کلمه جو
صفحه اصلی

atavistic


معنی : شباهت به نیاکان، وابسته به نیاکان
معانی دیگر : وابسته به نیاکان، شباهت به نیاکان

انگلیسی به فارسی

وابسته به نیاکان، شباهت به نیاکان


atavistic، وابسته به نیاکان، شباهت به نیاکان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of a trait, behavior, or the like, existing or playing a role at an earlier stage or time and recurring or reappearing within an organism or within a society after long absence or seeming disappearance.

- They are now engaging in such atavistic behavior as accusing innocent women of being witches.
[ترجمه ترگمان] آن ها در حال حاضر درگیر چنین رفتار atavistic هستند که زنان بیگناه را به جادوگری متهم می کنند
[ترجمه گوگل] آنها در حال حاضر در چنین رفتارهای آتاویستی به عنوان متهم کردن زنان بیگناه به جادوگری مشغول هستند

• (biology) pertaining to atavism (appearance of a trait belonging to a distant ancestor that has been dormant in recent generations)
atavistic feelings or behaviour remind you of the feelings or behaviour of your primitive ancestors; a formal word.

مترادف و متضاد

شباهت به نیاکان (صفت)
atavistic

وابسته به نیاکان (صفت)
atavistic

جملات نمونه

1. It was abominable, atavistic and atrocious, big, black and brutal, cruel cold and callous, and so on.
[ترجمه ترگمان]این کار زشت و نفرت انگیز و خشن و خشن و بی رحم و بی رحم و بی رحم و سنگدل بود
[ترجمه گوگل]این حیرت انگیز، خشونت آمیز و بی رحمانه، بزرگ، سیاه و وحشی، بی رحمانه و سرد و غیره بود، و غیره

2. It was filthy work, but full of atavistic excitement and the promise of financial reward.
[ترجمه ترگمان]کار کثیفی بود، اما پر از هیجان atavistic و وعده پاداش مالی
[ترجمه گوگل]این کار کثیف بود، اما پر از هیجان آتاistic و وعده پاداش مالی است

3. She sensed it; she knew it in some atavistic way that had nothing to do with intellect.
[ترجمه ترگمان]او آن را حس می کرد؛ او آن را در یک شیوه قدیمی که هیچ ربطی به عقل نداشت می دانست
[ترجمه گوگل]او آن را حس کرد؛ او آن را در برخی از شیوه ای آوااستفاده می دانست که هیچ ارتباطی با عقل نداشت

4. Ironically, of course, these atavistic impulses no longer correspond to reality.
[ترجمه ترگمان]البته، این impulses atavistic دیگر با واقعیت همخوانی ندارند
[ترجمه گوگل]با این حال، به طرز وحشیانه ای، این تحریکات آتاویستی دیگر با واقعیت سازگار نیست

5. There is something quite atavistic about a group of people sitting down together to a good dinner.
[ترجمه ترگمان]یک چیز کاملا غیر عادی درباره گروهی از مردم در کنار هم قرار دارد که با هم شام بخورند
[ترجمه گوگل]در مورد گروهی از مردم که به یک شام خوب می نشینند چیزی کاملا آوااستفاده می شود

6. The atavistic affection in other words is to increase fall and add its motivity.
[ترجمه ترگمان]علاقه atavistic به عبارت دیگر، افزایش سقوط و اضافه کردن motivity آن است
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، عاطفه آتاویستی، افزایش سقوط است و انگیزه آن را افزوده است

7. Atavistic spikelets of bisexual structure in genus Carex.
[ترجمه ترگمان]atavistic spikelets از ساختار دو جنس در جنس Carex
[ترجمه گوگل]سنبله های Atavistic از ساختار دو جنس در جنس Carex

8. An atavistic mutation of Alpinia guangdongensis — on the origin of staminodes in Zingiberaceae.
[ترجمه ترگمان]یک جهش atavistic از Alpinia guangdongensis - در منشا of در Zingiberaceae
[ترجمه گوگل]یک جهش آتاویستی از Alpinia guangdongensis - بر مبنای staminodes در Zingiberaceae

9. It would be wrong to interpret them as atavistic remnants.
[ترجمه ترگمان]تفسیر آن ها به عنوان بازمانده atavistic اشتباه بود
[ترجمه گوگل]اشتباه می کنم که آنها را به عنوان بقایای آتاویستی تفسیر کنم

10. It was characteristic of an old, atavistic callousness that went with her delicacy.
[ترجمه ترگمان]این یکی از خصوصیات اخلاقی کهنه و atavistic بود که با ظرافت خاص خود پیش می رفت
[ترجمه گوگل]این مشخصه ی یک خستگی قدیمی است، که با ظرافت او رفت

11. Certain atavistic Westerners promulgated the theory that Chinese women liked their modest position in society.
[ترجمه ترگمان]Certain غربی ها این نظریه را که زنان چینی از موقعیت متوسط خود در جامعه خوششان می آید، منتشر کردند
[ترجمه گوگل]بعضی از غربیان آتاویستی این نظریه را ترویج دادند که زنان چینی موقعیت شان در جامعه را دوست دارند

12. Or a priest of some unknown religion who strides towards us, implacably set on some atavistic rite?
[ترجمه ترگمان]یا یک کشیش از مذهب ناشناس که با قدم های بلند به سوی ما گام برمی دارد، یا آداب و رسوم قدیمی را رعایت می کند؟
[ترجمه گوگل]یا کشیش برخی از مذاهب ناشناخته ای که به سمت ما حرکت می کند، به طور ضمنی بر روی برخی از کلیساهای آتاویسی قرار می گیرد؟

13. Then another feeling crept over me, a deep, almost atavistic longing.
[ترجمه ترگمان]سپس احساس دیگری در وجودم نفوذ کرد، چیزی عمیق و تقریبا غیر عادی
[ترجمه گوگل]پس یک احساس دیگر بر سر من، یک اشتیاق عمیق و تقریبا آتاویستی است

14. It becomes virtually impossible when your enemy is trying to inflame every atavistic passion in order to defeat you.
[ترجمه ترگمان]تقریبا غیرممکن می شود که دشمن شما بخواهد هر نوع شور و شوق atavistic را شعله ور کند تا شما را شکست دهد
[ترجمه گوگل]هنگامی که دشمن شما تلاش می کند تا هر گونه اشتیاق آتاویستی را برای شما شکست دهد، تقریبا غیرممکن می شود

پیشنهاد کاربران

قدیمی باستانی کهنه


کلمات دیگر: