1. the government's wrongful confiscation of our properties
مصادره ی نامشروع املاک ما توسط دولت
2. the order for the confiscation of his properties was rescinded
دستور مصادره ی اموال او را لغو کردند.
3. The new laws allow the confiscation of assets purchased with proceeds of the drugs trade.
[ترجمه ترگمان]قوانین جدید توقیف اموال خریداری شده با درآمد حاصل از تجارت مواد مخدر را مجاز می شمارد
[ترجمه گوگل]قوانین جدید اجازه می دهد مصادره دارایی های خرید شده با درآمد حاصل از تجارت مواد مخدر
4. Debate over the far-reaching consequences of the attempted confiscation action should not die with their acquittal.
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد عواقب دور از دسترس اقدام به مصادره اموال نباید با تبرئه آن ها از بین برود
[ترجمه گوگل]بحث بر سر عواقب وسیع اقدامات مصادره نباید با تبرئه آنها جانان باشد
5. The judge said he would hold an assets confiscation hearing on Emmett in November.
[ترجمه ترگمان]قاضی گفت که در ماه نوامبر ضبط اموال ضبط شده در مورد امت را ضبط خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قاضی گفت که در ماه نوامبر یک دادرسی مصادره در امت را برگزار خواهد کرد
6. The fund will take out insurance against confiscation and government interference in the repatriation of profits.
[ترجمه ترگمان]این صندوق بیمه را در برابر توقیف و دخالت دولت در بازگشت سود به عمل خواهد آورد
[ترجمه گوگل]صندوق بیمه در برابر مصادره و دخالت دولت در بازپرداخت سود حاصل خواهد کرد
7. Special confiscation orders are problematic for a number of reasons.
[ترجمه ترگمان]صدور دستور توقیف ویژه برای تعدادی از دلایل مشکل آفرین است
[ترجمه گوگل]دستورات مصادره خاص به دلایل مختلف مشکل است
8. Judge orders confiscation of smuggler's £ 5m assets Drugs baron faces 15 years in solitary.
[ترجمه ترگمان]قاضی حکم توقیف ۵ میلیون پوند دارایی های قاچاقچی مواد مخدر را صادر کرد و ۱۵ سال در تنهایی مواجه شد
[ترجمه گوگل]قاضی می گوید مصادره دارایی های 5 میلیون پوند قاچاقچی مواد مخدر بارون 15 سال در انفرادی است
9. Confiscation of the property of all emigrants and rebels.
[ترجمه ترگمان]مصادره اموال همه مهاجران و شورشیان
[ترجمه گوگل]مصادره اموال همه مهاجران و شورشیان
10. The handling regulation for confiscation articles was not confirmed by the health administration.
[ترجمه ترگمان]مقررات مربوط به رسیدگی به توقیف مواد ضبط توسط اداره بهداشت تایید نشده است
[ترجمه گوگل]مقررات رسیدگی به مقررات مصادره توسط اداره بهداشت تایید نشده است
11. The orphan remembered with hatred the confiscation in his childhood institution of a teddy bear.
[ترجمه ترگمان]بچه یتیم با نفرت و کینه و confiscation که در دوران کودکی او بود به یاد آورد
[ترجمه گوگل]این یتیم با استفاده از نفرت مصادره موسسه دوران کودکی خود را با یک خرس عروسکی به یاد می آورد
12. The confiscation of dangerous goods be forfeited to produce documentary evidence.
[ترجمه ترگمان]توقیف کالاهای خطرناک به منظور تولید اسناد مستند از دست می رود
[ترجمه گوگل]محرمانه بودن کالاهای خطرناک برای تولید شواهد مستند محفوظ است
13. Government confiscation of children because the parent complains about mind control effects.
[ترجمه ترگمان]توقیف کودکان به دلیل شکایت والدین در مورد اثرات کنترل ذهن
[ترجمه گوگل]مصادره دولت از کودکان، زیرا والدین درمورد اثرات کنترل ذهن شکایت دارند
14. If confiscation once began, it was he - the worker and the saver - who would be looted.
[ترجمه ترگمان]اگر ضبط اموال یک بار آغاز شود، او - کارگران و نجات دهنده - که غارت خواهند شد
[ترجمه گوگل]اگر مصادره یک بار آغاز شد، او - کارگر و محافظ - بود که مورد غارت قرار گرفت