کلمه جو
صفحه اصلی

time clock


(برای ثبت هنگام آمد و رفت کارگر و کارمند) زمان نگار، ساعتی که زمان ورود وخروج کارمندان را ثبت میکند، گاه ساعت

انگلیسی به فارسی

ساعتی که زمان ورود وخروج کارمندان را ثبت می‌کند ،گاه ساعت


ساعت ساعت، گاهساعت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: punch a time clock
• : تعریف: a clock that records the exact time on a card, used by employees to record the time of their arrival at and departure from work.

• clock with records when a worker arrives to and leaves from work

جملات نمونه

1. I was not looking at a time clock or hours.
[ترجمه ترگمان]به ساعت یا ساعت ها نگاه نمی کردم
[ترجمه گوگل]من به ساعت ساعت یا ساعت نگاه نکردم

2. Dear Help Wanted: We punch a time clock and our employer has a rigid lateness policy.
[ترجمه ترگمان]راهنمای Dear: ما یک ساعت زمان شروع می کنیم و کارفرما از سیاست تاخیر سخت گیری برخوردار است
[ترجمه گوگل]راهنمایی عجیب و غریب ما زمانی را پانچ می کنیم و کارفرمای ما دارای سیاست دیر رسیده است

3. A pseudo-variable which reads and sets the elapsed time clock.
[ترجمه ترگمان]یک شبه - متغیری که ساعت زمان سپری شده را مطالعه کرده و تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]یک متغیر شبه متغیر که زمان خوابیده را می خواند و تنظیم می کند

4. Baby schedules did not fit any time clock.
[ترجمه ترگمان]برنامه کوچاماکوچولو موقع زمان مناسب نبود
[ترجمه گوگل]برنامه های کودک هیچ وقت ساعت را جا نیافت

5. If there were a time clock for murder, it would show one every twenty-six minutes.
[ترجمه ترگمان]اگر زمانی برای قتل زمان داشته باشد، هر بیست و شش دقیقه یک بار نشان خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر یک ساعت زمان برای قتل وجود داشته باشد، هر بیست و شش دقیقه آن را نشان می دهد

6. Alternatively, a single softner operating on a time clock and regenerating during the night may be the best solution.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، یک softner واحد فعال در ساعت زمان و تولید مجدد در طول شب ممکن است بهترین راه حل باشد
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، یک نرم افزار صحیح در یک ساعت زمان و بازسازی در طول شب ممکن است بهترین راه حل باشد

7. Sleepwalking most of the time clock a few minutes to a small range.
[ترجمه ترگمان]حداکثر زمان را در عرض چند دقیقه به یک محدوده کوچک تقسیم کنید
[ترجمه گوگل]راه رفتن بیشتر از زمان خواب، چند دقیقه تا یک محدوده کوچک است

8. Real time Clock DS 12887 datasheet complete source code can be directly used by the test.
[ترجمه ترگمان]کد منبع زمان واقعی DS ۱۲۸۸۷ datasheet کد منبع کامل را می توان به طور مستقیم با تست مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]به طور مستقیم از تست استفاده می شود

9. And display the time clock, clock and alarm functions transferred, the whole point of time.
[ترجمه ترگمان]و ساعت زمان و عملکردهای زنگ ساعت و زنگ ساعت را نمایش دهید
[ترجمه گوگل]و نمایش زمان ساعت، ساعت و توابع هشدار انتقال، نقطه تمام زمان

10. State of suspended time clock display.
[ترجمه ترگمان]وضعیت نمایش ساعت زمان معلق
[ترجمه گوگل]حالت نمایش ساعت ساعت معلق

11. The time clock is broken, sir.
[ترجمه ترگمان]ساعت The خرابه، قربان
[ترجمه گوگل]ساعت ساعت خراب است، آقا

12. Do you know anyone who punches a time clock?
[ترجمه ترگمان]کسی رو می شناسی که بهم وقت بده؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی را می شناسید که ساعت ساعت را خراب می کند؟

13. Atom time clock synchronizer - synchronize clock of YOUR PC with atomic time server.
[ترجمه ترگمان]ساعت زمان اتم با ساعت اتمی همراه با کارگزار زمان اتمی
[ترجمه گوگل]همگامساز ساعت ساعت Atom - همگام سازی ساعت از کامپیوتر شما با سرور زمان اتمی

14. Keyboard input method can modify the electronic time clock.
[ترجمه ترگمان]روش ورودی صفحه کلید می تواند ساعت زمان الکترونیکی را اصلاح کند
[ترجمه گوگل]روش ورودی صفحه کلید می تواند ساعت ساعت الکترونیکی را تغییر دهد

15. Real Time Clock SD 2000 literacy C 51 demo program, the test procedures, the use of confidence.
[ترجمه ترگمان]کلاس آزمایشی SD زمان واقعی سال ۲۰۰۰، برنامه آزمایشی، رونده ای آزمون، استفاده از اعتماد
[ترجمه گوگل]برنامه زمان واقعی SD 2000 سواد آموزی C 51 برنامه دمو، روش های آزمون، استفاده از اعتماد به نفس


کلمات دیگر: