کلمه جو
صفحه اصلی

nonstandard


(به ویژه در مورد واژه و دستور زبان و تلفظ و کار برد زبان) غیر معیار، نا استانده، زیر معیار، محلی، خودمانی

انگلیسی به فارسی

(به‌ویژه در مورد واژه و دستور زبان و تلفظ و کار برد زبان) غیر معیار، نا استانده، زیر معیار


عامیانه، محلی، خودمانی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not conforming to some standard.
متضاد: canonical

- nonstandard brake linings
[ترجمه ترگمان] linings ترمز nonstandard
[ترجمه گوگل] لنت های ترمز غیر استاندارد

(2) تعریف: of language, not adhering to forms, usages, and the like that are considered correct by educated speakers and writers.

• not standard, abnormal, not ordinary, atypical

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] غیر استاندارد

جملات نمونه

1. Non-standard dialects of English are regional dialects.
[ترجمه ترگمان]گویش های غیر استاندارد انگلیسی، گویش منطقه ای است
[ترجمه گوگل]گویش های غیر استاندارد انگلیس گویش های منطقه ای است

2. The shop is completely out of non-standard sizes.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه به طور کامل از اندازه های غیر استاندارد خارج شده است
[ترجمه گوگل]فروشگاه کاملا از اندازه های غیر استاندارد است

3. The keyboard was fitted with a non-standard plug.
[ترجمه ترگمان]صفحه کلید با یک پریز غیر استاندارد نصب شد
[ترجمه گوگل]صفحه کلید دارای یک پلاگین غیر استاندارد بود

4. The paper was of non-standard size.
[ترجمه ترگمان]این مقاله دارای اندازه غیر استاندارد بود
[ترجمه گوگل]این مقاله از اندازه های غیر استاندارد بود

5. M., the staff will schedule interviews during non-standard hours as necessary.
[ترجمه ترگمان]M کارکنان مصاحبه را در ساعات غیر استاندارد انجام خواهند داد
[ترجمه گوگل]M, کارکنان مصاحبه ها را در زمان غیر استاندارد انجام خواهد داد در صورت لزوم

6. Almost every one of the 27non-standard entrants in this sample were 21 years of age or over.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه ۲۷ نفر از ۲۷ نفر غیر استاندارد در این نمونه ۲۱ سال یا بیشتر بودند
[ترجمه گوگل]تقریبا هر یک از 27 نفر از افراد استاندارد در این نمونه 21 ساله یا بالاتر بودند

7. Nonstandard speech is appropriated to signify masculinity by even middle-class men.
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی برای نشان دادن مردانگی به signify مردان در میان افراد طبقه متوسط اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]سخنرانی غیر استاندارد به معنای مردانگی مردان حتی طبقه متوسط ​​است

8. For it is the non-elite institutions that are in the vanguard of recruiting non-standard students.
[ترجمه ترگمان]زیرا این نهاد غیر نخبه است که در خط مقدم نیروگیری دانشجویان غیر استاندارد قرار دارند
[ترجمه گوگل]برای این موسسات غیر نخبه است که در پیشبرد استخدام دانش آموزان غیر استاندارد هستند

9. Apart from the non-standard flight instruments the Apache has a convenient office and one rapidly feels at home.
[ترجمه ترگمان]به غیر از ابزارهای پرواز غیر استاندارد، Apache یک دفتر راحت دارد و فرد به سرعت در خانه احساس می شود
[ترجمه گوگل]آپاچی به غیر از ابزار پرواز غیر استاندارد، دارای یک دفتر مناسب است و به سرعت در خانه احساس می شود

10. Large clear span skylights to standard and non-standard configuration.
[ترجمه ترگمان]محدوده شفاف و روشنی برای پیکربندی استاندارد و غیر استاندارد وجود دارد
[ترجمه گوگل]فانوس دریچه های واضح و روشن به تنظیمات استاندارد و غیر استاندارد

11. The registration statistics revealed only 5% as non-standard entrants, and this may be a slightly exaggerated figure.
[ترجمه ترگمان]آمار ثبت تنها ۵ درصد را به عنوان یک تازه وارد غیر استاندارد نشان می دهد، و این ممکن است یک رقم کمی اغراق آمیز باشد
[ترجمه گوگل]آمار ثبت نام نشان داد که تنها 5٪ به عنوان ورودی های غیر استاندارد، و این ممکن است یک شکل کمی اغراق آمیز باشد

12. Non-standard dialects have the potential to be so developed, but for social and historical reasons they have not been.
[ترجمه ترگمان]گویش های غیر استاندارد، این پتانسیل را دارند که این قدر توسعه یابند، بلکه به دلایلی اجتماعی و تاریخی هستند
[ترجمه گوگل]گویش های غیر استاندارد توان بالقوه ای برای توسعه دارند، اما به دلایل اجتماعی و تاریخی آنها هنوز وجود نداشته است

13. Results show that non-standard entrants achieved more good degrees than other students.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که entrants غیر استاندارد نسبت به سایر دانشجویان درجات خوبی کسب کرده اند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که دانشجویان غیر استاندارد نسبت به سایر دانش آموزان درجه بالاتر را به دست آورده اند

14. It is housed in vertical files which are of non-standard size, and which are no longer manufactured.
[ترجمه ترگمان]آن در فایل های عمودی قرار دارد که دارای اندازه غیر استاندارد هستند و دیگر تولید نمی شوند
[ترجمه گوگل]این فایل ها در فایل های عمودی که از اندازه های غیر استاندارد هستند و دیگر تولید نمی شوند

15. Example 91 uses non-standard units to avoid a relationship between different measures being known or guessed.
[ترجمه ترگمان]مثال ۹۱ از واحدهای غیر استاندارد برای اجتناب از رابطه بین اندازه های مختلف شناخته شده یا حدس زدن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مثال 91 استفاده از واحدهای غیر استاندارد برای جلوگیری از ارتباط میان اقدامات مختلف شناخته شده یا حدس زده می شود

پیشنهاد کاربران

غیر استاندارد


کلمات دیگر: