(داروسازی) عسل ناب
mel
(داروسازی) عسل ناب
انگلیسی به فارسی
(داروسازی) عسل ناب
ماله
انگلیسی به انگلیسی
• male or female first name (short form of names such as melvin and melanie)
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] مل واحد ارتفاع صدا . طبق تعریف یک تن ساده 1 کیلو هرتز، 40 db بالاتر از آستانه یشنوایی ف یک ارتفاع صدای 1000 مل تولید می کند . ارتفاع هر صدایی که بنابر قضاوت شنونده برابر تن 1 مل باشد، n مل است .
[نساجی] عسل - انگبین
[نساجی] عسل - انگبین
جملات نمونه
1. Mel complained that her husband never backed her up in the control of the children.
[ترجمه ترگمان]مل شکایت داشت که شوهرش هرگز از او در کنترل کودکان حمایت نکرده است
[ترجمه گوگل]ملا شکایت کرد که شوهرش هرگز او را تحت کنترل کودکان نگذاشت
[ترجمه گوگل]ملا شکایت کرد که شوهرش هرگز او را تحت کنترل کودکان نگذاشت
2. Mel was in no shape to drive home after the party.
[ترجمه ترگمان]مل هیچ شکلی نبود که بعد از مهمونی رانندگی کنه
[ترجمه گوگل]بعد از این حزب، Mel به هیچ وجه به رانندگی نرفت
[ترجمه گوگل]بعد از این حزب، Mel به هیچ وجه به رانندگی نرفت
3. Mel stood up and dusted herself down.
[ترجمه ترگمان]مل ایستاد و خودش را گردگیری کرد
[ترجمه گوگل]مل ایستاد و خودش را پایین انداخته بود
[ترجمه گوگل]مل ایستاد و خودش را پایین انداخته بود
4. Thanks, Mel. You're a real star!
[ترجمه ترگمان] ممنون، مل تو یه ستاره واقعی هستی!
[ترجمه گوگل]با تشکر Mel شما یک ستاره واقعی هستید
[ترجمه گوگل]با تشکر Mel شما یک ستاره واقعی هستید
5. He quickly interposed himself between Mel and the doorway.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت بین مل و در وارد شد
[ترجمه گوگل]او به سرعت بین ملا و دروازه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]او به سرعت بین ملا و دروازه قرار گرفت
6. I discovered that Mel wasn't a he, but a she.
[ترجمه ترگمان]من فهمیدم که مل یه مرد نیست، اما یه دختره
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که ملا او نبود، اما او
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که ملا او نبود، اما او
7. She felt a pang of retrospective sympathy for Mel.
[ترجمه ترگمان]نسبت به مل احساس همدردی کردم
[ترجمه گوگل]او احساس ترس از همدردی گذشته را برای ملا کرد
[ترجمه گوگل]او احساس ترس از همدردی گذشته را برای ملا کرد
8. The word's out that Mel Gibson is in town.
[ترجمه ترگمان]این کلمه مشخص است که مل گیبسون در شهر است
[ترجمه گوگل]این کلمه Mel Gibson در شهر است
[ترجمه گوگل]این کلمه Mel Gibson در شهر است
9. And Mel Gibson does pass muster as a filthy freedom fighter with a talent for decapitation.
[ترجمه ترگمان]و مل گیبسون، این مرد را به عنوان یک مبارز آزادی کثیف با استعدادی برای سر بریدن، سپری می کند
[ترجمه گوگل]و مل گیبسون به عنوان یک جنگجو آزادی کثیف با استعداد برای سرقت ادعا می کند
[ترجمه گوگل]و مل گیبسون به عنوان یک جنگجو آزادی کثیف با استعداد برای سرقت ادعا می کند
10. She had an overwhelming urge to call Mel again in New York.
[ترجمه ترگمان]اون اصرار زیادی داشت که دوباره \"مل\" رو توی \"نیویورک\" صدا کنه
[ترجمه گوگل]او خواسته های فراوانی برای تماس با Mel در نیویورک داشت
[ترجمه گوگل]او خواسته های فراوانی برای تماس با Mel در نیویورک داشت
11. Meanwhile over the top sings Mel, clearer and truer than before, apparently blissfully unaware of the unholy mayhem beneath her.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، از بالای سر مل، مل، واضح تر و حقیقی تر از قبل، به نظر می رسید که از این ضربه شیطانی در زیر او بی خبر است
[ترجمه گوگل]در همین حال، Mel بیش از پیش آواز می خواند، واضح تر و قاطع تر از قبل، ظاهرا به شکلی بی نظیر از ضرب و شتم بی رحم در زیر او بی اطلاع است
[ترجمه گوگل]در همین حال، Mel بیش از پیش آواز می خواند، واضح تر و قاطع تر از قبل، ظاهرا به شکلی بی نظیر از ضرب و شتم بی رحم در زیر او بی اطلاع است
12. Mel swayed her hips in time with the music.
[ترجمه ترگمان]مل با موزیک سرش رو تکون داد
[ترجمه گوگل]میل با موی سرش را دراز میکرد
[ترجمه گوگل]میل با موی سرش را دراز میکرد
13. But Mel still insisted they had nothing to worry about.
[ترجمه ترگمان]ولی مل هنوز اصرار داشت که چیزی برای نگرانی وجود نداره
[ترجمه گوگل]اما ملا هنوز اصرار داشت که چیزی نگران نباشند
[ترجمه گوگل]اما ملا هنوز اصرار داشت که چیزی نگران نباشند
14. I may have hit the Mel Sterland fan club here.
[ترجمه ترگمان] ممکنه من به کلوپ طرفدار \"مل Sterland\" ضربه بزنم
[ترجمه گوگل]من ممکن است در اینجا باشگاه فن Mel Sterland را لمس کنم
[ترجمه گوگل]من ممکن است در اینجا باشگاه فن Mel Sterland را لمس کنم
15. Mel sat back on the couch and admired the view of the city.
[ترجمه ترگمان]مل پشت مبل نشست و منظره شهر را تحسین کرد
[ترجمه گوگل]مل را روی نیمکت نشست و از منظر شهر تحسینش کرد
[ترجمه گوگل]مل را روی نیمکت نشست و از منظر شهر تحسینش کرد
پیشنهاد کاربران
Mel: قضاوت کننده. . . ☺
کلمات دیگر: