1. Will you bung another coin inthe machine.
[ترجمه ترگمان]یه سکه دیگه هم تو ماشین بریز
[ترجمه گوگل]آیا شما یک سکه دیگر را در ماشین خواهید زد؟
2. Bung this in the bin, can you?
[ترجمه ترگمان]می تونی این کار رو بکنی تو سطل آشغال؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این را در ظرف بنوشید؟
3. Just bung it in the machine and see what happens.
[ترجمه ترگمان]فقط اون رو ببر تو ماشین و ببین چه اتفاقی می افته
[ترجمه گوگل]فقط آن را در دستگاه بچرخانید و ببینید چه اتفاقی می افتد
4. I managed to bung up the hole in the ceiling with some paper.
[ترجمه ترگمان]موفق شدم که با چند تکه کاغذ سوراخ را سوراخ کنم
[ترجمه گوگل]من توانستم با سوراخ سوراخ در سقف را با کمی کاغذ پرتاب کنم
5. Can you bung these clothes in the washing machine?
[ترجمه ترگمان]میتونی این لباس ها رو تو ماشین لباس شویی نگه داری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این لباس ها را در ماشین لباسشویی بچرخانید؟
6. I would like to bung in a word.
[ترجمه ترگمان] میخوام باه ات حرف بزنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم در یک کلمه گول بزنم
7. Bung the newspaper over here, will you?
[ترجمه ترگمان]این روزنامه رو از اینجا رد کن ین، می شه؟
[ترجمه گوگل]روزنامه را به اینجا بپیچید، آیا شما؟
8. Tell him to bung upwards.
[ترجمه ترگمان]به او بگویید که به bung برود
[ترجمه گوگل]او را به سمت بالا بکشید
9. Bung your coat anywhere.
[ترجمه ترگمان] کتت رو هرجایی جا بده
[ترجمه گوگل]کت خود را در هر کجا جا گذاشتی
10. Instead of striking the middle of the bung he would concentrate on the seal itself.
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه وسط بشکه را بزند، روی مهر بر خود تمرکز می کرد
[ترجمه گوگل]به جای برخورد با وسط خلط، او بر روی خود مهر و موم تمرکز می کند
11. To save draining the cistern, make a bung from polyethylene sheeting and cloth and hold it against the outlet.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تخلیه the، یک bung را از پوشش های پلی اتیلن و پوشش های پلی اتیلن بردارید و آن را در مقابل خروجی نگه دارید
[ترجمه گوگل]برای صرفه جویی در مخزن تخلیه، از ورقه های پلی اتیلن و پارچه پارچه ای بپوشید و آن را در مقابل خروجی نگه دارید
12. Laura removed a wedge-shaped bung from the wall and peered in.
[ترجمه ترگمان]لو را از روی دیوار پرش کرد و به داخل آن نگاه کرد
[ترجمه گوگل]لورا یک جفت گوه شکل را از دیوار برداشت و به داخل آن نگاه کرد
13. Don't just bung them in because everybody else is.
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر این که دیگران این کار را می کنند bung را تحریم نکن
[ترجمه گوگل]به خاطر اینکه همه چیز دیگر است، آنها را فقط به خاطر نیاورید
14. Could you bung those clothes into the washing machine for me?
[ترجمه ترگمان]میتونی اون لباس ها رو به ماشین لباسشویی منتقل کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این لباس ها را به ماشین لباسشویی بسپارید؟