کافش هسته ای، شکافت اتمی
nuclear fission
کافش هسته ای، شکافت اتمی
انگلیسی به فارسی
کافش هستهای، شکافت اتمی
همجوشی هستهای
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the splitting of an atomic nucleus into lighter fragments, usu. two of comparable mass, with an accompanying release of energy, as in the explosion of an atomic bomb.
• splitting of an atom's nucleus into two equal parts
دیکشنری تخصصی
[شیمی] شکافت هسته ای
[برق و الکترونیک] شکاف هسته ای
[زمین شناسی] شکافت هسته ای تقسیم شدن هسته های اتمی به هسته های کوچکتر، که باعث گسیل شدن نوترونها و آزاد شدن انرژی گرمایی می شود.
[ریاضیات] انشقاق هسته ای
[برق و الکترونیک] شکاف هسته ای
[زمین شناسی] شکافت هسته ای تقسیم شدن هسته های اتمی به هسته های کوچکتر، که باعث گسیل شدن نوترونها و آزاد شدن انرژی گرمایی می شود.
[ریاضیات] انشقاق هسته ای
مترادف و متضاد
atomic fission
Synonyms: atom-chipping, atom smashing, atom-splitting, fission, fission reaction, nucleonics, splitting
جملات نمونه
1. Nuclear energy is liberated as a result of nuclear fission.
[ترجمه ترگمان]انرژی هسته ای در نتیجه شکافت هسته ای آزاد می شود
[ترجمه گوگل]انرژی هسته ای در اثر تقسیم هسته ای آزاد می شود
[ترجمه گوگل]انرژی هسته ای در اثر تقسیم هسته ای آزاد می شود
2. Containing nuclear waste Anti-nuclear campaigners sometimes claim that nuclear fission and its dangerous products are a purely manmade phenomenon.
[ترجمه ترگمان]Containing هسته ای حاوی زباله های هسته ای گاهی اوقات ادعا می کنند که شکافت هسته ای و محصولات خطرناک آن یک پدیده کاملا مصنوعی هستند
[ترجمه گوگل]ضایعات هسته ای حاوی گمانه زنی های هسته ای ضد هسته گاهی اوقات ادعا می کنند که تجزیه هسته ای و محصولات خطرناک آن یک پدیده کاملا منسجم است
[ترجمه گوگل]ضایعات هسته ای حاوی گمانه زنی های هسته ای ضد هسته گاهی اوقات ادعا می کنند که تجزیه هسته ای و محصولات خطرناک آن یک پدیده کاملا منسجم است
3. In the mid-1950's nuclear fission had still to be turned into a commercial power source.
[ترجمه ترگمان]در اواسط دهه ۱۹۵۰ شکافت هسته ای هنوز تبدیل به یک منبع قدرت تجاری شده بود
[ترجمه گوگل]در اواسط سال 1950، تقسیم هسته ای هنوز به یک منبع انرژی تجاری تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]در اواسط سال 1950، تقسیم هسته ای هنوز به یک منبع انرژی تجاری تبدیل شده بود
4. The most important are nuclear fission, wind, wave and tidal energy sources and solar energy by direct conversion and biomass.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین آن ها عبارتند از شکافت هسته ای، باد، موج و منابع انرژی جزر و مد و انرژی خورشیدی با تبدیل مستقیم و زیست توده
[ترجمه گوگل]مهمترین آنها تقسیم هسته، باد، موج و منابع انرژی جزر و مدی و انرژی خورشیدی توسط تبدیل مستقیم و زیست توده است
[ترجمه گوگل]مهمترین آنها تقسیم هسته، باد، موج و منابع انرژی جزر و مدی و انرژی خورشیدی توسط تبدیل مستقیم و زیست توده است
5. Plutonium is a unique and inevitable by-product of nuclear fission.
[ترجمه ترگمان]پلوتونیوم یک محصول منحصر به فرد و غیرقابل اجتناب است
[ترجمه گوگل]پلوتونیوم یک محصول منحصر به فرد و اجتناب ناپذیر از شکافت هسته ای است
[ترجمه گوگل]پلوتونیوم یک محصول منحصر به فرد و اجتناب ناپذیر از شکافت هسته ای است
6. Start to phase out nuclear fission power stations, which are prohibitively expensive and potentially hazardous.
[ترجمه ترگمان]شروع به بیرون کردن نیروگاه های هسته ای شکافت هسته ای، که بسیار گران بوده و به طور بالقوه خطرناک هستند
[ترجمه گوگل]شروع به فاز کردن نیروگاه های تقسیم هسته ای، که به طور قابل توجهی گران و به طور بالقوه خطرناک هستند
[ترجمه گوگل]شروع به فاز کردن نیروگاه های تقسیم هسته ای، که به طور قابل توجهی گران و به طور بالقوه خطرناک هستند
7. The latter property of nuclear fission has a significant implication.
[ترجمه ترگمان]ویژگی دوم شکافت هسته ای مفهوم قابل توجهی دارد
[ترجمه گوگل]اموال بعدی تقسیم هسته ای پیامد قابل توجهی دارد
[ترجمه گوگل]اموال بعدی تقسیم هسته ای پیامد قابل توجهی دارد
8. The discovery of nuclear fission is a typical case.
[ترجمه ترگمان]کشف شکافت هسته ای یک مورد معمولی است
[ترجمه گوگل]کشف تقسیم هسته ای یک مورد معمول است
[ترجمه گوگل]کشف تقسیم هسته ای یک مورد معمول است
9. Nuclear fission releases tremendous amounts of energy.
[ترجمه ترگمان]شکافت هسته ای مقدار زیادی انرژی آزاد می کند
[ترجمه گوگل]تقسیم هسته ای مقدار زیادی انرژی تولید می کند
[ترجمه گوگل]تقسیم هسته ای مقدار زیادی انرژی تولید می کند
10. The teacher explained the principles of nuclear fission to the class.
[ترجمه ترگمان]معلم اصول شکافت هسته ای را به کلاس توضیح داد
[ترجمه گوگل]معلم اصول تقسیم هسته ای را به کلاس توضیح داد
[ترجمه گوگل]معلم اصول تقسیم هسته ای را به کلاس توضیح داد
11. Faith in controlled nuclear fission is now being shown by the construction of atomic power stations.
[ترجمه ترگمان]ایمان به شکافت هسته ای کنترل شده در حال حاضر به وسیله ساخت نیروگاه های اتمی نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر با در نظر گرفتن ساخت نیروگاه های اتمی، ایمان در تقسیم کنترل شده هسته ای نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر با در نظر گرفتن ساخت نیروگاه های اتمی، ایمان در تقسیم کنترل شده هسته ای نشان داده شده است
12. Faith in controlled nuclear fission is now being shown by the construction of actomic power stations.
[ترجمه ترگمان]ایمان در شکافت هسته ای کنترل شده در حال حاضر با ساخت نیروگاه های actomic نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]اعتقاد در تقسیم هسته ای کنترل شده در حال حاضر با ساخت نیروگاه های نیروی کار نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]اعتقاد در تقسیم هسته ای کنترل شده در حال حاضر با ساخت نیروگاه های نیروی کار نشان داده شده است
13. The energy produced during atomic nuclear fission is great enough to destroy the whole city.
[ترجمه ترگمان]انرژی تولید شده در طول شکافت هسته ای اتمی به اندازه کافی بزرگ است که کل شهر را نابود کند
[ترجمه گوگل]انرژی تولید شده در طی شکافت هسته ای به اندازه کافی بزرگ است تا کل شهر را نابود کند
[ترجمه گوگل]انرژی تولید شده در طی شکافت هسته ای به اندازه کافی بزرگ است تا کل شهر را نابود کند
14. The particles disintegrated during the nuclear fission process.
[ترجمه ترگمان]ذرات در طول فرآیند شکافت هسته ای متلاشی شدند
[ترجمه گوگل]ذرات در طی فرآیند تجزیه هسته ای تجزیه شدند
[ترجمه گوگل]ذرات در طی فرآیند تجزیه هسته ای تجزیه شدند
15. The time nuclear fission takes place vast energy is released.
[ترجمه ترگمان]زمانی که شکافت هسته ای رخ می دهد انرژی زیادی آزاد می شود
[ترجمه گوگل]زمان تقسیم هسته ای به وقوع می پیوندد انرژی گسترده ای آزاد می شود
[ترجمه گوگل]زمان تقسیم هسته ای به وقوع می پیوندد انرژی گسترده ای آزاد می شود
کلمات دیگر: