کلمه جو
صفحه اصلی

concrescence


معنی : پیوستگی، نمو مشترک، رشد با یکدیگر
معانی دیگر : (زیست شناسی) همرویش (رشد توام اندام ها یا یاخته ها مثلا در جنین)

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) رشد با یکدیگر، نمو مشترک، پیوستگی


جابجایی، نمو مشترک، پیوستگی، رشد با یکدیگر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the merging, esp. by growing together, of related parts or particles, as cells.

• growth through external addition

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] هم رویش، نمو مشترک یک رشد هم زمان یا جوش خوردگی یا یکپارچه شدگی بخش هایی که بطور اولیه از هم جدا هستند. مثلاً اتحاد تیغ های شعاعی در اسکلت یک رادیولر.

مترادف و متضاد

پیوستگی (اسم)
affinity, connection, conjugation, juncture, alliance, union, association, incorporation, adherence, cohesion, continuity, conjunction, affiliation, bond, unity, coalition, concrescence, connexion, zygosis, joinder

نمو مشترک (اسم)
concrescence

رشد با یکدیگر (اسم)
concrescence

جملات نمونه

1. For patients whose bleb became smaller and the concrescence was not good, krypton laser was shot around the hole or gas was reinforced.
[ترجمه ترگمان]برای بیمارانی که bleb کوچک تر شدند و the خوب نبود، کریپتون در اطراف حفره یا گاز مورد اصابت گلوله قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای بیمارانی که دچار ضعف و ضعف می شوند، لیزر کریپتون در اطراف حفره یا گاز تقویت شده است

2. The method has been widely applied in the concrescence of fracture, growth of nerve fiber, cure of infected wound, speeding growth of vegetables.
[ترجمه ترگمان]این روش به طور گسترده در the شکستگی، رشد فیبر عصبی، درمان زخم آلوده، رشد سریع سبزیجات اعمال شده است
[ترجمه گوگل]این روش به طور گسترده ای در کاهش شکستگی، رشد فیبر عصبی، درمان زخم های آلوده، رشد سریع سبزیجات استفاده شده است

3. Results The symptom alleviation rate and esophagitis gastroscope concrescence rate were not obviously different.
[ترجمه ترگمان]نتایج سرعت کاهش علائم و نرخ concrescence gastroscope به طور مشخص متفاوت نبودند
[ترجمه گوگل]نتایج: میزان کاهش علائم و میزان گسستروسکوپ مری به طور مشخص تفاوت نداشت

4. Conclusion:Sprinkled the cut can swiftly concrescence, decrease the wound complications, and operate simple and convenient, economy with the actual clinical use value.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: کاهش کاهش می تواند به سرعت کاهش یابد، عوارض زخم را کاهش دهد، و با ارزش واقعی مصرف بالینی، ساده و مناسب عمل کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: برش پاشی می تواند به سرعت در حال برداشتن، کاهش عوارض زخم، و بهره برداری ساده و راحت با استفاده از ارزش بالینی بالینی باشد

5. Because his wound is not concrescence well, Jerry fall in a faint in the lane and rescue by a old man who is working all his life, and tell him about himself suffering whole life!
[ترجمه ترگمان]چون زخم او خوب نیست، جری در باریکه راه محو می شود و توسط یک پیرمرد که تمام زندگی اش را کار می کند نجات می دهد و درباره زندگی خود با او سخن می گوید!
[ترجمه گوگل]از آنجا که زخم او خوب نیست، جری در ضعف در خط و نجات توسط یک پیرمرد است که تمام عمر خود را کار می کند و به او بگوید که خود را رنج می گذارد تمام زندگی!

6. The fracture concrescence is the most important step in the process of treating fracture.
[ترجمه ترگمان]شکستگی شکست مهم ترین قدم در فرآیند درمان شکستگی است
[ترجمه گوگل]شکستگی شکستگی مهمترین گام در روند درمان شکستگی است

7. How to promote fracture concrescence always is an active problem in osteology .
[ترجمه ترگمان]چگونگی ترویج concrescence شکستگی استخوان همیشه یک مشکل فعال در osteology است
[ترجمه گوگل]چگونگی ارتقای شکستگی شکست همیشه مشکل فعال در استخوان شناسی است

8. Tighten and restrain concrescence of skin, fit to oil skin. Good for release the pressure.
[ترجمه ترگمان]سفت کردن و جلوگیری از concrescence پوست، متناسب با پوست روغن، سفت و سخت است برای آزاد کردن فشار خوب است
[ترجمه گوگل]سفت و سخت شدن پوست، مناسب بودن پوست پوست برای فشار دادن خوب است

9. AIM: To study the effects of co-amino acids extracted from silkworm chrysalis on nourish and concrescence of wound in surgical hurt rats.
[ترجمه ترگمان](AIM: برای بررسی اثرات اسیده ای آمینه استخراج شده از کرم ابریشم کرم ابریشم بر روی تغذیه و concrescence زخم در موش های آسیب دیده جراحی
[ترجمه گوگل]AIM برای بررسی اثرات اسیدهای آمینه استخراج شده از کرم کرم ابریشمی بر روی تغذیه و زخم زخم در موشهای صحرایی جراحی شده

10. The effectiveness and the mechanism of human growth factor on wound concrescence and immune system activation, cell energy improvement and stimulating cell conversion were introduced.
[ترجمه ترگمان]اثربخشی و مکانیسم عامل رشد انسانی در concrescence زخم و فعال سازی سیستم ایمنی، بهبود انرژی سلول و تبدیل سلول تحریک به سلول معرفی شد
[ترجمه گوگل]اثربخشی و مکانیزم فاکتور رشد انسانی بر روی زخم زخم و فعال سازی سیستم ایمنی، بهبود انرژی سلولی و تبدیل سلول تحریک شده معرفی شد

11. OBJECTIVE To observe the anti - infectious and promoting concrescence of wound effect of scald film.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مشاهده درمان ضد عفونی و ترویج اثر زخم در اثر زخم
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر ضد عفونی و ترویج اثر زخم فیلم سقط شده

12. The medicines for scald are provided with antibacterial, diminishing inflammation and accelerating concrescence toward traumatic surface of the sufferers.
[ترجمه ترگمان]داروها برای آب گرم با خاصیت ضد باکتری، کاهش التهاب و شتاب بخشیدن به concrescence به سمت سطح آسیب مبتلایان قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]داروهای پوسیدگی با ضد باکتری، کاهش التهاب و تسریع در برابر سطح آسیب دیده بیماران ارائه می شود

13. Conclusion In the same locality and under the same condition of mechanical function, the transverse fracture could be concrescence faster than that of the oblique fracture.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در همان محل و تحت شرایط مشابه تابع مکانیکی، شکستگی عرضی می تواند سریع تر از شکست مورب باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری در یک محل و تحت شرایط کارکرد مکانیکی، شکست عرضی می تواند باعث شکستگی بیشتر از شکست مکان شود

14. The medical dressing can protect the wound, reduce infection, absorb secretion, keep animal heat and accelerate concrescence of the wound.
[ترجمه ترگمان]پانسمان پزشکی می تواند از زخم، کاهش عفونت، جذب ترشح، نگه داشتن گرما حیوانات و تسریع انتقال زخم جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]پانسمان پزشکی می تواند زخم را از بین ببرد، عفونت را کاهش می دهد، ترشح را جذب می کند، حرارت حیوان را حفظ می کند و زخم را تسریع می کند

15. Conclusion Tongluo tablet prepared by ourselves could be used as treatment for concrescence of tibia and fibula fracture after sargery.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری لوح سفیدی که توسط خود ما تهیه شده، می تواند به عنوان درمان برای concrescence of و شکستگی ساق پا پس از sargery مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: قرص تونگلو که توسط خودمان تهیه شده است، می تواند به عنوان درمان برای کاهش زخم های شکمی و شکاف فیبال بعد از جراحی استفاده شود


کلمات دیگر: