بطورسردستی ,بشتاب ,ناشتاب
cursorily
بطورسردستی ,بشتاب ,ناشتاب
انگلیسی به فارسی
مکان نما
انگلیسی به انگلیسی
• rapidly, quickly, hastily
جملات نمونه
1. he does everything quite cursorily
او همه ی کارها را با کمال شورتی گری انجام می دهد.
2. He glanced cursorily at the letter, then gave it to me.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت به نامه نگاهی انداخت و بعد آن را به من داد
[ترجمه گوگل]او به صورت حرفی به این حرف نگاه کرد، سپس به من داد
[ترجمه گوگل]او به صورت حرفی به این حرف نگاه کرد، سپس به من داد
3. This result that brings about cursorily is, look in the player, these pass a Zhou Buding to introduce for the first time therefore with the modification related customer service.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه ای است که به سرعت به نظر می رسد، به بازیکن نگاه کنید، اینها از ژو Buding عبور می کنند تا برای اولین بار با خدمات مشتری مربوط به اصلاح آشنا شوند
[ترجمه گوگل]این نتیجه که به صورت مکانیزم به ارمغان می آورد، نگاه کردن به بازیکن است، این برای Zhou Buding برای اولین بار به همین دلیل با سرویس مشتری مرتبط با اصلاح، منتقل می شود
[ترجمه گوگل]این نتیجه که به صورت مکانیزم به ارمغان می آورد، نگاه کردن به بازیکن است، این برای Zhou Buding برای اولین بار به همین دلیل با سرویس مشتری مرتبط با اصلاح، منتقل می شود
4. The stags line up against the wall, chat cursorily with one another.
[ترجمه ترگمان]گوزن های نر به دیوار تکیه می دهند و به طور جداگانه با یکدیگر گفتگو می کنند
[ترجمه گوگل]ستاره ها در برابر دیوار قرار دارند، با یکدیگر گپ بزنند
[ترجمه گوگل]ستاره ها در برابر دیوار قرار دارند، با یکدیگر گپ بزنند
5. The subject has been referred to cursorily in the preface.
[ترجمه ترگمان]این موضوع در مقدمه به سرعت به آن اشاره شد
[ترجمه گوگل]موضوع به صورت پیش فرض در مقدمه اشاره شده است
[ترجمه گوگل]موضوع به صورت پیش فرض در مقدمه اشاره شده است
6. I cannot read the long letter other than cursorily.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم نامه طولانی دیگری را به طور سرسری بخوانم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم نامه طولانی دیگری را به جز نشانه گذارم بخوانم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم نامه طولانی دیگری را به جز نشانه گذارم بخوانم
7. He looked cursorily through the magazine.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت از داخل مجله نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق مجله به خوبی نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق مجله به خوبی نگاه کرد
8. In this way, Foucault cursorily drew an outline of genealogy of modern power through this course, summarizing the preterit work and unsealing the research way for the future.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، Foucault به سرعت یک طرح سلسله شناسی از قدرت مدرن را از طریق این دوره خلاصه کرد، کار preterit را خلاصه کرده و روش تحقیق را برای آینده تعیین کرد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، فوکو به طور چشمگیری از طریق این دوره، یک طرح کلی از سلسله نشانه های قدرت مدرن را تهیه کرد، خلاصه ای از کارهای پیشین و روش تحقیق برای آینده را بازتاب داد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، فوکو به طور چشمگیری از طریق این دوره، یک طرح کلی از سلسله نشانه های قدرت مدرن را تهیه کرد، خلاصه ای از کارهای پیشین و روش تحقیق برای آینده را بازتاب داد
9. If work cursorily, carelessly the word of detail, really the job of SEO contains Troy without what.
[ترجمه ترگمان]اگر به سرعت کار کنید، در واقع این شغل SEO شامل (تروا)بدون آن چیزی است که به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]در صورتی که کار دقیق، ناچیز و دقیق از کلمه جزئیات باشد، واقعا کار SEO از جمله تروی بدون آن چیزی است
[ترجمه گوگل]در صورتی که کار دقیق، ناچیز و دقیق از کلمه جزئیات باشد، واقعا کار SEO از جمله تروی بدون آن چیزی است
10. The early developed simple model could cursorily reflect the working process in this aspect. With the farther study and development of the technology, this research aspect becomes wider and wider.
[ترجمه ترگمان]مدل ساده توسعه یافته به سرعت فرآیند کار را در این جنبه منعکس می کند با مطالعه بیشتر و توسعه این فن آوری، این جنبه تحقیقاتی گسترده تر و گسترده تر می شود
[ترجمه گوگل]مدل ساده ای که در حال توسعه است، می تواند فرایند کار در این جنبه را به خوبی نشان دهد با تحقیق و توسعه بیشتر فن آوری، این جنبه تحقیق گسترده تر و وسیع تر می شود
[ترجمه گوگل]مدل ساده ای که در حال توسعه است، می تواند فرایند کار در این جنبه را به خوبی نشان دهد با تحقیق و توسعه بیشتر فن آوری، این جنبه تحقیق گسترده تر و وسیع تر می شود
11. Firstly, according to iris is a kind of cirque, algorithm based on geometrical feature is used to locate outer boundary of iris cursorily.
[ترجمه ترگمان]ابتدا، با توجه به عنبیه، یک نوع سیرک است که براساس ویژگی هندسی برای تعیین مرز بیرونی عنبیه به طور خاص استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، با توجه به ایریس نوعی سیرک است، الگوریتم مبتنی بر ویژگی هندسی برای نشان دادن مرز بیرونی عنبیه به صورت مکان نما استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، با توجه به ایریس نوعی سیرک است، الگوریتم مبتنی بر ویژگی هندسی برای نشان دادن مرز بیرونی عنبیه به صورت مکان نما استفاده می شود
12. In the fifth chapter, iridescent colors of two morpho butterflies and one insect are studied cursorily .
[ترجمه ترگمان]در فصل پنجم، رنگ های رنگین کمان دو پروانه جایگزینی و یک حشره به سرعت بررسی می شوند
[ترجمه گوگل]در فصل پنجم، رنگ های پر زرق و برق دو پروانه مورفو و یک حشره به صورت جزیی مورد مطالعه قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]در فصل پنجم، رنگ های پر زرق و برق دو پروانه مورفو و یک حشره به صورت جزیی مورد مطالعه قرار می گیرند
13. Especially " dreamy kill celestial being " be faced with " dream swims on the west " such strong opponent, more let perfect and spatiotemporal do not get cursorily .
[ترجمه ترگمان]به خصوص \"آسمانی که رویایی\" است و با \"رویایی\" در غرب \"این حریف قوی\" رو به رو می شود، اجازه می دهد که کامل تر و spatiotemporal به سرعت به سرعت حرکت نکنند
[ترجمه گوگل]به خصوص 'رویایی کشتن آسمانی' بودن با رویا شنا در غرب 'چنین حریف قوی، بیشتر اجازه دهید کامل و spatiotemporal به راحتی نمیباشد
[ترجمه گوگل]به خصوص 'رویایی کشتن آسمانی' بودن با رویا شنا در غرب 'چنین حریف قوی، بیشتر اجازه دهید کامل و spatiotemporal به راحتی نمیباشد
14. The managing director could not read the long sales report other than cursorily.
[ترجمه ترگمان]مدیر عامل نتوانست گزارش فروش طولانی را به جز به طور خاص بخواند
[ترجمه گوگل]مدیر عامل نمی توانست گزارش فروش طولانی را به غیر از نشانه ها بخواند
[ترجمه گوگل]مدیر عامل نمی توانست گزارش فروش طولانی را به غیر از نشانه ها بخواند
کلمات دیگر: