کلمه جو
صفحه اصلی

attributive


معنی : اسنادی، مستقیم
معانی دیگر : نسبت دادنی، انتساب پذیر، خصلت مانند، همانند ویژگی فردی، (دستور زبان) وصفی، توصیفی، صفت وصفی (در عبارت black cat واژه ی black صفت وصفی است)، مستقیم در مورد صفات

انگلیسی به فارسی

اسنادی، (دستور زبان) مستقیم (در مورد صفات)


attributive، اسنادی، مستقیم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: acting as or having the quality of an attribute or attribution.

(2) تعریف: in grammar, indicating an attribute, as adjectives and adverbs that immediately precede the words they modify.
اسم ( noun )
• : تعریف: in grammar, a word or phrase expressing an attribute.

• adjective; accompaniment, auxiliary; characteristic
acting as an adjective (grammar)
when an adjective is used in attributive position it comes in front of a noun; a technical term in linguistics. compare predicative.

مترادف و متضاد

اسنادی (صفت)
attributive

مستقیم (صفت)
straight, through, direct, head-on, attributive, straightforward, undeviating, upstanding, face-to-face, first-hand, point-blank, straight-line

جملات نمونه

1. attributive case
(دستور زبان) حالت وصفی (اسنادی)

2. Relative pronouns and adverbs introduce attributive clauses.
[ترجمه ترگمان]pronouns pronouns و قیدها مواد attributive را معرفی می کنند
[ترجمه گوگل]ضمائم نسبی و قاعده ها عبارت های انتزاعی را معرفی می کنند

3. An attributive noun functions as an adjective.
[ترجمه ترگمان]یک اسم attributive به عنوان صفت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]اسم attributive به عنوان صفتی عمل می کند

4. Attributive adjectives precede the noun.
[ترجمه ترگمان] صفات پی - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]صفت attributive به اسم پیش می آید

5. When a quotation is followed by an attributive phrase, the comma is placed within the quotation marks.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک نقل قول با عبارت attributive دنبال می شود، ویرگول در داخل علامت کوتیشن قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]وقتی یک نقل قول با یک عبارت attributive دنبال می شود، کاما در علامت نقل قول قرار می گیرد

6. In Chinese and Japanese, some attributive clause and headword structures are considered to have ambiguity.
[ترجمه ترگمان]در زبان چینی و ژاپنی، برخی از clause و ساختارهای headword برای ابهام در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]در زبان چینی و ژاپنی، برخی از مفاد بند و ساختار واژه ها به عنوان ابهام در نظر گرفته می شوند

7. Usually for a declarative sentence: the subject (S) precedes the predicate and the verb (V) precedes the object (O); the modifier (attributive and adverbial) precedes the central words.
[ترجمه ترگمان]معمولا برای یک جمله declarative: موضوع (S)قبل از نظر (O)مقدم است و فعل (V)بر جسم مقدم است (O)؛ تعدیل کننده (attributive و adverbial)بر کلمات مرکزی مقدم است
[ترجمه گوگل]معمولا برای یک عبارت declarative: موضوع (S) قبل از پیش فرض است و فعل (V) پیش از جسم (O)؛ اصلاح کننده (attributive and adverbial) پیش از کلمات مرکزی است

8. Then join the two sentences using the Attributive Clause.
[ترجمه ترگمان]سپس با استفاده از بند attributive به دو جمله ملحق شوید
[ترجمه گوگل]سپس دو جمله را با استفاده از Clause Attributive پیوست کنید

9. Match and combine them into sentences using the attributive clause.
[ترجمه ترگمان]انطباق و ترکیب آن ها با استفاده از بند attributive
[ترجمه گوگل]آنها را با استفاده از عبارت attributive ترکیب کنید و آنها را به جملات ترکیب کنید

10. Finally, we illustrated the expression role of body attributive semantic research.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما نقش چهره تحقیق معنایی را نشان دادیم
[ترجمه گوگل]در نهایت، بیان نقش تحقیق معنایی وابسته به بدن را نشان دادیم

11. What are attributive adjectives and predicative adjectives?
[ترجمه ترگمان]بین صفات و صفات predicative چی کار می کنی؟
[ترجمه گوگل]صفت های صفتی و صفت پیش بینی کننده چه هستند؟

12. An attributive clause is a clause that modifies a noun an adjective or prepositional phrase does.
[ترجمه ترگمان]یک شرط attributive عبارت است از یک شرط که یک اسم را به عنوان صفت یا عبارت prepositional اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]یک عبارت attributive یک جمله است که اصطلاحا صفت یا اصطلاح prepositional را اصلاح می کند

13. English and Chinese postpositive attributive differs not only in types, but also in forms, so it's very difficult to compare their systems.
[ترجمه ترگمان]attributive های انگلیسی و چینی نه تنها در انواع مختلف، بلکه در اشکال هم متفاوت هستند، بنابراین مقایسه سیستم های آن ها بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]تأثیرات پسوپوزیج انگلیسی و چینی نه تنها در انواع مختلف، بلکه در فرمها نیز متفاوت است، بنابراین مقایسه کردن سیستم هایشان دشوار است

14. Please find out the attributive clause in the passage.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم در راهرو هم the را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]لطفا در بخش گذرگاه بند بندی را بیان کنید

اصطلاحات

attributive case

(دستور زبان) حالت وصفی (اسنادی)



کلمات دیگر: