اهل جزیره کوبا
cuban
اهل جزیره کوبا
انگلیسی به فارسی
کوبایی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Cuba or to its people, culture, or the like.
اسم ( noun )
• : تعریف: a native or citizen of Cuba, or a descendant thereof.
• native or resident of cuba
of or pertaining to cuba
of or pertaining to cuba
جملات نمونه
1. Sotomayor, the Cuban holder of the world high jump record, cleared 36 metres.
[ترجمه ترگمان]سوتومایور، دارنده Cuban کوبایی در رکورد پرش ارتفاع جهان، ۳۶ متر را تمیز کرد
[ترجمه گوگل]Sotomayor، صاحب کوبا از رکورد جهانی پرش ارتفاع، 36 متر پاک شده است
[ترجمه گوگل]Sotomayor، صاحب کوبا از رکورد جهانی پرش ارتفاع، 36 متر پاک شده است
2. Cuban Americans play an important role in whether he carries Florida in the fall campaign.
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها کوبا نقش مهمی در این بازی می کنند که آیا او فلوریدا را در مبارزه با سقوط حمل می کند یا نه
[ترجمه گوگل]آمریکایی های کوبایی نقش مهمی در این امر دارند که آیا فلوریدا در مبارزات سقوط به سر می برد
[ترجمه گوگل]آمریکایی های کوبایی نقش مهمی در این امر دارند که آیا فلوریدا در مبارزات سقوط به سر می برد
3. Sugar has always been the basis of the Cuban economy.
[ترجمه ترگمان]شکر همیشه اساس اقتصاد کوبا بوده است
[ترجمه گوگل]شکر همواره پایه اقتصادی کوبا بوده است
[ترجمه گوگل]شکر همواره پایه اقتصادی کوبا بوده است
4. The U. S. has not recognized the Cuban government since 196
[ترجمه ترگمان]U اس دولت کوبا را از سال ۱۹۶ به رسمیت نشناخته است
[ترجمه گوگل]دولت ایالات متحده از سال 1963 دولت کوبا را به رسمیت نشناخته است
[ترجمه گوگل]دولت ایالات متحده از سال 1963 دولت کوبا را به رسمیت نشناخته است
5. The intense heat of the Cuban summer doesn't faze Vasquez.
[ترجمه ترگمان]\"گرمای شدید تابستان کوبایی\" روی \"Vasquez\" اهمیت نمیده
[ترجمه گوگل]گرمای شدیدی از تابستان تابستان کوبا فرسوده نیست
[ترجمه گوگل]گرمای شدیدی از تابستان تابستان کوبا فرسوده نیست
6. The Cuban missile crisis in 1960 was probably the closest we have been to nuclear war.
[ترجمه ترگمان]بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۰ احتمالا نزدیک ترین ما به جنگ هسته ای بوده است
[ترجمه گوگل]بحران موشکی کوبا در سال 1960 احتمالا نزدیکترین ما به جنگ هسته ای بوده است
[ترجمه گوگل]بحران موشکی کوبا در سال 1960 احتمالا نزدیکترین ما به جنگ هسته ای بوده است
7. She's written a book about the Cuban missile crisis.
[ترجمه ترگمان]او کتابی در مورد بحران موشکی کوبا نوشته است
[ترجمه گوگل]او یک کتاب در مورد بحران موشک کوبا نوشته است
[ترجمه گوگل]او یک کتاب در مورد بحران موشک کوبا نوشته است
8. Miami has a large Cuban exile community.
[ترجمه ترگمان]میامی جامعه تبعیدی کوبایی دارد
[ترجمه گوگل]میامی یک جامعه تبعیدی بزرگ کوبا دارد
[ترجمه گوگل]میامی یک جامعه تبعیدی بزرگ کوبا دارد
9. The Cuban revolution resulted in a reassessment of Washington's policy towards the Third World generally.
[ترجمه ترگمان]انقلاب کوبا به ارزیابی مجدد سیاست واشنگتن نسبت به جهان سوم منتهی شد
[ترجمه گوگل]انقلاب کوبا باعث شد که سیاست واشنگتن را نسبت به جهان سوم به طور کلی دوباره بررسی کند
[ترجمه گوگل]انقلاب کوبا باعث شد که سیاست واشنگتن را نسبت به جهان سوم به طور کلی دوباره بررسی کند
10. In 185 Cuban revolutionary Jose Marti was born in Havana.
[ترجمه ترگمان]خوزه Marti انقلابی اهل کوبا در هاوانا متولد شد
[ترجمه گوگل]خوزه مارتینی در 185 کوبایی انقلابی در هاوانا متولد شد
[ترجمه گوگل]خوزه مارتینی در 185 کوبایی انقلابی در هاوانا متولد شد
11. Hemingway's novelette tells of the Cuban fisherman Santiago who for 84 luckless days has rowed his skiff into the Gulf Stream in quest of marlin.
[ترجمه ترگمان]novelette از ماهیگیر کوبا، سانتیاگو، که ۸۴ روز بود قایق خود را با قایق خود در خلیج خلیج در جستجوی of پارو زده بود، می گوید
[ترجمه گوگل]نوامبر هیمینگوی از ماهیگیران کانیایی سانتیاگو می گوید که برای 84 روز بی رحمانه کشتی خود را به جریان خلیج فارس در تلاش مارلین راند
[ترجمه گوگل]نوامبر هیمینگوی از ماهیگیران کانیایی سانتیاگو می گوید که برای 84 روز بی رحمانه کشتی خود را به جریان خلیج فارس در تلاش مارلین راند
12. Cuban woman sorts tobacco leaves at a farm in Pinar del Rio February 2 200
[ترجمه ترگمان]زن کوبایی در روز ۲ فوریه برگ های تنباکو را در مزرعه ای در Pinar دل ریو می فروشد
[ترجمه گوگل]زن کوبایی برگهای تنباکو را در مزرعه ای در پینار دل ریو در 2 فوریه 200 برگزار می کند
[ترجمه گوگل]زن کوبایی برگهای تنباکو را در مزرعه ای در پینار دل ریو در 2 فوریه 200 برگزار می کند
13. Like any traditional Cuban mother, my mum was overprotective.
[ترجمه ترگمان]مثل هر مادر کوبایی سنتی مامان من خیلی وسواس داشت
[ترجمه گوگل]مثل هر مادر سنتی کوبایی، مادر من بیش از حد محافظ بود
[ترجمه گوگل]مثل هر مادر سنتی کوبایی، مادر من بیش از حد محافظ بود
14. New Cuban election was held; a government was formed.
[ترجمه ترگمان]انتخابات جدید کوبا برگزار شد؛ دولت تشکیل شد
[ترجمه گوگل]انتخابات جدید کوبا برگزار شد؛ یک دولت تشکیل شد
[ترجمه گوگل]انتخابات جدید کوبا برگزار شد؛ یک دولت تشکیل شد
کلمات دیگر: