پارامغناطیس
paramagnetism
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] پارامغناطیس مغناطیسی که دارای تراوایی اندکی بزرگتر از واحد است.
پیشنهاد کاربران
paramagnetism ( فیزیک )
واژه مصوب: پارامغناطیس 1
تعریف: مادهای که فقط در حضور میدان مغناطیسی خاصیت مغناطیسی از خود نشان دهد؛ همچنین خاصیت چنین مادهای
واژه مصوب: پارامغناطیس 1
تعریف: مادهای که فقط در حضور میدان مغناطیسی خاصیت مغناطیسی از خود نشان دهد؛ همچنین خاصیت چنین مادهای
کلمات دیگر: