لشگرکشی نافرجام کورش صغیر به منظور سرنگون سازی اردشیر دوم و بازگشت ده هزار یونانی طرفدار او به یونان، عنوان کتابی که گزنفون مورخ یونانی درباره ی این ماجرا نگاشت
anabasis
لشگرکشی نافرجام کورش صغیر به منظور سرنگون سازی اردشیر دوم و بازگشت ده هزار یونانی طرفدار او به یونان، عنوان کتابی که گزنفون مورخ یونانی درباره ی این ماجرا نگاشت
انگلیسی به فارسی
لشگرکشی نافرجام کورش صغیر به منظور سرنگونسازی اردشیر دوم و بازگشت دههزار یونانی طرفدار او به یونان
عنوان کتابی که گزنفون مورخ یونانی دربارهی این ماجرا نگاشت
(با A کوچک) لشگرکشی بزرگ
anabasis
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: anabases
حالات: anabases
• : تعریف: any large-scale military expedition or march, esp. one from a coast to the interior.
• long march, expedition; military advance
جملات نمونه
1. Are they the booties when Qing government set anabasis on Thailand?
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دولت کینگ anabasis را در تایلند تنظیم کرد، آیا آن ها booties هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها در حال غرق شدن هستند که دولت چینگ دولت را در تایلند قرار داد؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها در حال غرق شدن هستند که دولت چینگ دولت را در تایلند قرار داد؟
2. The papers published on chemical studies on Anabasis have been reviewed. In the Anabasis the alkaloids are main constituent. The pharmacological activities of some principles are also involved.
[ترجمه ترگمان]مقالات منتشر شده بر روی مطالعات شیمی در anabasis مورد بررسی قرار گرفته اند در the the زیر تشکیل دهنده اصلی هستند فعالیت های دارویی برخی از اصول نیز در این امر دخیل هستند
[ترجمه گوگل]مقالات منتشر شده در مطالعات شیمی در Anabasis مورد بررسی قرار گرفته است در Anabasis، آلکالوئیدها جزء اصلی هستند فعالیت های دارویی برخی از اصول نیز درگیر است
[ترجمه گوگل]مقالات منتشر شده در مطالعات شیمی در Anabasis مورد بررسی قرار گرفته است در Anabasis، آلکالوئیدها جزء اصلی هستند فعالیت های دارویی برخی از اصول نیز درگیر است
3. The 12 of low polar components of Anabasis Aphylla L. were separated and identified by gas chromatography-mass spectrometry. They are naphthalene and azulene species.
[ترجمه ترگمان]۱۲ مورد از اجزای کوچک قطبی of Aphylla L با استفاده از طیف سنجی جرمی کروماتوگرافی گازی شناسایی و شناسایی شد آن ها نفتالن و azulene هستند
[ترجمه گوگل]12 قطعه مولکول قطبی Anabasis Aphylla L از طیف سنجی جرم کروماتوگرافی گاز جدا شده و شناسایی شدند آنها از نوع نفتالین و آزولن هستند
[ترجمه گوگل]12 قطعه مولکول قطبی Anabasis Aphylla L از طیف سنجی جرم کروماتوگرافی گاز جدا شده و شناسایی شدند آنها از نوع نفتالین و آزولن هستند
4. We expect the quick anabasis of International banks, Insurances, Funds in 2005 to 2006 will operate quite great in Chinese market.
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم که ادغام سریع بانک های بین المللی، Insurances، وجوه در سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ کاملا در بازار چین عمل کند
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم که بانک های بین المللی، بیمه، صندوق های بین المللی در سال های 2005 تا 2006 در بازار چینی بسیار عالی عمل کنند
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم که بانک های بین المللی، بیمه، صندوق های بین المللی در سال های 2005 تا 2006 در بازار چینی بسیار عالی عمل کنند
5. But I feel so sorry, about your vast and mighty anabasis being such a beautiful mistake.
[ترجمه ترگمان]اما من خیلی احساس تاسف می کنم، در مورد بزرگ و مقتدر شما این اشتباه بسیار زیبا بود
[ترجمه گوگل]اما من احساس بسیار متاسفم، در مورد آنابازی عظیم و قدرتمندی که چنین اشتباهی زیبا بود
[ترجمه گوگل]اما من احساس بسیار متاسفم، در مورد آنابازی عظیم و قدرتمندی که چنین اشتباهی زیبا بود
6. The retreat that followed his defeat and death are described in Xenophon's anabasis .
[ترجمه ترگمان]عقب نشینی بعد از شکست و مرگ او در anabasis Xenophon توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]عقب نشینی که از شکست و مرگ او پیروی کرد، در زبون زنوفون شرح داده شده است
[ترجمه گوگل]عقب نشینی که از شکست و مرگ او پیروی کرد، در زبون زنوفون شرح داده شده است
7. Xenophon It's a man named Xenophon, who wrote a book called the Anabasis.
[ترجمه ترگمان]Xenophon مردی به نام Xenophon است که کتابی به نام the نوشت
[ترجمه گوگل]Xenophon این یک مرد به نام Xenophon است، که یک کتاب به نام Anabasis نوشته است
[ترجمه گوگل]Xenophon این یک مرد به نام Xenophon است، که یک کتاب به نام Anabasis نوشته است
کلمات دیگر: