کلمه جو
صفحه اصلی

sexual harassment

انگلیسی به انگلیسی

• pestering one due to his/her gender or sexual orientation

جملات نمونه

1. They have a policy of zero tolerance for sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]آن ها سیاست تحمل صفر برای آزار و اذیت جنسی دارند
[ترجمه گوگل]آنها سیاست تحمل صفر برای آزار و اذیت جنسی دارند

2. Allegations of sexual harassment have led to disciplinary proceedings being taken against three naval officers.
[ترجمه ترگمان]اتهامات مربوط به آزار و اذیت جنسی منجر به اقدامات انضباطی علیه سه افسر نیروی دریایی شده است
[ترجمه گوگل]اتهامات مربوط به آزار و اذیت جنسی منجر به رسیدگی به پرونده های انضباطی علیه سه افسر دریایی شده است

3. She had been subjected to continual sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]اون تحت آزار جنسی دائمی قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است

4. Mr Singh has strongly denied the allegations of sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]آقای سینگ قویا ادعای آزار و اذیت جنسی را رد کرده است
[ترجمه گوگل]آقای سینگ قویا اتهامات آزار جنسی را رد کرده است

5. Sexual harassment in the workplace is not a trivial matter.
[ترجمه ترگمان]آزار جنسی در محیط کار یک مساله پیش پاافتاده نیست
[ترجمه گوگل]آزار جنسی در محل کار یک ماده بی اهمیت نیست

6. We need effective strategies to combat sexual harassment in the workplace.
[ترجمه ترگمان]ما به استراتژی های موثر برای مبارزه با آزار و اذیت جنسی در محل کار نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما نیاز به استراتژی های موثر برای مبارزه با آزار جنسی در محل کار داریم

7. Several women have complained of sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]چندین زن از آزار و اذیت جنسی شکایت کرده اند
[ترجمه گوگل]چندین زن از آزار و اذیت جنسی شکایت کرده اند

8. They define sexual harassment as unwanted conduct of a sexual nature.
[ترجمه ترگمان]آن ها آزار و اذیت جنسی را به عنوان رفتار ناخواسته یک ماهیت جنسی تعریف می کنند
[ترجمه گوگل]آنها آزار و اذیت جنسی را به عنوان رفتار ناخواسته طبیعت جنسی تعریف می کنند

9. Several senators introduced legislation aimed at sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]چندین سناتور قانون را با هدف آزار و اذیت جنسی معرفی کردند
[ترجمه گوگل]چندین سناتور قوانینی را با هدف آزار و اذیت جنسی معرفی کردند

10. Many business people do not know what sexual harassment is. Equally important, they do not know how to prevent it.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم کسب وکار نمی دانند که آزار جنسی چه چیزی است به همان اندازه مهم است، آن ها نمی دانند چطور از آن جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد کسب و کار نمیدانند آزار و اذیت جنسی چیست به همان اندازه مهم است، آنها نمی دانند چگونه از آن جلوگیری کنند

11. The case brought sexual harassment to the public's attention.
[ترجمه ترگمان]پرونده، آزار جنسی و آزار جنسی رو به توجه مردم جلب کرد
[ترجمه گوگل]این مورد آزار جنسی را به توجه عموم تبدیل کرد

12. The trial brought the issue of sexual harassment out of the closet.
[ترجمه ترگمان]دادگاه مساله آزار جنسی و آزار جنسی رو از کمد بیرون آورد
[ترجمه گوگل]محاکمه مسئله آزار و اذیت جنسی را خارج از گنجه کرد

13. Miller's actions were a clear case of sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]رفتار نیک در این مورد آزار جنسی و آزار جنسی بود
[ترجمه گوگل]اقدام میلر یک مورد آشکار از آزار و اذیت جنسی بود

14. MacKinnon's groundbreaking legal work changed the way sexual harassment was viewed.
[ترجمه ترگمان]کار حقوقی پیشگامانه MacKinnon شیوه آزار جنسی را تغییر داد
[ترجمه گوگل]کار قانونی پیشگامانه MacKinnon تغییر نحوه آزار و اذیت جنسی را تغییر داد

پیشنهاد کاربران

کالایی شدن هرچه عمیق تر و فراگیر و تسری آن به کلیه عرصه های زندگی.
و این امر نه ناشی از "طی مراحل سرمایه داری" که ناشی از "زندگی انسان در زبان" است. زبانی که ساختارش مردانه: و البته نه مرد فیزیو لوژیک و یک نوع حیوان زیست شناختب، بلکه معانی و مفاهیم بر آمده از "نظام تفکر و مراتب زندگی در زبان".
در دستگاه زبان"زن وجود ندارد"، و "رابطه جنسی بین زن و مرد ممکن نیست"؛
زندگی انسان، در کلیه هرصه ها: خوردن، پوشیدن، روابط جنسی و نوع مواجهه با جهان هستی، داستان و روایتی است زبانی که در تماس و در تکرار و در شببه سازی ها با" اصل"آنها در زندگی واقعی دنیای حیوانات و حیات طبیعی است.
انسان "غذا" نمی خورد برای تامین نیازهای انرژی، سنی و نوع فعالیت و تنوعات و متغیرهای فصلی خود ؛ بلکه توسط"غذا خورده می شود" برای دست یابی به لذت و پر کردن "حفره ای" که هر گز پرشدنی نیست. حفره ایجاد شده در فاصله و در ورطه بین زندگی فیزیولوژیک در یکسو و زندگی در زبان در سوی دیگر. انسانی که برای فهم جهان اسیر"دستگاه ترجمه ای زبان" شده است. درک جهان از پنجره زبان و معانی و مفاهیم موجود در زبان به جهان می نگرد، آنرا می فهمد و در آن زندگی می کند و با دیکر اعضا و عناصر آن رابطه بر قرار می کند. یک موجود بد بخت که هر روز بیشتر از روز قبل ارتباطات عینی و بر آمده از جرخه های طبیعی" هستی زمینی" در او دجار گسست و استحاله شده و "کار آمدی و نیازمندی به آنرا" از دست داده و با عمق بیشتری در "ورطه زبان" غرق می شود. شاید از این منظر بشود گفت که نظام کشاورزی، آخرین حلقه واسط انسان به زمین و هستی موجود در آن بوده است و با کنده شدن از این چرخه، با سرعت و ابعاد هرچه بیشتری در "جسم سیاه زبان: کلمات، جملات، تصمیم سازی، عواطف و. . . بر آمده و تعریف شده در آن" غرق میشود.
سکس نیز همینطور.
زن و مرد انسانی، " زن و مردی حیوانی" و بر آمده از افتراق جنسیتی در چرخه تولید مثل و مراحل و چرخه های آن نیست. سکسرانسان "سکسی ساخته شده در زبان" و با "شبیه سازی از سکس موجود در دنیای حیوانی که برای بقای نسل و تولید مثل انجام و بر خلاف دنیای حیوانات، "امری مردانه" است. و البته مردساخته شده در زبان. و. . .

آزار و اذیت جنسی

مزاحمت جنسیتی


کلمات دیگر: