کلمه جو
صفحه اصلی

buzzard


معنی : سنقر، لاشخور، پرندهای شبیه باز، ادم لاشخور و پست
معانی دیگر : (جانورشناسی) سنقر (انواع بازهای سنگین جثه و آهسته پرواز به ویژه جنس buteo)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) سنقر، پرنده‌ای شبیه باز، آدم لاشخور و پست، لاشخور


وزوز، سنقر، لاشخور، پرندهای شبیه باز، ادم لاشخور و پست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several American vultures.

(2) تعریف: any of several broad-winged European hawks.

• any of a number of large birds of prey (hawk, vulture, kite, etc.)
a buzzard is a large bird of prey.

مترادف و متضاد

سنقر (اسم)
falcon, buzzard, gyrfalcon

لاشخور (اسم)
buzzard

پرنده ای شبیه باز (اسم)
buzzard

ادم لاشخور و پست (اسم)
buzzard

جملات نمونه

1. A buzzard was circling overhead.
[ترجمه ترگمان]یک لاشخور دور بالای سرم می چرخید
[ترجمه گوگل]یک وزوز در حال سرازیری بود

2. Watching a buzzard in flight is very similar to watching a glider - it just seems to float effortlessly.
[ترجمه ترگمان]تماشای یک پرنده باز در پرواز بسیار شبیه به نگاه کردن یک گلایدر است - به نظر می رسد که بدون زحمت شناور است
[ترجمه گوگل]تماشای یک هواپیما در پرواز بسیار شبیه به تماشای یک هواپیما است - به نظر می رسد به نظر می رسد به راحتی شناور است

3. Wings longer and narrower than Buzzard; tail longer, with similar dark band at tip.
[ترجمه ترگمان]بال های بلندتر و باریک تر از Buzzard؛ دم بیشتر با نوار تاریک شبیه به نوک
[ترجمه گوگل]بال های طولانی تر و باریک تر از Buzzard؛ دم بلندتر، با نوار تاریک مشابه در نوک

4. The buzzard was heading for the updraft above the Edge, and nothing was going to deter it.
[ترجمه ترگمان]لاشخور در حال رفتن به سمت the بالای لبه بود و هیچ چیز نمی توانست مانع آن شود
[ترجمه گوگل]وزوز برای بالا بردن سطح لبه حرکت کرد، و هیچ چیز از آن جلوگیری نکرد

5. For tonight's event he'd selected William the buzzard, who could be depended upon.
[ترجمه ترگمان]برای اتفاقی که امشب افتاده بود، ویلیام the را که می توانست به آن وابسته باشد انتخاب کرده بود
[ترجمه گوگل]برای رویداد امشب وی ویلیام را انتخاب کرد، که می توانست بر آن متکی باشد

6. I've seen this buzzard mobbed by other members of the local crow tribe, the rooks, plenty of times before.
[ترجمه ترگمان]این لاشخور صفت را با اعضای دیگر قبیله کلاغ محلی، کلاغ ها و چندین بار دیده ام
[ترجمه گوگل]من دیگر این اعضای قبیله محلی، گرگ ها را دیده ام، بسیاری از زمان ها قبل از آن دیده ام

7. The buzzard periodically breaks its thread, soars into the wind, spins round and takes up its west-facing kite position again.
[ترجمه ترگمان]لاشخور به طور متناوب رشته خود را می شکند، به باد اوج می گیرد، دور می چرخد و دوباره به سمت غرب - رو به رو می کند - رو به رو است
[ترجمه گوگل]وزوز به طور دوره ای رشته خود را می شکند، به سمت باد می افتد، چرخش می کند و دوباره موقعیت غواصی غرب را می گیرد

8. A buzzard soared high overhead.
[ترجمه ترگمان]A بالای سرشان پرواز می کرد
[ترجمه گوگل]وزوز بالا سرایت کرد

9. American vulture smaller than the turkey buzzard.
[ترجمه ترگمان]کرکس آمریکایی کوچک تر از the بوقلمون است
[ترجمه گوگل]گرگ آمریکایی کوچکتر از بوقلمون بوقلمون است

10. The buzzard had picked the carcass clean.
[ترجمه ترگمان]buzzard لاشه را تمیز کرده بود
[ترجمه گوگل]وزوز لاشه را پاک کرد

11. If you put a buzzard in a pen six or eight feet square and entirely open at the top, the bird, in spite of his ability to fly, will be an absolute prisoner.
[ترجمه ترگمان]اگر پرنده باز را در فاصله شش یا هشت متر مربع قرار دهید و در بالای آن کاملا باز باشد، پرنده علی رغم توانایی اش برای پرواز، یک زندانی مطلق خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر شما در یک قلم شش یا هشت فوت مربع قرار دهید و در بالای آن باز شود، پرنده، به رغم توانایی پروازش، یک زندانی مطلق خواهد بود

12. The discovery in 2001 of the Buzzard field, with over 500m barrels of recoverable oil, was a rare exception in a basin where the average new field holds just 20m barrels.
[ترجمه ترگمان]اکتشاف در سال ۲۰۰۱، با بیش از ۵۰۰ میلیون بشکه نفت قابل بازیافت، یک استثنا نادر در یک حوزه است که در آن میانگین میدان جدید فقط ۲۰ میلیون بشکه در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]کشف در سال 2001 از میدان Buzzard، با بیش از 500 میلیون بشکه نفت قابل بازیافت، یک استثنای نادر در یک حوضه بود که میانگین میدان جدید فقط 20 میلیون بشکه است

13. Who is the buzzard in the wing tip shoes?
[ترجمه ترگمان]این لاشخور خانگی کیه؟
[ترجمه گوگل]کاسه در کفش نوک بال چیست؟

14. The reason is that a buzzard always begins a flight from the ground with a run of ten to twelve feet.
[ترجمه ترگمان]دلیلش این است که باز همیشه پرواز را با دویدن ۱۰ تا دوازده پا از زمین شروع می کند
[ترجمه گوگل]دلیل آن این است که بادکنک همیشه پرواز را از زمین شروع می کند و با ده تا دوازده فوت می گذرد

پیشنهاد کاربران

طبق نامگذاری کتاب پرندگان ایران از انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست واژه فوق معادل فارسی سارگپه دارد که به جنس Buteo اطلاق می شود. واژه سنقر معادل انگلیسی Harrier همان جنس Circus می باشد.


کلمات دیگر: