(پزشکی) صدا کردن گوش، وز وز گوش، دردر، زنگ زدن گوش، طنین، صدای گوش، دنگ
tinnitus
(پزشکی) صدا کردن گوش، وز وز گوش، دردر، زنگ زدن گوش، طنین، صدای گوش، دنگ
انگلیسی به فارسی
طنین،صدای گوش،دنگ
وزوز گوش
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a ringing or buzzing sensation in the ears that had no external cause.
• ringing or whistling or buzzin sound in the ears
tinnitus is a ringing, hissing, or booming sensation in your ear. it can be caused by an infection or by certain drugs; a medical term.
tinnitus is a ringing, hissing, or booming sensation in your ear. it can be caused by an infection or by certain drugs; a medical term.
جملات نمونه
1. Another sign of danger is tinnitus, a condition usually characterized by a ringing in the ear after listening.
[ترجمه ترگمان]نشانه دیگر خطر tinnitus است، وضعیتی که معمولا با صدای زنگ در گوش بعد از گوش دادن مشخص می شود
[ترجمه گوگل]علامت دیگری از خطر وزوز گوش، وضعیتی است که معمولا پس از گوش دادن به زنگ در گوش نشان می دهد
[ترجمه گوگل]علامت دیگری از خطر وزوز گوش، وضعیتی است که معمولا پس از گوش دادن به زنگ در گوش نشان می دهد
2. She has tinnitus and he has one good ear, one bad.
[ترجمه ترگمان]یک گوش خوب دارد و یک گوش خوب دارد
[ترجمه گوگل]او دارای وزوز گوش است و او یک گوش خوب دارد، یکی بد
[ترجمه گوگل]او دارای وزوز گوش است و او یک گوش خوب دارد، یکی بد
3. Deafness or tinnitus may or may not be associated.
[ترجمه ترگمان]Deafness یا tinnitus ممکن است مرتبط باشند یا نباشند
[ترجمه گوگل]ناشنوایی و یا وزوز گوش ممکن است یا ممکن است مرتبط نیست
[ترجمه گوگل]ناشنوایی و یا وزوز گوش ممکن است یا ممکن است مرتبط نیست
4. The tinnitus seems to lurch closer as he reads the photocopied paragraphs.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که The در حالیکه نسخه های خطی را می خواند، به حرکت خود ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که وزوز گوش را به عنوان بخشی از پارامترهای فوتوکاپی خوانده است
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که وزوز گوش را به عنوان بخشی از پارامترهای فوتوکاپی خوانده است
5. That was Jack's introduction to tinnitus, the head noises which are a deeply distressing by-product of some forms of deafness.
[ترجمه ترگمان]این مقدمه جک برای tinnitus بود، سر و صداهای سر که به شدت تحت تاثیر برخی اشکال کری قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]این مقدمه جک برای وزوز گوش بود، سر و صداهای سر و صدایی که به شدت ناراحت کننده از محصولات برخی از انواع ناشنوایی هستند
[ترجمه گوگل]این مقدمه جک برای وزوز گوش بود، سر و صداهای سر و صدایی که به شدت ناراحت کننده از محصولات برخی از انواع ناشنوایی هستند
6. Although temporary at first, tinnitus can become a permanent, incurable condition.
[ترجمه ترگمان]اگر چه در ابتدا، tinnitus می تواند به یک وضعیت دائمی و غیرقابل درمان تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اگرچه در ابتدا، وزوز گوش می تواند یک وضعیت دائمی، غیر قابل درمان باشد
[ترجمه گوگل]اگرچه در ابتدا، وزوز گوش می تواند یک وضعیت دائمی، غیر قابل درمان باشد
7. What disease is tinnitus after all? How should treat?
[ترجمه ترگمان]پس از این همه بیماری چه بیماری دارد؟ چطور باید درمانش کرد؟
[ترجمه گوگل]پس از همه بیماری چه بیماریی است؟ چگونه باید درمان شود؟
[ترجمه گوگل]پس از همه بیماری چه بیماریی است؟ چگونه باید درمان شود؟
8. Loud noise contributes to presbycusis and tinnitus.
[ترجمه ترگمان]سر و صدای بلند به presbycusis و tinnitus کمک می کند
[ترجمه گوگل]سر و صدای زیادی به presbycusis و وزوز گوش کمک می کند
[ترجمه گوگل]سر و صدای زیادی به presbycusis و وزوز گوش کمک می کند
9. Lose one's hair of fat excessive sex, tinnitus, fatigue, angular how to do?
[ترجمه ترگمان]موی یک دختر چاق و چاق، خستگی، خستگی، گوشه دار کاری که باید بکنی
[ترجمه گوگل]از بین بردن چربی بیش از اندازه چربی، وزوز گوش، خستگی، زاویه ای چگونگی انجام آن؟
[ترجمه گوگل]از بین بردن چربی بیش از اندازه چربی، وزوز گوش، خستگی، زاویه ای چگونگی انجام آن؟
10. Tinnitus, Sinusitis, Rhinitis, Dizziness, Meniere's Disease.
[ترجمه ترگمان]سینوزیت، سینوزیت، تهوع، سرگیجه، بیماری Meniere
[ترجمه گوگل]وزوز گوش، سینوزیت، رینیت، سرگیجه، بیماری منیر
[ترجمه گوگل]وزوز گوش، سینوزیت، رینیت، سرگیجه، بیماری منیر
11. He had mild tinnitus, and slightly decreased auditory acuity.
[ترجمه ترگمان]tinnitus ملایم داشت و acuity شنوایی را اندکی کاهش داده بود
[ترجمه گوگل]او وزوز گوش خفیف داشت و کمی افت شنوایی را کاهش داد
[ترجمه گوگل]او وزوز گوش خفیف داشت و کمی افت شنوایی را کاهش داد
12. The results of the tinnitus tests were significantly different between the groups.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ها tinnitus به طور معنی داری بین گروه ها متفاوت بود
[ترجمه گوگل]نتایج آزمون های وزوز گوش به طور معنی داری بین گروه ها متفاوت بود
[ترجمه گوگل]نتایج آزمون های وزوز گوش به طور معنی داری بین گروه ها متفاوت بود
13. Giddy dazzled, tinnitus, lumbar genu aching and limp is faint.
[ترجمه ترگمان]dazzled، tinnitus و کمر درد کمر درد می کند
[ترجمه گوگل]وزید خیره کننده، وزوز گوش، درد کمر و کمر درد کمر کمرنگ است
[ترجمه گوگل]وزید خیره کننده، وزوز گوش، درد کمر و کمر درد کمر کمرنگ است
14. Conclusions Betahistine mesilate can be a choice for tinnitus treatment clinically.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Betahistine mesilate می تواند یک انتخاب برای درمان بالینی باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Mesilate Betahistine می تواند انتخابی برای درمان وزوز گوش بالینی باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Mesilate Betahistine می تواند انتخابی برای درمان وزوز گوش بالینی باشد
پیشنهاد کاربران
tinnitus ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: وزوز
تعریف: احساس صدای زنگ یا صداهای دیگر در گوش هنگامی که محرک صوتی خارجی وجود ندارد
واژه مصوب: وزوز
تعریف: احساس صدای زنگ یا صداهای دیگر در گوش هنگامی که محرک صوتی خارجی وجود ندارد
کلمات دیگر: