کلمه جو
صفحه اصلی

conferee


معنی : مشاوره کننده، همرایزن
معانی دیگر : شرکت کننده در کنفرانس، conferree مشاوره کننده

انگلیسی به فارسی

( conferree ) مشاوره‌کننده، هم‌رایزن


انگلیسی به انگلیسی

• receiver of a degree; one who is granted something; one who participates in a conference

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who participates in a conference.

(2) تعریف: one on whom an honor or award has been bestowed or conferred.

مترادف و متضاد

مشاوره کننده (اسم)
conferee

همرای زن (اسم)
conferee

جملات نمونه

1. The conferees met again and found Ambedkar adamant.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان بار دیگر دیدار کردند و Ambedkar الماس را یافتند
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره دوباره دیدار کرد و متوجه شد Ambedkar

2. Conferees are now advised to bring their own cup or buy one when they get here.
[ترجمه ترگمان]اکنون به شرکت کنندگان توصیه می شود که یک فنجان خود را بیاورند یا زمانی که به اینجا می رسند یکی را بخرند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مجریان توصیه می کنند که فنجان خود را خریداری کنند و یا خرید کنند

3. Unexpectedly, one of the House conferees decided that this action left her free to break with tradition as well.
[ترجمه ترگمان]به صورت غیر منتظره، یکی از اعضای شرکت کنندگان در مجلس تصمیم گرفت که این اقدام او را رها کرده تا سنت را با سنت قطع کند
[ترجمه گوگل]به طور غیر منتظره، یکی از اعضای مجلس تصمیم گرفت که این اقدام را آزاد کند تا با سنت هم شکسته شود

4. Any conferee operation at electronic white board, including simple figure draw operation, the characters are input and operated etc., share with other conferees when being all right .
[ترجمه ترگمان]هر عملیات conferee در صفحه سفید الکترونیکی شامل کار کشیدن ساده، شخصیت های ورودی و کار هستند و غیره
[ترجمه گوگل]هر کارگردانی در هیئت مدیره سفید الکترونیکی، از جمله کار ساده، عملیات قرعه کشی، کاراکتر ها ورودی و عمل می کند و غیره، هنگامی که همه چیز درست است، با اشتراک کنندگان دیگر به اشتراک بگذارید

5. Strike a microphone, think that the conferee will cannot to hear your any sound other for mute state when, the person assumes mute state.
[ترجمه ترگمان]با یک میکروفون، فکر کنید که the قادر به شنیدن صدای شما برای حالت لال نیست، زمانی که فرد، حالت لال را فرض می کند
[ترجمه گوگل]یک میکروفون را بکشید، فکر می کنید که محرک نمیتواند هر صدایی دیگر را برای حالت خاموش شنیدن، زمانی که شخص حالت خاموش را فرض کند

6. Therefore the conferee can obtain more information than at the teleconference.
[ترجمه ترگمان]بنابراین conferee می تواند اطلاعات بیشتری نسبت به at بدست آورد
[ترجمه گوگل]بنابراین کنگره می تواند اطلاعات بیشتری را از طریق کنفرانس تلفنی به دست آورد

7. Conferee: Chief representative of representative office, administration executive, administration representative, financial managers, taxation managers, and tax related personnel .
[ترجمه ترگمان]conferee: نماینده ارشد دفتر نمایندگی، مدیر اجرایی، مدیر اجرایی، مدیران مالی، مدیران مالیاتی و پرسنل مرتبط با مالیات
[ترجمه گوگل]Conferee نماینده اصلی دفتر نمایندگی، مدیر اجرایی، نماینده دولت، مدیران مالی، مدیران مالیاتی و پرسنل مرتبط با مالیات است

8. Offer the exchange environment of the most perfect forward position to conferee.
[ترجمه ترگمان]محیط تبادل را از بهترین وضعیت رو به جلو به conferee پیشنهاد دهید
[ترجمه گوگل]محیط مبادله ای از بهترین موقعیت پیشین را برای شرکت در کنفرانس ارائه کنید

9. Offer the exchange environment of the most perfect most forward position to conferee .
[ترجمه ترگمان]محیط مبادله بهترین موقعیت رو به جلو را به conferee پیشنهاد دهید
[ترجمه گوگل]محیط مبادله ای از بهترین موقعیت برای هدایت بیشتر را ارائه می دهد


کلمات دیگر: