• in operation/not in operation (of a button which activates or deactivates an electrical appliance)
on off
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] روشن - خاموش، قطع و وصل
پیشنهاد کاربران
گاه گاهی
گهگدار، منقطع، قطع و وصل شونده
گاهی گاهی، چیزی که ثابت و دائمی نیست
they have a very on_off relationship
آنها رابطه ای گاهی گاهی دارند
on_off:گاهی گاهی , چیزی که ثابت و دائمی نیست
آنها رابطه ای گاهی گاهی دارند
on_off:گاهی گاهی , چیزی که ثابت و دائمی نیست
گاه گاهی، چیزی که ثابت نیست
کلمات دیگر: