کلمه جو
صفحه اصلی

curtain call


(تئاتر و غیره)، کف زدن حضار (به این منظور که هنرپیشگان دگربار به صحنه بیایند)

انگلیسی به فارسی

(تئاتر و غیره) کف زدن حضار (به این منظور که هنرپیشگان دگربار به صحنه بیایند)


(تئاتر و غیره) بازگشت هنرپیشگان به صحنه (در اثر کف زدن حضار و گاهی برای اجرای برنامه‌ی اضافی)


تماس پرده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an invitation, communicated by an audience's appreciative applause, for performers to return to the stage after a performance has ended.

• return of the performers to the stage after a performance to acknowledge the audience's applause
in a theatre, when actors take a curtain call, they come forward to the front of the stage after a performance in order to receive the applause of the audience.

جملات نمونه

1. Curtain call followed curtain call, to the surprise of some of the dancers.
[ترجمه ترگمان]پرده پرده از پشت پرده بیرون آمد و با شگفتی بعضی از رقاصان را دید
[ترجمه گوگل]تماس پرده پس از تماس پرده، به تعجب برخی از رقاصان

2. We 1990 s Howard, curtain call, in the horizon.
[ترجمه ترگمان]دهه ۱۹۹۰ هوا رد، پرده پرده، در افق است
[ترجمه گوگل]ما هوارد 1990، تماس پرده، در افق

3. That night. I completed a curtain call.
[ترجمه ترگمان]اون شب من یه تماس پرده رو کامل کردم
[ترجمه گوگل]آن شب من یک تماس پرده را تکمیل کردم

4. We 1990 s Howard, curtain call, in the same horizon.
[ترجمه ترگمان]ما دهه ۱۹۹۰ هوا رد، پرده را در یک افق دید
[ترجمه گوگل]ما هوارد 1990، تماس پرده، در همان افق

5. Men, the climax, the curtain call on.
[ترجمه ترگمان]مردان در اوج خود پرده را می زنند
[ترجمه گوگل]مردان، اوج، تماس پرده

6. Can not take a curtain call and end the suffering of my game.
[ترجمه ترگمان]نمی تونم یه زنگ بزنم و عذاب بازی رو تموم کنم
[ترجمه گوگل]نمی توانم تماس پرده ای را بپذیرم و درد و رنج من بازی را پایان دهم

7. The cast stood in line for the curtain call.
[ترجمه ترگمان]گچ برای پرده، در صف ایستاده بود
[ترجمه گوگل]بازیگران در تماس با پرده ایستاده بودند

8. In this way, this really is the final curtain call has been.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، این آخرین درخواست پرده آخر بوده است
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، این واقعا تماس نهایی پرده است

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

10. Even if you get no applause, you should accept a curtain call gracefully and appreciate your own efforts.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر کف زدن نداشته باشید، شما باید یک فراخوان پرده را با وقار قبول کنید و از تلاش های خود قدردانی کنید
[ترجمه گوگل]حتی اگر هیچ اعتراضی نداشته باشید، باید یک تماس پرده را با شکوه پذیرفته کنید و از تلاش های خود قدردانی کنید

11. In fact fans rose to their feet for his curtain call.
[ترجمه ترگمان]در واقع طرفداران به خاطر پرده از جا برخاستند
[ترجمه گوگل]در واقع طرفداران برای تماس پرده خود به پاهای خود رسیدند

12. For the time being she was excused from her prop-room duties and she needn't wait for the curtain call.
[ترجمه ترگمان]برای زمانی که او از وظایفش معاف بود، نیازی نبود که منتظر تماس پرده بماند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او از وظایف اتاق بازپرداختش محروم شده است و او مجبور نیست منتظر تماس پرده باشد

13. That would seem to wrap it up, with nothing left but a final curtain call.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که آن را با هیچ چیز غیر از یک پرده آخر روشن کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که آن را پیچیده، با هیچ چیز ترک اما تماس نهایی پرده

14. Drove Barry young and old, town talk and unremitting applause for the curtain call, could fill volumes, just like in a grand celebration of Chinese culture. The U.
[ترجمه ترگمان]بری بری جوان و قدیمی، سخنرانی و کف زدن بی وقفه برای فراخوان پرده، می تواند حجم آن را درست مانند جشن بزرگ فرهنگ چینی پر کند U
[ترجمه گوگل]بحث و گفت و گو پیر و جوان، بحث شهر و تشویق های بی پایان برای تماس پرده، می تواند حجم را پر کند، درست مثل یک جشن بزرگ از فرهنگ چینی U


کلمات دیگر: