1. Tea polyphenols show great effects on astringency of tea taste.
[ترجمه ترگمان]این پلی فنول ها تاثیرات زیادی بر astringency طعم چای دارند
[ترجمه گوگل]پلی فنل چای اثرات زیادی بر رضایت طعم چای دارد
2. The palate shows sour cherries and tobacco, with astringency. Medium length with some tannin.
[ترجمه ترگمان]The cherries ترش و تنباکو را با astringency نشان می دهد طول متوسط با کمی tannin
[ترجمه گوگل]کواد ارشد گیلاس و تنباکو را نشان می دهد طول متوسط با برخی تانن
3. The astringency of algorithm was improved through coding the duration of unit operating status.
[ترجمه ترگمان]The الگوریتم از طریق کدگذاری طول مدت کارکرد واحد بهبود یافت
[ترجمه گوگل]رگبار الگوریتم از طریق برنامه ریزی طول مدت وضعیت واحد واحد بهبود یافته است
4. The results indicated that the bitterness and astringency of purple tealeaf would be reduced or restrained by adding edible protein in purple tealeaf.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که تلخی و astringency of های بنفش با اضافه کردن پروتئین خوراکی در tealeaf بنفش کاهش یا مهار می شوند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که تلخ و تندرستی تیلاف بنفش با افزودن پروتئین خوراکی در تیلاف بنفش، کاهش می یابد یا محدود می شود
5. Meanwhile, the paper analyzes the astringency and dynamic characteristic of the arithmetic of the compensation system.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، این مقاله مشخصه دینامیک و دینامیک محاسباتی سیستم جبران را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]در همین حال، مقاله تحلیل ریسک و ویژگی پویا حساب ارزیابی سیستم جبران را تحلیل می کند
6. Some astringency is inherent in tea, but green tea is more astringent than black.
[ترجمه ترگمان]برخی از astringency در چای جنبه ذاتی دارند، اما چای سبز بیشتر سفت و سفت است تا سیاه
[ترجمه گوگل]بعضی از ریسک پذیری در چای ذاتی است، اما چای سبز از ریزش مو بیشتر است
7. In addition, some characters of robustness and astringency of adaptive system is researched in the paper.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی از شخصیت های نیرومندی و astringency سیستم تطبیقی در این مقاله مورد تحقیق قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از کاراکترهای استحکام و رقت بار سیستم سازگار در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
8. The model with good astringency and stability can meet needs for bearing line detection completely.
[ترجمه ترگمان]مدل با قابلیت اطمینان و پایداری خوب می تواند نیاز به تشخیص خط به طور کامل داشته باشد
[ترجمه گوگل]مدل با ریسک و پایداری خوب می تواند به طور کامل نیاز به تشخیص خط کشیدن را تامین کند
9. RESULTS: GAS can eliminate acute inflammation, and has astringency and extrasomatic antibiotic function.
[ترجمه ترگمان]نتایج: گاز می تواند التهاب حاد را از بین ببرد و خاصیت antibiotic و extrasomatic را داشته باشد
[ترجمه گوگل]نتایج: GAS می تواند التهاب حاد را از بین ببرد و دارای ریسک پذیری و عملکرد آنتی بیوتیکی اضافی است
10. The improved arithmetic enhances astringency and astringent rate of the simulation with saturated accuracy, reduces the iteration time obviously.
[ترجمه ترگمان]حسابی بهبود یافته میزان astringency و astringent شبیه سازی با دقت اشباع را افزایش می دهد، زمان تکرار را به طور واضح کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]ریاضی بهبود یافته باعث افزایش ریسک پذیری و میزان رضایت شبیه سازی با دقت اشباع شده، زمان تکرار را به طور واضح کاهش می دهد
11. However, the global astringency of the interior point method for nonconvex problems is doubtful theoretically.
[ترجمه ترگمان]با این حال، astringency جهانی روش نقطه درونی برای مشکلات nonconvex از لحاظ نظری مردد است
[ترجمه گوگل]با این حال، رعب و وحشت جهانی روش نقطه داخلی برای مشکلات غیرقابل حل تئوری مشکوک است
12. The calculation of a practical example shows that this method has better astringency with certain reliability.
[ترجمه ترگمان]محاسبه یک مثال کاربردی نشان می دهد که این روش دارای قابلیت اطمینان خاصی با قابلیت اطمینان خاصی است
[ترجمه گوگل]محاسبه یک مثال عملی نشان می دهد که این روش دارای رضایت بهتر با قابلیت اطمینان خاص است
13. Experimental results show this method has some advantages in aspects of executive time and astringency.
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که این روش در جنبه های زمان اجرایی و astringency مزایایی دارد
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که این روش دارای مزایایی در جنبه های زمان اجرایی و ریسک پذیری است
14. The process, in which the tea develops its characteristic astringency, is known as fermentation.
[ترجمه ترگمان]فرآیندی که در آن چای مشخصه خود را توسعه می دهد، به عنوان تخمیر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]فرآیند، که چای رطوبت خاص خود را توسعه می دهد، به عنوان تخمیر شناخته می شود
15. The endosperm of the nut owes its marked degree of astringency.
[ترجمه ترگمان]The آجیل به میزان مشخصی از astringency بدهکار است
[ترجمه گوگل]اندوسپرم از مهره به میزان قابل توجهی از رقت رسیده است