phaser
phaser
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• person or thing that plans in stages
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] فازی ساز 1. جابجا کننده فاز فریتی ریز موج بر اساس میدان مغناطیسی طولی در امتداد یک یا چند میله فریت در موجبر 2. قطعه ای برای تنظیم دستگاه فاکس به طوری که سطح آلمان ثبت شده با صفحه سند همان رابطه ای را داشته باشد که سطح آلمان ارسال شده با نسخه کپی در جهت خط پویش دارد .
پیشنهاد کاربران
phaser
در پونمایش های ( فیلم های ) دانشی پندارشی ( علمی تخیلی ) جنگ افزاری به چهر تپانچه که به جای گلوله ، پرتو پرتاب می کند و دارای گامه ها ( درجات ) پُرتوان ، میانتوان و کَمتوان ( قوی ، متوسط و ضعیف ) است :
پَرتوگَر ، تیرپَرتو، پَرتواَنداز ، پَرتوجَه ( از جَهیدن )
در پونمایش های ( فیلم های ) دانشی پندارشی ( علمی تخیلی ) جنگ افزاری به چهر تپانچه که به جای گلوله ، پرتو پرتاب می کند و دارای گامه ها ( درجات ) پُرتوان ، میانتوان و کَمتوان ( قوی ، متوسط و ضعیف ) است :
پَرتوگَر ، تیرپَرتو، پَرتواَنداز ، پَرتوجَه ( از جَهیدن )
کلمات دیگر: