کلمه جو
صفحه اصلی

corroborated


معنی : موید، موکد، مشدد

انگلیسی به فارسی

تایید شده است، موکد، موید، مشدد


مترادف و متضاد

موید (صفت)
confirmed, corroborated

موکد (صفت)
strict, corroborated, emphatic, emphasized, forceful

مشدد (صفت)
corroborated, strengthened

پیشنهاد کاربران

اثبات شده، تأیید شده، تأکید شده، تصدیق شده


کلمات دیگر: