کلمه جو
صفحه اصلی

drouth


معنی : خشکی، تنگی، خشک سالی، تشنگی
معانی دیگر : (قدیمی) رجوع شود به: drought، drought خشکی

انگلیسی به فارسی

( drought ) خشکی، خشک سالی، تنگی، (قدیمی) تشنگی


دروغ، خشک سالی، خشکی، تنگی، تشنگی


انگلیسی به انگلیسی

• drought

مترادف و متضاد

خشکی (اسم)
land, severity, aridity, drought, dryness, mainland, stinginess, drouth

تنگی (اسم)
desolation, drought, constriction, stricture, drouth

خشک سالی (اسم)
drought, drouth

تشنگی (اسم)
thirst, drought, drouth

جملات نمونه

1. No good eggs with this drouth.
[ترجمه ترگمان] با این \"drouth\" تخم مرغ خوب نیست
[ترجمه گوگل]هیچ تخم مرغی با این غرور وجود ندارد

2. Of that dense drouth, those warm and heavy odors, that piercing fragrance, he alone was aware.
[ترجمه ترگمان]از میان آن drouth متراکم، این رایحه گرم و heavy، تنها او آگاه بود
[ترجمه گوگل]از آن ضخامت چگال، آن بو و گران شدید، که عطر و بوی عرق است، تنها او آگاه بود

3. They speak of my drink but never consider my drouth.
[ترجمه ترگمان]درباره نوشیدنی من حرف می زنند، اما هیچ وقت drouth را در نظر نمی گیرند
[ترجمه گوگل]آنها از نوشیدنی من سخن می گویند، اما هرگز نمی توانم دروغ خود را در نظر بگیرم

4. The voice I heard, like spring that swept my heart's drouth.
[ترجمه ترگمان]صدایی که شنیده بودم، مثل بهار که قلبم را فرو می کرد
[ترجمه گوگل]صدایی که شنیده ام، مثل بهار که قوچ قلب من را می پوشاند

5. They speak of my drink that never consider my drouth.
[ترجمه ترگمان]آن ها درباره نوشیدنی من حرف می زنند که هرگز مرا در نظر نمی گیرند
[ترجمه گوگل]آنها از نوشیدنی من می گویند که هرگز دروغ من را در نظر نمی گیرند


کلمات دیگر: