کلمه جو
صفحه اصلی

duchy


معنی : قلمرو دوک، مقام دوک
معانی دیگر : دوک نشین، قلمرو دوک (dukedom هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

قلمرو دوک


انگلیسی به انگلیسی

• lands belonging to a duke or duchess
a duchy is the area of land that is owned or ruled by a duke.

مترادف و متضاد

قلمرو دوک (اسم)
duchy, dukedom, grand duchy

مقام دوک (اسم)
duchy

جملات نمونه

1. The major landowners were the duchy of York, with which Gloucester had no formal connection, and the earls of Shrewsbury.
[ترجمه ترگمان]عمده مالکان آن دوکنشین یورک بودند که گلاستر هیچ ارتباط رسمی با آن ها نداشت، و ارل آو شروزبری شروزبری را داشت
[ترجمه گوگل]صاحبان اصلی، اهل قلم نیویورک بودند، که گلوستر ارتباطی رسمی با آنها نداشت و ارلهای شورشبری

2. Duchy arranged for its demolition, and this was undertaken during 198
[ترجمه ترگمان]Duchy برای تخریب آن ترتیب داده شد و این کار در طول ۱۹۸ مورد انجام گرفت
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری برای تخریب آن مرتفع شد، و این در طول 198 سال انجام شد

3. The position during the seventeenth century of the duchy of Savoy was much more uncertain than that of Venice.
[ترجمه ترگمان]موقعیت دو کنشین ساووا در طول قرن هفدهم، نسبت به ونیز بسیار more بود
[ترجمه گوگل]موقعیت در طول قرن هفدهم اهل تسبیح ساوی بسیار بیشتر از ونیز بود

4. Hastings' retinue was essentially the duchy of Lancaster connection in the north midlands.
[ترجمه ترگمان]ملازمان هیستینگز اساسا دوک نشین Lancaster بودند که در شمال midlands قرار داشت
[ترجمه گوگل]هیستینگز، اساسا دوسلطنه اتصال لنکستر در میدلند شمالی بود

5. But the duchy also required government and administration during the absences of its ruler.
[ترجمه ترگمان]اما این دوکنشین به دولت و دولت در طول غیبت های حاکم آن نیاز داشت
[ترجمه گوگل]اما در دوران غیبت حاکم آن، حکومت نیز دولت و اداره را به عهده داشت

6. The Duchy of Cornwall is investing £ 5m in the scheme to build 79 small business workshops in the city's Jewellery Quarter.
[ترجمه ترگمان]دوک نشین کورنوال ۵ میلیون پوند در این برنامه سرمایه گذاری می کند تا ۷۹ کارگاه تجاری کوچک در محله Jewellery شهر بسازد
[ترجمه گوگل]دوکشور کورنوال در طرح این طرح برای ساخت 79 کارگاه کوچک کسب و کار در جواهرفروشی شهر سرمایه گذاری 5 میلیون پوند سرمایه گذاری می کند

7. Because of Gloucester's influence in the duchy, royal servants naturally looked to him for lordship.
[ترجمه ترگمان]به خاطر نفوذ Gloucester در قلمرو دوک، به طور طبیعی خادمان سلطنتی به خاطر لرد لاس به او نگاه کردند
[ترجمه گوگل]به دلیل نفوذ گلوستر در سلطنت طلبی، خادمان سلطنتی به طور طبیعی او را به خاطر صلابت نگاه داشت

8. For the duchy of Savoy the reign of Victor Amadeus marks a critical period of historical development.
[ترجمه ترگمان]برای دو کنشین ساووا، سلطنت ویکتور آمادئوس، دوره مهمی از توسعه تاریخی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]برای اهل تسنن Savoy سلطنت ویکتور Amadeus یک دوره بحرانی از توسعه تاریخی را نشان می دهد

9. Particularist feeling in the duchy of Aosta was hallowed by centuries of tradition and grounded in a firm foundation of local institutions.
[ترجمه ترگمان]ابراز احساسات Particularist در دوک نشین of، طی قرن ها سنت مقدس و بنیان نهاد و بنیان نهاد نهاده ای محلی را بر پا کرده بود
[ترجمه گوگل]احساسات خاص در قلمرو آئستا توسط سده های سنت تحت سلطه قرار گرفت و به پایه ای قوی از نهادهای محلی متکی بود

10. This arrangement has proved mutually satisfactory, and Duchy envisage no changes in the immediate future.
[ترجمه ترگمان]این ترتیب، دو طرفه است، و دوک نشین هیچ گونه تغییری در آینده نزدیک را پیش بینی نکرده است
[ترجمه گوگل]این توافق به طور دو جانبه رضایت بخش بوده است، و دوکشوری هیچ آینده ای در آینده تغییر نخواهد کرد

11. The duchy had been elevated to the status of a principality and placed in the Black Prince's hands in 136
[ترجمه ترگمان]این دوکنشین در وضعیت یک امارت نشین قرار گرفته بود و در دستان شاهزاده سیاه در سال ۱۳۶ قرار داده شده بود
[ترجمه گوگل]مجلس شورای اسلامی به مقام یک حکومت وادار شده و در دست شاهزاده سیاه در 136 قرار دارد

12. Is located in the Grand Duchy of HA traffic roadside convenience.
[ترجمه ترگمان]این خانه در دوک نشین Grand traffic قرار دارد
[ترجمه گوگل]در تسهیلات بزرگراه ترافیک بزرگی از HA واقع شده است

13. A constant underlying tension therefore characterized the socio-political structure of the duchy of Aquitaine.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تنش زیربنایی ثابت، ساختار اجتماعی - سیاسی دو کنشین Aquitaine را مشخص کرد
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، تنش پایدار، ساختار سیاسی اجتماعی دوکیه آکسیون را مشخص کرد

14. Charles was keen to use his estate at Highgrove as an example for the rest of the Duchy.
[ترجمه ترگمان]چارلز مشتاق بود از ملک خود در Highgrove به عنوان نمونه برای بقیه دوک نشین استفاده کند
[ترجمه گوگل]چارلز مشتاق استفاده از املاک خود در Highgrove به عنوان مثال برای بقیه کشوری است

15. He seems also to have had the right to appoint deputies to act for him in individual duchy lordships.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او حق دارد نمایندگان را منصوب کند تا برای او در دو کنشین فردی اقدام کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او نیز مجبور است معاونان را به عنوان نماینده مجلس نمایندگان انتخاب کند تا در دادگستری های فردی خود عمل کند


کلمات دیگر: