کلمه جو
صفحه اصلی

dropsy


معنی : خیز، ورم، استسقاء
معانی دیگر : (قدیمی) رجوع شود به: edema

انگلیسی به فارسی

خیز، ورم، آماس


انگلیسی به انگلیسی

• abnormal collection of fluid in body tissues, edema
dropsy is a medical condition in which parts of the body fill up with fluid. it can be caused by various diseases.

مترادف و متضاد

خیز (اسم)
bound, rush, rising, wave, billow, edema, jump, leap, dropsy, swelling, tumor, lunge, stud, uprising, water wave

ورم (اسم)
bulge, tumidity, edema, dropsy, botch, tympany, swelling, bunny, tumor, node, tumefaction, turgidity, welt, tumescence

استسقاء (اسم)
dropsy, polydipsia

جملات نمونه

1. Louis, he was suffering from ague and dropsy.
[ترجمه ترگمان]لویی، که از نقرس و استسقا رنج می برد
[ترجمه گوگل]لوئیس، او از اقیانوس و پرتقال رنج می برد

2. He was the son of Emile Dropsy, also a medal engraver who mainly produced religious medals.
[ترجمه ترگمان]او پسر امیل Dropsy بود که یک حکاک زبر بود که به طور عمده مدال های مذهبی تولید می کرد
[ترجمه گوگل]او پسر امیل Dropsy بود، همچنین یک حلقه مدال بود که عمدتا مدال های دینی را تولید می کرد

3. May have hypertension, dropsy, the kidney area to knock on strikes the pain.
[ترجمه ترگمان]ماه مه دارای فشار خون، استسقا، ناحیه کلیه برای ضربه زدن به درد است
[ترجمه گوگل]ممکن است فشار خون بالا، آبریزش بینی، ناحیه کلیه به درد درد در اعتصاب ضربه بزنند

4. Regular is dropsy ability to walk why?
[ترجمه ترگمان]Regular توانایی راه رفتن برای چه؟
[ترجمه گوگل]به طور منظم توانایی قطره ای برای پیاده روی است چرا؟

5. The career of Henri Dropsy spans six decades.
[ترجمه ترگمان]حرفه هنری Dropsy شش دهه طول کشید
[ترجمه گوگل]حرفه هنری Dropsy طول می کشد شش دهه

6. Just can conduce to ascites and dropsy so reduce.
[ترجمه ترگمان]می تواند منجر به ascites و استسقا شود
[ترجمه گوگل]فقط می تواند به ascites و dropsy به بنابراین کاهش می دهد

7. European verbena can relieve venous engorgement, ease dropsy on leg, strengthen liver, reduce menorrhalgia and help neurasthenia.
[ترجمه ترگمان]verbena اروپایی می توانند engorgement وریدی را کاهش دهند، استسقا را روی پا، تقویت کبد، کاهش menorrhalgia و کمک به ضعف اعصاب کنند
[ترجمه گوگل]Verbena اروپایی می تواند از جذب ورید ریوی، تسکین افتادگی در پا، تقویت کبد، کاهش menorrhagia و کمک به neurasthenia

8. Causes the trophoderm cell swelling and down mesenchymal dropsy.
[ترجمه ترگمان]موجب تورم سلول trophoderm و پایین آمدن استسقا شد
[ترجمه گوگل]سبب تورم سلولهای تروپودرم و قطره مزانشیمی می شود

9. With a true case of dropsy your goldfish 's scales will stand out like a "pinecone".
[ترجمه ترگمان]با یک مورد درست از استسقا، ترازوهای کوچک ماهی مثل \"pinecone\" به پا خواهد شد
[ترجمه گوگل]با یک مورد واقعی از dropsy مقیاس goldfish خود را مانند یک پینکونه ایستاده است

10. He is affected with dropsy.
[ترجمه ترگمان]استسقا گرفت
[ترجمه گوگل]او مبتلا به آبریزش بینی است

11. The same concoction is still used today for treatment of dropsy, a disease where excess fluid collects in the body tissues.
[ترجمه ترگمان]این معجون هنوز هم امروزه برای درمان استسقا، بیماری که در آن مایع اضافی در بافت های بدن جمع می شود مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]همانند امروزه برای درمان قطره قطره، که در آن مایع مایع در بافت بدن جمع آوری می شود، هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد

12. The side outside leg ministry gambrel has smash sexual fracture, inside fracture, in order to finish operation one year half, why can you return meeting occurrence dropsy ?
[ترجمه ترگمان]این طرف که در خارج از این کشور قرار دارد شکستگی زن در شکستگی را درهم شکسته است تا یک سال نیمی از عملیات را به اتمام برساند، چرا شما می توانید با استسقا ملاقات کنید؟
[ترجمه گوگل]گابلل وزارت امور خارجۀ پا، شکستگی داخلی را درهم شکسته است، به منظور پایان دادن به عملیات یک سال نیمی، چرا می توان به شما اجازه دادید که قطره قطره شدن را ببیند؟

13. Finally the skin starts to present the small red macula, serious can also present dropsy.
[ترجمه ترگمان]در نهایت پوست شروع به ارائه the قرمز کوچک می کند، که ممکن است بیماری استسقا نیز داشته باشد
[ترجمه گوگل]در نهایت پوست شروع به ارائه ماکول قرمز کوچک، جدی همچنین می تواند dropsy را ارائه دهد

14. Conclusion: Pressure therapy is an effective treatment on affected hand dropsy with stroke.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: درمان فشار یک درمان موثر بر بیماری مبتلا به سکته مبتلا به سکته است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: فشار درمان یک درمان مؤثر در سکته مغزی با سکته مغزی است

15. Other injured ganglion cells membranes might be dissolved and showed dropsy and disintegration of organelle.
[ترجمه ترگمان]دیگر سلول های ganglion injured ممکن است منحل شوند و استسقا و ساختار اندامک را نشان دادند
[ترجمه گوگل]غشای سلول های گانگلیونی دیگر مجروح ممکن است حل شود و قطره قطره و انقباض اندام را نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

تجمع مایع به صورت غیر طبیعی در بدن


کلمات دیگر: