کلمه جو
صفحه اصلی

tin can


قوطی حلبی

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) ناوشکن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a sealed and pressurized metal container for food and other perishables.

• can (made of tin) for preserved food; (us navy slang) a destroyer

جملات نمونه

1. The boy beat out a tune on a tin can.
[ترجمه ترگمان]پسرک آهنگی را روی قوطی حلبی کوبید
[ترجمه گوگل]پسر بچه ها را روی یک قلع می کشد

2. The tin can bounced down the steps.
[ترجمه ترگمان]قوطی حلبی از پله ها بالا رفت
[ترجمه گوگل]قلع می تواند از مراحل پایین بیفتد

3. He beat out a tune on a tin can.
[ترجمه ترگمان]او یک قطعه را روی قوطی حلبی کوبید
[ترجمه گوگل]او یک لحن را روی یک قلع می کشد

4. And looking like a big tin can, about to be crumpled up.
[ترجمه ترگمان]و شبیه یک قوطی حلبی بزرگ است که می خواهد مچاله شود
[ترجمه گوگل]و به دنبال یک قلع بزرگ می تواند تقریبا خرد شود

5. If we drop a tin can probably nothing will happen; at the worst we may make a small dent.
[ترجمه ترگمان]اگر قلع و قمع کنیم، احتمالا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد؛ در بدترین حالت ممکن است یک فرورفتگی کوچک ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل]احتمالا هیچ اتفاقی نمی افتد در بدترین حالت ما ممکن است یک حصار کوچک ایجاد کنیم

6. Then it just shot bullets at a tin can.
[ترجمه ترگمان] بعدش یه قوطی توی قوطی خالی شلیک کرد
[ترجمه گوگل]سپس گلوله ها را در یک قلع می توان کشید

7. The victory tin can train a hero?
[ترجمه ترگمان]قوطی پیروزی می تونه یه قهرمان رو آموزش بده؟
[ترجمه گوگل]قلع پیروزی می تواند یک قهرمان را آموزش دهد؟

8. Don't you hate to cut a tin can with an ordinary steak knife?
[ترجمه ترگمان]مگر بدت نمی آید که یک قوطی کنسرو گوشت را با یک چاقوی معمولی ببری؟
[ترجمه گوگل]آیا نمیخواهید یک قلاب را با یک چاقو معمولی استیک برش دهید؟

9. Bearing metal tin can up closed and reduce friction role.
[ترجمه ترگمان]قلع فلزی Bearing می تواند بسته شود و نقش اصطکاک را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]قلع فلزی تحمل می کند تا بسته شود و نقش اصطکاک را کاهش دهد

10. He wears a tin can on his biscuit in case he tumbles.
[ترجمه ترگمان]او قوطی کنسرو شده را روی بیسکوییت اش می گذارد و از آن می پرد
[ترجمه گوگل]او در مورد بیسکویت خود می تواند قلع خود را بپوشاند

11. Several young men were kicking a tin can along the middle of the road.
[ترجمه ترگمان]چند مرد جوان قوطی کنسرو را در وسط جاده می کوبیدند
[ترجمه گوگل]چندین مرد جوان در حال ضربه زدن به قلع در وسط جاده بودند

12. Then, clutching the tin can, he headed for the shop.
[ترجمه ترگمان]بعد قوطی قوطی را گرفت و به طرف مغازه رفت
[ترجمه گوگل]سپس، چنگ زدن می تواند، او به مغازه رفت

13. I watched skeptically as he wrapped a tin can with a piece of drawing paper dampened with a special liquid, then linked the can to the positive pole of a battery.
[ترجمه ترگمان]با دودلی به او نگاه کردم که یک قوطی را با یک تکه کاغذ نقاشی شده با یک مایع ویژه پیچیده کرد و سپس آن را به قطب مثبت یک باتری متصل کرد
[ترجمه گوگل]من به طرز شگفت انگیزی تماشا می کردم که یک تکه قلع را با یک قطعه کاغذ نقاشی شده با مایع خاصی پیچیده و سپس می توان آن را به قطب مثبت یک باتری وصل کرد

14. Hui Lau Shan, Tin can also go to trial pigeon.
[ترجمه ترگمان]\"Hui Lau\"، \"تین\" نیز می تواند به عنوان کبوتر به دادگاه برود
[ترجمه گوگل]هوی لوا شان، قلع همچنین می تواند به کبوتر محاکمه برود

پیشنهاد کاربران

قوطی حلبی


کلمات دیگر: