culottes

1. The culottes are very full and have a comfortable, elasticated waistband.

[ترجمه ترگمان]The بسیار پر هستند و کمربند راحتی دارند
[ترجمه گوگل]کولتها بسیار پر است و دارای کمربند راحت و الاستیک هستند

2. Culottes and ethnic jumpers, which she wore on her honeymoon, flooded the shops.

[ترجمه ترگمان]culottes و پرش نژادی که در ماه عسل خود به تن داشت، مغازه ها را پر کرد
[ترجمه گوگل]کلوت ها و پیراهن های قومی، که در ماه عسل او پوشیده بود، مغازه ها را آب گرفت

3. A one-piece red culottes suit given by former Eastenders star Anita Dobson has still to be sold.

[ترجمه ترگمان]A Dobson، ستاره سابق piece که توسط ستاره سابق Eastenders چراغ سبز داده شده است، هنوز هم باید فروخته شود
[ترجمه گوگل]یک کیک قرمز یک تکه که به وسیله ی ستاره ای سابق Eastenders Anita Dobson به فروش می رسد هنوز به فروش می رسد

4. But they can keep the dressy culottes and pantsuits as long as they are part of a coordinated outfit.

[ترجمه ترگمان]اما آن ها می توانند the و pantsuits را تا زمانی که بخشی از یک سازمان هماهنگ هستند، نگه دارند
[ترجمه گوگل]اما آنها می توانند لباس های شلوار و لباس های شلوار را حفظ کنند تا زمانی که بخشی از لباس های هماهنگ شده باشند

5. They can wear a sweatshirt or blouse, with culottes or sweat pants.

[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند یک سویشرت یا یک بلوز با دامن یا شلوار sweat بپوشند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند یک تی شرت یا پیراهن با کت و شلوار عرق بپوشند

6. The rear legs have the previously described culottes, and in mature dogs, light feathering from hock joint to the foot.

[ترجمه ترگمان]پاهای عقب، culottes، و در سگ های بالغ، تغییر زاویه ایجاد شده از اتصال سفید به پا را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]پاهای عقبی دارای کپوته هایی است که قبلا شرح داده شده است و در سگ های بالغ نیز نور از پرانتز از پایه به دست می آید

7. Fashion series:fashion coat, culottes, fashion shirt, dress.

[ترجمه ترگمان]سری مد: لباس مد، culottes، پیراهن مد، لباس
[ترجمه گوگل]سری مد: کت مد، کولت، پیراهن مد، لباس

8. Itis suitable for sewing underwear, tights, underskirt. culottes, etc.

[ترجمه ترگمان]این، برای دوختن لباس زیر لباس، لباس تنگ، لباس پوشیدن مناسبه دامن و غیره
[ترجمه گوگل]Itis مناسب برای خیاطی لباس زیر، جوراب شلواری، underskirt کولوت ها و غیره

9. The rump area is heavily coated and forms culottes or pants.

[ترجمه ترگمان]ناحیه rump به شدت پوشیده شده و culottes یا شلوار را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]ناحیه گردنه به شدت پوشیده شده و به شکل کتوت یا شلوار است

10. A swarthy daughter a asparagus grower, in culottes, shirt, and bandanna, pedaled past on her bicycle.

[ترجمه ترگمان]یک دختر سبزه با مارچوبه، دامن، پیراهن و دستمال گل دار، با دوچرخه دوچرخه سواری می کرد
[ترجمه گوگل]دختر سفت کننده یک گیاه مارچوبه، در پلتون، پیراهن، و باندانا، که در دوچرخه سوار شده است

11. The culottes are very beautiful and look like a skirt at a distance.

[ترجمه ترگمان]culottes بسیار زیبا هستند و به فاصله یک دامن نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]آویزها بسیار زیبا هستند و مانند یک دامن در یک فاصله هستند

12. She uncurled her legs, determinedly smoothed down the neat white culottes, and stood up.

[ترجمه ترگمان]پاهایش را صاف کرد و با عزمی جزم دامن سفیدی را که دامن سفید داشت صاف کرد و بلند شد
[ترجمه گوگل]او پاهای خود را باز کرد، به طور قابل ملاحظه ای پوزه های سفید شسته و رفته و ایستاد

13. Under that boldly amused scrutiny, her smart white gabardine culottes suddenly failed to cover quite enough bare, slender brown leg.

[ترجمه ترگمان]زیر آن نگاه زیرکانه و زیرکانه، دامن زیبای سفیدش ناگهان در زیر پایش شکست خورد و به اندازه کافی روی پای ظریف و ظریف قهوه ای رنگش فرو رفت
[ترجمه گوگل]در زیر آن بررسی دقیق و سرگرم کننده، طرز تهیه گاباردین سفید سفیدی به طور ناگهانی نتوانست به طور کامل لایه لایه پایینی قهوه ای را پوشش دهد

14. The various kinds of the light and portable men women's dress, women's fashionable dress, suits, culottes and sportswear.

[ترجمه ترگمان]انواع مختلف نور و لباس زنان قابل حمل، لباس مد روز، کت و شلوار، culottes و پوشاک ورزشی
[ترجمه گوگل]انواع لباس زنانه سبک و قابل حمل، لباس مد روزانه زنانه، لباس، کت و لباس ورزشی

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه