(یکان بلندی صدا) فون، پیشوند: صدا، آوا، سخن (پیش از واکه می آید)
phon
(یکان بلندی صدا) فون، پیشوند: صدا، آوا، سخن (پیش از واکه می آید)
انگلیسی به فارسی
(یکان بلندی صدا) فون
فون
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of loudness of sound, relative to a pure tone of one kilohertz, the difference being measured either objectively with acoustical equipment, or subjectively.
• unit of loudness of sound
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] فن واحد سطح بلندی صدا، مقدار عددی آن معادل سطح فشار صدا نسبت به 0/0002 یک تن 1 khz خالص بر حسب دسیبل است که شنونده آنرا معادل با بلندی صدای تحت آزمایش حس می کند .
جملات نمونه
1. Bacteria such as Citrobacter sp. harboring phoN, a gene encoding a nonspecific acid phosphatase, have been reported to precipitate heavy metals efficiently.
[ترجمه ترگمان]باکتری ها مانند Citrobacter sp harboring phon، کد gene a اسید غیر اختصاصی، گزارش شده است که به طور موثر فلزات سنگین را به طور موثر تولید می کند
[ترجمه گوگل]باکتریها مانند Citrobacter sp گزارش شده است که PhoN، یک ژن کدگذاری یک اسید فسفاتاز غیر اختصاصی، به طور قابل ملاحظه ای رسوب می دهد
[ترجمه گوگل]باکتریها مانند Citrobacter sp گزارش شده است که PhoN، یک ژن کدگذاری یک اسید فسفاتاز غیر اختصاصی، به طور قابل ملاحظه ای رسوب می دهد
2. Phon Hong, the local market town, is 30km away, so it is worth knowing the price of rice before you set off to sell some there.
[ترجمه ترگمان]\"Phon هونگ\"، شهر بازار محلی، ۳۰ کیلومتر آن طرف تر است، بنابراین ارزش آن را دارد که قیمت برنج را قبل از اینکه بتوانید برخی را به آنجا بفروشید، بدانید
[ترجمه گوگل]Phon Hong، شهر بازار محلی، 30 کیلومتر دورتر است، بنابراین ارزش خرید برنج را قبل از اینکه شما بخواهید برخی از آنها را به فروش برسانید ارزش دارد
[ترجمه گوگل]Phon Hong، شهر بازار محلی، 30 کیلومتر دورتر است، بنابراین ارزش خرید برنج را قبل از اینکه شما بخواهید برخی از آنها را به فروش برسانید ارزش دارد
3. Kokang leader Peng Jiasheng, also known as Phon Kyar Shin, told the website he had captured and killed government troops, giving no details on casualties among his own forces.
[ترجمه ترگمان]Peng Jiasheng رهبر Kokang که به نام Phon Kyar شین نیز مشهور است به وب سایت گفت که او نیروهای دولتی را دستگیر کرده و کشته و هیچ جزئیاتی در مورد تلفات نیروهای خود ارائه نکرده است
[ترجمه گوگل]پنگ جیاسنگ، رهبر Kokang، همچنین به نام فون کیار شین شناخته می شود، به وبسایت وی دستگیر و کشته شده و نیروهای دولتی را به قتل رسانده و اطلاعاتی درمورد تلفات نیروهای خود داده است
[ترجمه گوگل]پنگ جیاسنگ، رهبر Kokang، همچنین به نام فون کیار شین شناخته می شود، به وبسایت وی دستگیر و کشته شده و نیروهای دولتی را به قتل رسانده و اطلاعاتی درمورد تلفات نیروهای خود داده است
4. Your e-ma Dating ilsad phon Dating conversations with hiring managers or recruiters should also send a professional message.
[ترجمه ترگمان]مکالمات مربوط به روابط عاشقانه شما با استخدام مدیران یا استخدام کنندگان باید یک پیام حرفه ای ارسال کنند
[ترجمه گوگل]ایمیل شما دوستیابی ilsad phon گفتگو های دوستیابی با استخدام مدیران یا استخدام کنندگان نیز باید یک پیام حرفه ای ارسال کنند
[ترجمه گوگل]ایمیل شما دوستیابی ilsad phon گفتگو های دوستیابی با استخدام مدیران یا استخدام کنندگان نیز باید یک پیام حرفه ای ارسال کنند
5. Il a t é l é phon é pour faire venir le m é decin.
[ترجمه ترگمان]از ای نرو دخالت نمی کنم
[ترجمه گوگل]Il a t � l � phon � pour faire venir le m de dec
[ترجمه گوگل]Il a t � l � phon � pour faire venir le m de dec
6. The development of the personal dialect in English teaching is based on the languages knowledge of grammar, lexis and phon etics.
[ترجمه ترگمان]توسعه لهجه شخصی در آموزش زبان انگلیسی مبتنی بر دانش زبان های دستور زبان، lexis و phon etics است
[ترجمه گوگل]توسعه گویش های شخصی در آموزش انگلیسی بر اساس زبان زبان گرامر، لکسی و فون است
[ترجمه گوگل]توسعه گویش های شخصی در آموزش انگلیسی بر اساس زبان زبان گرامر، لکسی و فون است
7. In this article, the contrastive teaching way in terms of cultural background, phon etic system, pronunciation and intonation is discussed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، روش تدریس contrastive در زمینه پیشینه فرهنگی، سیستم phon etic، تلفظ و intonation مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، روش آموزش تطبیقی از نظر پس زمینه فرهنگی، سیستم phon etic، تلفظ و ذهنیت مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، روش آموزش تطبیقی از نظر پس زمینه فرهنگی، سیستم phon etic، تلفظ و ذهنیت مورد بحث قرار گرفته است
8. Finally he put in a call to God:when God got on the phon, the man said"God, why do woman cry so easily?"
[ترجمه ترگمان]سرانجام او را به خداوند فرا خواند: وقتی خداوند به the رسید، مرد گفت: \"خدایا، چرا زنان به این راحتی گریه می کنند؟\"
[ترجمه گوگل]در نهایت، هنگامی که خداوند به صدا در آمد، به خدا سوگند خورد، مرد گفت: 'خدا، چرا زن به راحتی گریه می کند؟'
[ترجمه گوگل]در نهایت، هنگامی که خداوند به صدا در آمد، به خدا سوگند خورد، مرد گفت: 'خدا، چرا زن به راحتی گریه می کند؟'
9. Tensions spilled over on 8 August when the army tried to raid the home of Kokang leader Peng Jiashen, also known as Phon Kyar Shin, saying they were looking for drugs.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه ارتش سعی کرد به خانه رهبر Kokang - پنگ Jiashen حمله کند، تنش ها در ۸ اوت فرو ریخت و گفت که آن ها به دنبال مواد مخدر می گردند
[ترجمه گوگل]تنش ها در اوت 8 اوت هنگامی که ارتش سعی در حمله به خانه رهبر Kokang رهبر پنگ Jiashen، همچنین به نام Phon Kyar شین، گفت که آنها به دنبال مواد مخدر است
[ترجمه گوگل]تنش ها در اوت 8 اوت هنگامی که ارتش سعی در حمله به خانه رهبر Kokang رهبر پنگ Jiashen، همچنین به نام Phon Kyar شین، گفت که آنها به دنبال مواد مخدر است
کلمات دیگر: