش دوخت
[ترجمه گوگل]او علامت را به طور منظم بر روی لباس خود قرار داد
[ترجمه گوگل]او علامت را به طور منظم بر روی لباس خود قرار داد
15. He sewed up the tear with needle and thread.
[ترجمه ترگمان]سوزن نخ را با نخ و نخ می دوخت
[ترجمه گوگل]او اشک را با سوزن و نخ ریخت
[ترجمه گوگل]او اشک را با سوزن و نخ ریخت
کلمات دیگر: