1. The Colonel gave me advice on how to comport myself in the White House.
[ترجمه ترگمان]سرهنگ به من توصیه کرد که چطور خودم را در کاخ سفید نگه دارم
[ترجمه گوگل]سرهنگ به من توصیه کرد که چگونه خودم را در کاخ سفید برگردانم
2. His statement did not comport with the facts.
[ترجمه ترگمان]بیانیه او با حقایق همخوانی نداشت
[ترجمه گوگل]بیانیه او با واقعیت ها ارتباطی نداشت
3. The findings of this research do not comport with accepted theory.
[ترجمه ترگمان]یافته های این تحقیق با نظریه پذیرفته همخوانی ندارد
[ترجمه گوگل]یافته های این تحقیق با نظریه پذیرفته نشدنی نیست
4. Many animals show inherited differences in how they comport themselves.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از حیوانات نشان می دهند که چگونه رفتار خود را با دیگران تطبیق می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از حیوانات تفاوت های ارثی را در خودشان نشان می دهند
5. They should be able to comport themselves as they want.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید بتوانند همان طور که می خواهند عمل کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید بتوانند خود را همانطور که میخواهند، جذب کنند
6. His remark simply does not comport with his known attitude.
[ترجمه ترگمان]این حرف او را به سادگی با طرز رفتار his ادا نمی کند
[ترجمه گوگل]اظهارات او به سادگی با نگرش شناخته شده اش قابل مقایسه نیست
7. A judge should comport himself authoritatively [ with dignity ].
[ترجمه ترگمان]یک قاضی باید با اقتدار باشد
[ترجمه گوگل]یک قاضی باید خود را با اقتدار [با کرامت] کنار بگذارد
8. His conduct did not comport with his high position.
[ترجمه ترگمان]رفتارش با موقعیت و موقعیت او ارتباطی نداشت
[ترجمه گوگل]رفتار او با موضع عالی خود نداشت
9. I do not know how I would comport myself.
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چه طور این کار را می کردم
[ترجمه گوگل]من نمی دانم که چگونه خودم را می گیرم
10. A judge should comport himself authoritatively.
[ترجمه ترگمان]قاضی با لحنی آمرانه گفت: یک قاضی باید این کار و انجام بده
[ترجمه گوگل]یک قاضی باید خود را به طور قانونی تحویل دهد
11. Such actions do not comport with your high status.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات با موقعیت high همخوانی ندارد
[ترجمه گوگل]چنین اقداماتی با موقعیت بالا شما راحت نیست
12. His speech and deportment do not comport with his high position.
[ترجمه ترگمان]رفتارش و رفتارش با موقعیت و موقعیت او موافق نیست
[ترجمه گوگل]سخنرانی و سخنرانی او با موضع عالی خود راضی نیست
13. His statement comport with the facts.
[ترجمه ترگمان]بیانیه او با حقایق تطبیق می کند
[ترجمه گوگل]بیانیه او با واقعیت ها همراه است
14. His conduct do not comport with his high position.
[ترجمه ترگمان]رفتارش با موقعیت و موقعیت او موافق نیست
[ترجمه گوگل]رفتار او با موضع عالی خود نیست
15. Microwave oscillator is one of key comport components for radar, electronic-wave, communication and measurement fields etc.
[ترجمه ترگمان]oscillator Microwave یکی از اجزای key برای رادار، موج الکترونیکی، ارتباطات و زمینه های اندازه گیری و غیره است
[ترجمه گوگل]نوسان مایکروویو یکی از اجزای اصلی Comport برای رادار، موج الکترونیکی، زمینه ارتباطات و اندازه گیری و غیره است