1. A lay brother let us in through a postern gate where others took care of our horses and baggage.
[ترجمه ترگمان]یک برادر خوابیده اجازه داد که از در عقبی در عقبی که دیگران از اسب های ما مراقبت می کردند وارد شویم
[ترجمه گوگل]یک برادر نابالغ ما را از طریق دروازه ای که در آن دیگران از اسب ها و چمدان ما مراقبت می کردند، به ما تحویل دادند
2. A small postern door in the great gate opened.
[ترجمه ترگمان]در عقبی بزرگ در باز شد
[ترجمه گوگل]یک درب پستی کوچک در دروازه بزرگ باز شد
3. Or his database opens Jiang of Ge postern and so on.
[ترجمه ترگمان]یا پایگاه داده او جیانگ of Ge و غیره را باز می کند
[ترجمه گوگل]یا پایگاه داده خود را جیانگ ژن Postern و غیره باز می شود
4. We slipped out of the postern door of the castle.
[ترجمه ترگمان]از در عقبی قلعه فرار کردیم
[ترجمه گوگل]ما از درب پشتی قلعه بیرون زدیم
5. The postern by exquisite blackboard newspaper.
[ترجمه ترگمان]در طول آن یک روزنامه روی تخته سیاه چیده شده بود
[ترجمه گوگل]پستون توسط روزنامه تخته سیاه نفیس
6. This is a postern virus.
[ترجمه ترگمان]این یه ویروس postern
[ترجمه گوگل]این ویروس پسین است
7. I stayed where I was, shouting out orders and near enough to the postern gate if things should go wrong.
[ترجمه ترگمان]من همان جایی که بودم ماندم، دستور داد و دستور دادم که اگر مشکلی پیش بیاید، به دروازه عقبی نزدیک شوم
[ترجمه گوگل]من در آنجا بودم، فریاد می زد و تقریبا به اندازه دروازه پاستور، اگر همه چیز به اشتباه برود
8. I looked over to the side wall where the postern gate stood and went cold with terror.
[ترجمه ترگمان]به طرف دیوار کناری که در عقبی در عقبی ایستاده بود نگاه کردم و از وحشت سرد شدم
[ترجمه گوگل]من به سمت دیوار سمت چپ نگاه کردم که در آن دروازه پستن ایستاد و با تروریسم سرد شد
9. Every few months Hugh de Tracy would mutter about seeing to the building of a proper barbican over the postern.
[ترجمه ترگمان]بعد از چند ماه، هیو و تریسی، در حالی که از روی سر در راه افتاده بودند، زیر لب زمزمه می کردند:
[ترجمه گوگل]هوی د تریسی هر چند ماه یک بار در مورد دیدن ساختن یک باربیکن مناسب بر روی پایونیر صحبت می کند
10. We crept down into the hall, through the kitchen and out by a small postern door.
[ترجمه ترگمان]به داخل تالار خزیده و از آشپزخانه بیرون رفتیم و از در عقبی در عقبی بیرون رفتیم
[ترجمه گوگل]ما را به داخل سالن، از طریق آشپزخانه و خارج از یک درب پستی کوچک فرو ریختیم
11. Because process technology can find the flaw of this program a bit higher, perhaps saying is postern .
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تکنولوژی فرآیند می تواند عیب این برنامه را کمی بالاتر بیابد، شاید گفته شود postern است
[ترجمه گوگل]از آنجا که تکنولوژی فرایند می تواند نقص این برنامه کمی بالاتر را پیدا کند، شاید بگوییم، پستنتر است
12. Instead of taking the short cut along the Sound we went down the road and entered by the big postern.
[ترجمه ترگمان]به جای برداشتن تکه کوچکی از تنگه، از جاده پایین رفتیم و با the بزرگ وارد شدیم
[ترجمه گوگل]به جای گرفتن کوتاهی در طول صدا، ما به پایین جاده رفتیم و وارد پست بزرگ شدیم
13. Was installed on the network server as a result of this company " postern program ", and this program must go out to drill to undertake in company in-house server.
[ترجمه ترگمان]در کارگزار شبکه به عنوان یک نتیجه از برنامه \"postern\" نصب شد، و این برنامه باید برای انجام کار در کارگزار خانگی شرکت انجام شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه این برنامه 'posttern' این شرکت بر روی سرور شبکه نصب شده است و این برنامه باید به منظور انجام در شرکت در سرور داخلی انجام شود
14. Under king some gas, let technical personnel Zhang Mou make " logistic bomb " reach " postern program ", attack website.
[ترجمه ترگمان]به موجب برخی گاز، به ژانگ Mou پرسنل فنی اجازه داد تا \"بمب منطقی\" را به \"برنامه postern\" حمله کند
[ترجمه گوگل]تحت پادشاه گاز، اجازه دهید پرسنل فنی Zhang Mou را 'بمب لجستیک' رسیدن به 'برنامه posttern'، وب سایت حمله