• power plant where nuclear energy is converted into heat to use to produce steam for turbines and then drive generators which produce electric power
nuclear power plant
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] نیروگاه هسته ای
جملات نمونه
1. A series of mishaps led to the nuclear power plant blowing up.
[ترجمه ترگمان]یک سری حوادث ناگوار منجر به منفجر شدن نیروگاه هسته ای شد
[ترجمه گوگل]یک سری از حادثه منجر به انفجار نیروگاه هسته ای شد
[ترجمه گوگل]یک سری از حادثه منجر به انفجار نیروگاه هسته ای شد
2. More problems like those at the nuclear power plant are certain to arise.
[ترجمه ترگمان]مشکلات بیشتری مثل آن هایی که در نیروگاه هسته ای به سر می برند، حتمی است
[ترجمه گوگل]مشکالت بیشتری مانند کسانی که در نیروگاه هسته ای مشکلی دارند
[ترجمه گوگل]مشکالت بیشتری مانند کسانی که در نیروگاه هسته ای مشکلی دارند
3. The concern arises when a nuclear power plant is refueled.
[ترجمه ترگمان]این نگرانی زمانی بروز می کند که یک نیروگاه هسته ای مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نگرانی در زمانی رخ می دهد که یک نیروگاه هسته ای پر شده است
[ترجمه گوگل]نگرانی در زمانی رخ می دهد که یک نیروگاه هسته ای پر شده است
4. That the falsehoods concerned a nuclear power plant sharpened the dismay.
[ترجمه ترگمان]آن دروغ مربوط به نیروگاه هسته ای، ترس را تشدید کرد
[ترجمه گوگل]این اتهامات مربوط به یک نیروگاه هسته ای باعث نگرانی شد
[ترجمه گوگل]این اتهامات مربوط به یک نیروگاه هسته ای باعث نگرانی شد
5. Military hardware and a nuclear power plant earn hard currency.
[ترجمه ترگمان]سخت افزار نظامی و یک نیروگاه هسته ای ارز قوی به دست می آورند
[ترجمه گوگل]سخت افزار نظامی و نیروگاه هسته ای پول هنگفتی دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]سخت افزار نظامی و نیروگاه هسته ای پول هنگفتی دریافت می کنند
6. They are planning a new nuclear power plant.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال برنامه ریزی یک نیروگاه هسته ای جدید هستند
[ترجمه گوگل]آنها در حال برنامه ریزی نیروگاه هسته ای جدید هستند
[ترجمه گوگل]آنها در حال برنامه ریزی نیروگاه هسته ای جدید هستند
7. From researching the projects and writing this paper, nuclear power plant engineering geological database is built preliminarily, and implement scientific management for the related data is implied.
[ترجمه ترگمان]از تحقیق در مورد پروژه ها و نوشتن این مقاله، پایگاه زمین شناسی زمینه زمین شناسی نیروگاه هسته ای preliminarily ساخته شده است و مدیریت علمی برای داده های مرتبط را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]از تحقیق پروژه ها و نوشتن این مقاله، پایگاه داده زمین شناسی مهندسی نیروگاه هسته ای به طور پیش فرض ساخته شده است و مدیریت علمی برای داده های مرتبط پیاده سازی شده است
[ترجمه گوگل]از تحقیق پروژه ها و نوشتن این مقاله، پایگاه داده زمین شناسی مهندسی نیروگاه هسته ای به طور پیش فرض ساخته شده است و مدیریت علمی برای داده های مرتبط پیاده سازی شده است
8. A fuzzy controller of nuclear power plant pressurizer is researched and designed tentatively by defining fuzzy set, membership function and fuzzy control rule properly.
[ترجمه ترگمان]کنترل کننده فازی نیروگاه هسته ای pressurizer به طور آزمایشی با تعریف مجموعه فازی، تابع عضویت و قانون کنترل فازی به درستی طراحی و طراحی شده است
[ترجمه گوگل]کنترل کننده فازی فشار دهنده نیروگاه هسته ای به صورت آزمایشی با تعیین مجموعه فازی، عملکرد عضویت و قانون کنترل فازی به طور صحیح مورد بررسی قرار گرفته و طراحی شده است
[ترجمه گوگل]کنترل کننده فازی فشار دهنده نیروگاه هسته ای به صورت آزمایشی با تعیین مجموعه فازی، عملکرد عضویت و قانون کنترل فازی به طور صحیح مورد بررسی قرار گرفته و طراحی شده است
9. One nuclear power plant yields a gigawatt of power, meaning 8000 nuclear power plants would be needed to produce 8 terawatts.
[ترجمه ترگمان]یک نیروگاه هسته ای یک گیگاوات برق به دست می دهد و به این معنی است که ۸۰۰۰ نیروگاه هسته ای برای تولید ۸ نیروگاه هسته ای مورد نیاز خواهند بود
[ترجمه گوگل]یک نیروگاه هسته ای یک گیگاوات برق تولید می کند، به این معنی که 8000 نیروگاه هسته ای برای تولید 8 تراروات نیاز دارند
[ترجمه گوگل]یک نیروگاه هسته ای یک گیگاوات برق تولید می کند، به این معنی که 8000 نیروگاه هسته ای برای تولید 8 تراروات نیاز دارند
10. Applications area: nuclear power plant, homeland security and radiation medicine.
[ترجمه ترگمان]حوزه برنامه ها: نیروگاه هسته ای، امنیت داخلی و دارو
[ترجمه گوگل]مناطق کاربردی: نیروگاه هسته ای، امنیت ملی و پزشکی تابش
[ترجمه گوگل]مناطق کاربردی: نیروگاه هسته ای، امنیت ملی و پزشکی تابش
11. The nuclear power plant produces a quantity of electricity.
[ترجمه ترگمان]نیروگاه هسته ای مقداری الکتریسیته تولید می کند
[ترجمه گوگل]نیروگاه هسته ای مقدار کمی برق تولید می کند
[ترجمه گوگل]نیروگاه هسته ای مقدار کمی برق تولید می کند
12. The picture shows Qinshan Phase III Nuclear Power Plant beside East China Sea.
[ترجمه ترگمان]این تصویر مرحله فاز سوم نیروگاه هسته ای Qinshan در کنار دریای شرق چین را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این تصویر نشان می دهد نیروگاه هسته ای فاز چهارم Qinshan در کنار دریای چین شرقی است
[ترجمه گوگل]این تصویر نشان می دهد نیروگاه هسته ای فاز چهارم Qinshan در کنار دریای چین شرقی است
13. In 1995 Moscow signed a $ 800m agreement to build a nuclear power plant in Bushehr.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۵، مسکو ۸۰۰ میلیون دلار برای ساخت نیروگاه هسته ای بوشهر به امضا رساند
[ترجمه گوگل]در سال 1995، مسکو قرارداد 800 میلیون دلاری را برای ساخت نیروگاه هسته ای در بوشهر امضا کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1995، مسکو قرارداد 800 میلیون دلاری را برای ساخت نیروگاه هسته ای در بوشهر امضا کرد
14. A metal tube split open in the steam generator of the nuclear power plant.
[ترجمه ترگمان]یک لوله فلزی در ژنراتور بخار نیروگاه هسته ای باز می شود
[ترجمه گوگل]یک لوله فلزی در ژنراتور بخار نیروگاه هسته ای باز می شود
[ترجمه گوگل]یک لوله فلزی در ژنراتور بخار نیروگاه هسته ای باز می شود
کلمات دیگر: