1. phosphor bronze
برنز دارای کمی فسفر
2. So a narrow vertical phosphor strip is all you need: rapid luminous sampling will reconstruct the image as it sweeps past.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک نوار phosphor عمودی باریک تنها چیزی است که شما نیاز دارید: نمونه برداری سریع و سریع تصویر را از نو بازسازی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین یک نوار فشرده عمودی باریک، همه چیزهایی است که شما نیاز به نمونه برداری سریع درخشان دارید، تصویر را همانطور که گذشته می شود بازسازی می کند
3. Light is produced primarily by the phosphor coating converting short-wave radiation to visible light.
[ترجمه ترگمان]نور عمدتا توسط پوشش فسفر تولید می شود که تابش موج کوتاه را به نور مریی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]نور به طور عمده توسط پوشش فسفر تولید می شود و موج تابش موج کوتاه به نور مرئی تبدیل می شود
4. The clue to the flourishing creativity lies with phosphor chemistry, which is essential to the manufacture of fluorescent lamps.
[ترجمه ترگمان]سرنخ خلاقیت در حال رشد با شیمی فسفر، که برای تولید لامپ های فلورسنت ضروری است، نهفته است
[ترجمه گوگل]سرفصل خلاقیت شکوفایی براساس شیمی فسفری است که برای تولید لامپهای فلورسنت ضروری است
5. Moreover, it gives the outlook of rare earth phosphor used for lamp.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، چشم اندازی از فسفر خاکی نایاب که برای لامپ استفاده می شود را می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، چشم انداز فسفر زمین نادر که برای لامپ استفاده می شود
6. Phosphor bronze strip is the most widely used ductile material of copper alloys at present.
[ترجمه ترگمان]نوار برنز Phosphor پرکاربردترین ماده داکتیل است که در حال حاضر از آلیاژهای مس استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نوار برنز فسفر، در حال حاضر، به طور گسترده ای از مواد تکمیلی آلیاژهای مس استفاده می شود
7. The ENDOR spectrum of the phosphor shows the existance of Cu nuclei near F ? ? center.
[ترجمه ترگمان]طیف ENDOR از فسفر the of را در نزدیکی F نشان می دهد؟ ؟ مرکز
[ترجمه گوگل]طیف ENDOR فسفر نشان می دهد که هسته Cu در نزدیکی F؟ ؟ مرکز
8. The phosphor yield of domestic feed grade calcium monophosphate production processes is low, and there are a few production plants using the phosphoric acid concentration defluorination method.
[ترجمه ترگمان]بازده phosphor مواد غذایی کلسیم درجه تغذیه داخلی پایین است، و تعداد کمی از گیاهان تولیدی با استفاده از روش غلظت اسید فسفریک تولید می شوند
[ترجمه گوگل]عملکرد فسفر از فرآورده های تولید مونوفسفات کلسیم خوراکی کم است و گیاهان تولیدی چندگانه با استفاده از روش فرمالدئید غلظت اسید فسفریک وجود دارد
9. High conductivity of quality nickel-plated phosphor bronze tablet treatment.
[ترجمه ترگمان]رسانایی بالا برای درمان لوح برنز plated با کیفیت بالا
[ترجمه گوگل]رسانایی بالا با کیفیت نیکل پوشش خوراکی برنز فسفر
10. Screen phosphor chromatic range greater than the ink color on paper.
[ترجمه ترگمان]محدوده رنگی phosphor رنگی بیشتر از رنگ مرکب روی کاغذ است
[ترجمه گوگل]محدوده رنگی صفحه نمایش فسفر بیشتر از رنگ جوهر بر روی کاغذ است
11. Anodic phosphor bronze is commercially produced by upward casting process with the technology introduced.
[ترجمه ترگمان]برنز Anodic به صورت تجاری با فرآیند ریخته گری به سمت بالا و با معرفی تکنولوژی تولید می شود
[ترجمه گوگل]برنز فسفر آنودیک تجاری با فرآیند ریخته گری بالا با تکنولوژی معرفی می شود
12. In general, with the use of phosphor, the wavelength converting element 110 is able to absorb light at all angles.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، با استفاده از فسفر، طول موج تبدیل طول موج می تواند نور را در تمام زاویه ها جذب کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، با استفاده از فسفر، عنصر 110 تبدیل طول موج قادر به جذب نور در تمام زوایا است
13. This has a spigot bearing the same size as the Range Rover but made of steel and not phosphor bronze.
[ترجمه ترگمان]این دارای یک شیر آب با اندازه same است اما ساخته شده از فولاد و نه برنز phosphor
[ترجمه گوگل]این دارای یک اسپری با همان اندازه Range Rover است که از فولاد و فسفر برنز ساخته شده است
14. The electrons are shot from a gun aimed at the centre of the phosphor screen.
[ترجمه ترگمان]الکترون ها از یک تفنگ با هدف مرکز صفحه فسفری پرتاب می شوند
[ترجمه گوگل]الکترون ها از یک تفنگ با هدف قرار دادن مرکز صفحه فسفر گرفته می شوند
15. The screen is bright enough at these lower voltages because the viewer watches from the side that the electrons strike the phosphor.
[ترجمه ترگمان]صفحه به اندازه کافی در این ولتاژهای پایین به اندازه کافی روشن است، زیرا بیننده از جانبی که الکترون ها به phosphor حمله می کنند، نگاه می کند
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش به اندازه کافی روشن در این ولتاژ پایین است زیرا بیننده از طرفی که الکترونها به فسفر ضربه می زند، تماشا می کند