1. Through correlation analysis, soluble protein, praline and MDA content were significantly correlated with their cold tolerance in seeding stage.
[ترجمه ترگمان]از طریق تجزیه و تحلیل همبستگی، پروتیین محلول، praline و MDA به طور معنی داری با تحمل cold در مرحله آغازین همبستگی داشتند
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل همبستگی، پروتئین محلول، پروتئین و MDA به طور معنی داری با تحمل سرما در مرحله بذر ارتباط داشتند
2. The results showed that, the quality scores of praline content of the 4 plants increased in various degrees under drought stress condition.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که نمرات کیفی محتوی praline ۴ گیاه در درجات مختلف تحت فشار خشکسالی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که نمره کیفی مقادیر پرلیون از 4 گیاه در شرایط مختلف تحت شرایط تنش خشکی افزایش یافت
3. A temptingly sweet of ice cream praline cake at Coffee X-press Sheraton Xian Hotel, offers an endless array of sweet treats, never feel guilty to indulge you to these savor dessert.
[ترجمه ترگمان]یک کیک میوه ای از بستنی با قهوه در هتل شراتون جمیرا -، مجموعه ای بی پایان از محصولات شیرین را ارائه می دهد که هیچ وقت احساس گناه نمی کند تا شما را در این دسر لذت ببرد
[ترجمه گوگل]شیرین جادویی کیک پریلینای یخچال در Coffee X-press Sheraton Xian Hotel، یک مجموعه بی نظیر از غذاهای شیرین ارائه می دهد، هرگز احساس گناه نکنید که شما را به این دسر خوابیده بسپارید
4. Moreover when we carry on "the high praline" at present in the resistant breeding, it may be used in the b preliminary choice stage of breeding material.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هنگامی که ما \"the بالا\" را در زمان حاضر در the مقاوم در برابر خود حمل می کنیم، ممکن است در مرحله اولیه انتخاب مواد تولید به کار رود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این هنگامی که ما در حال حاضر پرلیان بالا را در پرورش مقاوم مقاوم می کنیم، می توان در مرحله انتخاب اولیه اولیه مواد پرورش استفاده کرد
5. We're doing ham with a praline sauce.
[ترجمه ترگمان] ما داریم با یه سس خردل خوب کار می کنیم
[ترجمه گوگل]ما با استفاده از سس پرلین، ژامبون می خوریم
6. TDAG 51 protein is rich in PQ ( praline - glutamine ) motif at the C terminal.
[ترجمه ترگمان]TDAG ۵۱ پروتیین در حالت PQ (praline - glutamine)در پایانه C غنی است
[ترجمه گوگل]پروتئین TDAG 51 در PQ (پرالیان - گلوتامین) در ترمینال C غنی است
7. This praline specialty is elaborately made.
[ترجمه ترگمان] این تخصص منه که درست شده
[ترجمه گوگل]این خاصیت پریلین به طور دقیق ساخته شده است
8. The increment of praline content and SOD activity in the seedlings raised in organic soil base was more than that in the seedlings raised in nutritional soil base under moderate drought stress.
[ترجمه ترگمان]افزایش مقدار praline و فعالیت sod در نهال که در پایه خاک ارگانیک پرورش داده شد، بیش از آن بود که در جوانه های base گیاهی زیر فشار خشکسالی متوسط بالا رفت
[ترجمه گوگل]افزایش محتوای پرلینو و فعالیت SOD در نهال هایی که در پایه آلی ارجحیت یافتند، بیشتر از نهال های گیاهی مطرح شده در پایه تغذیه ای تحت تنش خشکی متوسط بود
9. Good plan-except the result is a pretty dull confection for anyone but ardent Depp and praline fans.
[ترجمه ترگمان]برنامه خوب - به جز نتیجه، a بسیار خسته کننده برای هر کسی جز دپ و طرفداران سرسخت Depp است
[ترجمه گوگل]طرح خوب - به جز نتیجه یک confection بسیار نازک برای هر کسی، اما طرفداران Depp و طرفداران praline است
10. Meanwhile, the chlorophyll contents of Haloxylon's photosynthetic shoots parasitized by Cistanche deserticola decreased, the praline and MDA contents increased.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، مقدار کلروفیل shoots photosynthetic haloxylon انگلی شده توسط Cistanche deserticola کاهش یافت، محتوای praline و MDA افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در همین حال محتویات کلروفیل از شاخه های فتوسنتز Haloxylon که توسط Cistanche deserticola parasitized شده کاهش یافته است، محتوای پرالیون و MDA افزایش یافته است
11. Belgian chocolate may be expensive, but those who have sampled it say that there is no comparison between a standard chocolate bar and a Belgian praline.
[ترجمه ترگمان]شکلات بلژیکی ممکن است گران قیمت باشد، اما آن هایی که آن را نمونه گیری کرده اند می گویند که هیچ مقایسه ای بین یک نوار شکلات استاندارد و یک praline بلژیکی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]شکلات بلژیکی ممکن است گران باشد، اما کسانی که نمونه آن را می گویند می گویند که هیچ مقایسه ای بین یک شکلات استاندارد و praline بلژیک وجود دارد
12. At seeding stage, chlorophyll content and SOD activity decreased, while soluble protein, soluble sugar, praline, amino acid content and MDA content increased.
[ترجمه ترگمان]در مرحله کاشت، مقدار کلروفیل و فعالیت sod کاهش یافت در حالی که پروتئین در محلول، شکر قابل حل، praline، محتوای اسیده ای آمینه و MDA افزایش یافت
[ترجمه گوگل]در مرحله بذر، محتوای کلروفیل و فعالیت SOD کاهش می یابد، در حالی که پروتئین محلول، قنده محلول، پرینام، اسید آمینه و محتوای MDA افزایش می یابد
13. And for dessert, if you're still able to eat, there's a praline, a sweet Mexican candy made from pecans and sugar.
[ترجمه ترگمان]و برای دسر، اگه هنوز بتونی چیزی بخوری، یه شکلات سوخته، یه شکلات مکزیکی شیرین که از گردو و شکر درست شده
[ترجمه گوگل]و برای دسر، اگر شما هنوز هم می توانید غذا بخورید، یک پرلین، آب نبات مکزیکی شیرین ساخته شده از پشته و پخته شده شکر وجود دارد
14. And the dinner will end by crunchy chocolate cake with caramelized pears and hazelnut praline ice cream.
[ترجمه ترگمان]و شام با کیک شکلاتی ترد با pears caramelized و hazelnut praline ice پایان خواهد یافت
[ترجمه گوگل]و شام با کیک شکلاتی تند با گلابی کارامل شده و بستنی فندق پرلینال پایان می یابد