1. Anyone can be an astrologer as long as they are mathematically minded.
[ترجمه P] هرکسی می تواند یک ستاره شناس باشد در صورتی که ذهن محاسبه گر و منطقی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر کسی می تواند منجم باشد تا زمانی که از لحاظ ریاضی مهم باشد
[ترجمه گوگل]تا زمانی که از لحاظ ریاضی فکر کنند، هرکسی می تواند یک متفکر باشد
2. The astrologer claimed to be able to divine the future.
[ترجمه ترگمان]The مدعی بود که می تواند آینده را به دست آورد
[ترجمه گوگل]طالع بینی ادعا کرد که بتواند آینده را الهی کند
3. Nancy Reagan had an astrologer and her little gun.
[ترجمه ترگمان]نانسی ریگان یک منجم و اسلحه کوچک داشت
[ترجمه گوگل]نانسی ریگان یک طالع بینی و اسلحه کوچک داشت
4. An astrologer suggested that these represented Leo and Gemini.
[ترجمه ترگمان]یک منجم پیشنهاد کرد که اینها نماینده لیو و جمینی باشند
[ترجمه گوگل]یک طلسم پیشنهاد داد که این نماینده لئو و جمینی باشد
5. Lorna's publicist, physician, astrologer or other senior members of her entourage might also be present.
[ترجمه ترگمان]Lorna (روزنامه نگار)، پزشک، منجم و یا دیگر اعضای ارشد of نیز ممکن است حضور داشته باشند
[ترجمه گوگل]لورنا، متخصص اطلاع رسانی، پزشک، معصوم و یا سایر اعضای ارشد محله اش ممکن است حضور داشته باشد
6. Nostradamus, astrologer supreme and ritual magician, set out his prophecies in coded four-line stanzas with sometimes appalling alternative rhymes.
[ترجمه ترگمان]نوستراداموس دیوان عالی و تشریفات مذهبی، prophecies را در چهار بیت چهار سطری که بعضی وقت ها قافیه دار بود، تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]نوستراداموس، جادوگر معروف و متکلم، پیشگویی های خود را در چهار خط Stanzas با نشانه های گنگ و گاه وحشتناک جایگزین
7. Astrologer claims to be able to divine what the stars hold in store for us.
[ترجمه ترگمان]توصیه منجمین برای متولدین برج اسد در ماه دسامبر ۲۰۰۹
[ترجمه گوگل]ستاره شناس ادعا می کند که بتواند آنچه را که ستاره ها برای ما ذخیره می کنند، الهی کنند
8. Allow your astrologer to provide you with regular counseling and coaching.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید astrologer شما را با مشاوره و مشاوره منظم در اختیار شما قرار دهد
[ترجمه گوگل]اجازه دهید طالع بینی خود را به شما مشاوره و مربیگری منظم ارائه دهد
9. I was told by an astrologer that I should teach.
[ترجمه ترگمان]از ستاره شناس شنیدم که باید درس بدهم
[ترجمه گوگل]من توسط یک طلسم گفتم که من باید یاد بگیرم
10. Your astrologer will provide you with a vital, new understanding of yourself.
[ترجمه ترگمان]astrologer شما را با درک تازه ای از خودتان به شما کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]طالع بینی شما به شما یک درک عمیق و جدید از خودتان می بخشد
11. Then Mandy read on a -website about fertility astrologer Nicola Smuts, who, it was claimed, had predicted times when couples would conceive.
[ترجمه ترگمان]سپس مندی بر روی یک وب سایت در مورد منجم باروری نیکولا Smuts، که ادعا شده بود، زمانی را پیش بینی کرده بود که زوج ها تصور می کردند
[ترجمه گوگل]سپس مندی در نشریه ای در مورد نجیب زاده طاعون پروری نیکولا اسموت، که ادعا شده بود، زمان هایی را که زوج ها تصور می کردند، پیش بینی می کردند، خواند
12. Ronna Herman is a spiritual astrologer, counselor, new age practioner and teacher.
[ترجمه ترگمان]هرمان هرمان یک astrologer معنوی، مشاور، عصر جدید practioner و معلم است
[ترجمه گوگل]رنه هرمان یک طلسم روحانی، مشاور، تجار و معلم جدید است
13. He's an astrologer, looking for work.
[ترجمه ترگمان]ستاره شناس است و دنبال کار می گردد
[ترجمه گوگل]او ستاره شناس است، به دنبال کار است
14. The astrologer maintains that there is a natural resonance between the evolving motion of the universe, and the development of the human soul.
[ترجمه ترگمان]علم احکام نجوم مدعی است که میان حرکت تکامل جهان و توسعه روح انسان یک اثر طبیعی وجود دارد
[ترجمه گوگل]ستاره شناس ادعا می کند که بین حرکت در حال رشد جهان و توسعه روح انسانی یک رزونانس طبیعی وجود دارد