(از ریشه ی فارسی) کمربند (کمربند یا حمایل که مردان با لباس رسمی می پوشند)، کمرپیچ، شال کمر (به کمربند معمولی می گویند: belt)، کمربند
cummerbund
(از ریشه ی فارسی) کمربند (کمربند یا حمایل که مردان با لباس رسمی می پوشند)، کمرپیچ، شال کمر (به کمربند معمولی می گویند: belt)، کمربند
انگلیسی به فارسی
کمربند
cummerbund
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a wide, often pleated band worn about a man's waist and under his dinner jacket or other formal attire.
• wide belt
a cummerbund is a wide sash worn round the waist as part of a man's evening dress.
a cummerbund is a wide sash worn round the waist as part of a man's evening dress.
جملات نمونه
1. Lionel, in his bright red cummerbund.
[ترجمه ترگمان]لایونل \"، با cummerbund قرمز روشنش\"
[ترجمه گوگل]لیونل، در cummerbund قرمز روشن خود
[ترجمه گوگل]لیونل، در cummerbund قرمز روشن خود
2. You draped your best cummerbund over the lampshade?
[ترجمه ترگمان]تو بهترین cummerbund رو زیر نور لامپ تزئین کردی؟
[ترجمه گوگل]شما بهترین cummerbund خود را بیش از لامپ آویزان کرد؟
[ترجمه گوگل]شما بهترین cummerbund خود را بیش از لامپ آویزان کرد؟
3. In green ties, red epaulettes and blue cummerbunds we lined up.
[ترجمه ترگمان]با ties سبز، epaulettes قرمز و cummerbunds آبی که ما صف کشیده بودیم
[ترجمه گوگل]در روابط سبز، تپه های قرمز و cummerbunds آبی که ما روی آن گذاشتیم
[ترجمه گوگل]در روابط سبز، تپه های قرمز و cummerbunds آبی که ما روی آن گذاشتیم
4. Cables are routed through an interchangeable cummerbund that integrates body armor and is secured to the standard or custom plate-carriers.
[ترجمه ترگمان]Cables از طریق یک cummerbund قابل تعویض که زره بدن را یکپارچه کرده و برای حمل کننده های استاندارد یا سفارشی تامین می شود، از بین می روند
[ترجمه گوگل]کابل ها از طریق یک جرثقیل قابل تعویض هدایت می شوند که یک زره بدن را به هم متصل می کند و به استاندارد های معمولی و یا بر روی صفحات سفارشی محافظت می شود
[ترجمه گوگل]کابل ها از طریق یک جرثقیل قابل تعویض هدایت می شوند که یک زره بدن را به هم متصل می کند و به استاندارد های معمولی و یا بر روی صفحات سفارشی محافظت می شود
5. Learn how to add a bow tie and cummerbund for vampire Halloween costumes in this free Halloween costume video.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیر چطور یه کراوات و cummerbund برای لباس های هالووین خون آشام ها اضافه کنی برای این لباس هالووین مجانی
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید چگونه برای اضافه کردن کراوات کراوات و cummerbund برای لباس های هالووین خون آشام در این ویدئو لباس هالووین رایگان
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید چگونه برای اضافه کردن کراوات کراوات و cummerbund برای لباس های هالووین خون آشام در این ویدئو لباس هالووین رایگان
6. Waist cummerbund, shirt and boutonnieres for groom.
[ترجمه ترگمان]کمر کمر، پیراهن و boutonnieres برای داماد
[ترجمه گوگل]دور کمر cummerbund، پیراهن و boutonnieres برای داماد
[ترجمه گوگل]دور کمر cummerbund، پیراهن و boutonnieres برای داماد
7. The page wore an ivory silk shirt and trousers with a blue cummerbund.
[ترجمه ترگمان]در این صفحه یک پیراهن ابریشمی و یک شلوار ابریشمی به رنگ آبی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]این صفحه یک پیراهن ابریشمی عقیق و شلوار با یک cummerbund آبی پوشانده شده بود
[ترجمه گوگل]این صفحه یک پیراهن ابریشمی عقیق و شلوار با یک cummerbund آبی پوشانده شده بود
8. Several delegates turned up to the banquet wearing dinner jackets with camouflage bow ties and cummerbunds.
[ترجمه ترگمان]چند نفر از نمایندگان در حالی که کت های مخصوص شام خود را به تن داشتند، با camouflage bow و شال کمر بسته شدند
[ترجمه گوگل]چندین نماینده به کت ناهار پوشیدنی با کت و شلوار مخملی و cummerbunds تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]چندین نماینده به کت ناهار پوشیدنی با کت و شلوار مخملی و cummerbunds تبدیل شدند
9. Avalon also hosts a "Nude Year's Eve" gala, according to its Web site. Men are asked to wear a cummerbund and bow tie only.
[ترجمه ترگمان]Avalon همچنین به وب سایت خود میزبان یک جشنواره فیلم \"برهنه حوا\" نیز خواهد بود از مردها خواسته می شود لباس cummerbund بپوشند و کراوات بزنند
[ترجمه گوگل]با توجه به وب سایت خود، آوالون نیز میزبان سالن رقص سال نو است از مردان خواسته می شود که فقط کرم کومور و کراوات را بپوشند
[ترجمه گوگل]با توجه به وب سایت خود، آوالون نیز میزبان سالن رقص سال نو است از مردان خواسته می شود که فقط کرم کومور و کراوات را بپوشند
10. Bond put on clean underwear, dress shirt and white dinner jacket with a black cummerbund .
[ترجمه ترگمان]باند با لباس زیر و پیراهن سفید و نیم تنه پوستی سفید پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]باند روی لباس تمیز، لباس پیراهن و ژاکت شلوار سفید با یک cummerbund سیاه قرار داده شده است
[ترجمه گوگل]باند روی لباس تمیز، لباس پیراهن و ژاکت شلوار سفید با یک cummerbund سیاه قرار داده شده است
پیشنهاد کاربران
به معنی کمربند ( گرفته شده از زبان فارسی )
کلمات دیگر: