کلمه جو
صفحه اصلی

from the ground up


از پایین به بالا، کاملا

جملات نمونه

1. He changed everything from the ground up.
[ترجمه ترگمان] اون همه چیز رو از زمین عوض کرد
[ترجمه گوگل]او همه چیز را از زمین شروع کرد

2. The professor knew his subject from the ground up.
[ترجمه ترگمان]استاد از روی زمین این موضوع را می دانست
[ترجمه گوگل]پروفسور موضوعش را از سطح زمین می دانست

3. Reportedly built from the ground up, it includes a static analyser, debugger and performance analyser based on an object-oriented architecture.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، از روی زمین ساخته شده اند، و شامل تجزیه و تحلیل ایستا، debugger و analyser عملکرد براساس معماری شی گرا می باشد
[ترجمه گوگل]گزارش شده از سطح زمین ساخته شده است، شامل تجزیه و تحلیل استاتیک، اشکال زدایی و تجزیه و تحلیل عملکرد بر اساس یک معماری شی گرا است

4. When designing any product from the ground up, be it a Web application or a paper plate, the most important thing to consider is who will be using it.
[ترجمه ترگمان]زمانی که هر محصول را از روی زمین طراحی می کنید، یک برنامه وب و یا یک صفحه کاغذ باشید، مهم ترین چیزی که باید در نظر بگیرید این است که چه کسی از آن استفاده خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هنگام طراحی هر محصول از زمین، آن را یک برنامه وب یا یک صفحه کاغذ، مهمترین چیز در نظر گرفتن این است که چه کسی از آن استفاده خواهد کرد

5. Mr Murdoch built Fox News from the ground up.
[ترجمه ترگمان]آقای موردوچ، فاکس نیوز را از زمین بلند کرد
[ترجمه گوگل]آقای مرداک فاکس نیوز را از سطح زمین ساخته است

6. Deng Xiaoping's reforms have worked from the ground up.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات دنگ Xiaoping از روی زمین کار کرده است
[ترجمه گوگل]اصلاحات دنگ شیائوپینگ از زمین تا کنون کار کرده است

7. To make a study of my business duties; to know my work from the ground up. To mix brains with my efforts and use system and method in all I undertake. To find time to do everything needful by never letting time find me or my subordinates doing nothing.
[ترجمه ترگمان]برای این که وظیفه خود را به انجام برسانم و کار خود را از زمین تشخیص دهم برای مخلوط کردن مغز با تلاش های من و استفاده از سیستم و روش در تمام کاری که انجام می دهم برای یافتن زمان برای انجام هر کاری که لازم باشد، هرگز اجازه نمی دهد که من و زیردستان من هیچ کاری انجام دهند
[ترجمه گوگل]برای مطالعه در مورد وظایف کاری من؛ برای شناخت کار من از زمین تا برای مخلوط کردن مغز با تلاش هایم و استفاده از سیستم و روش در تمام انجام من برای پیدا کردن زمان برای انجام هر کاری که لازم است هرگز اجازه ندهید زمان پیدا کنید من یا زیردستان من هیچ کاری انجام نمی دهند

8. He came to work for Uncle Julian and learn the business from the ground up.
[ترجمه ترگمان]اون اومده بود برای عمو جولیان کار کنه و تجارت رو از زمین یاد بگیره
[ترجمه گوگل]او برای عمو جولیان کار کرد و کسب و کار را از زمین شروع کرد

9. Speedo Man is a very gifted woodworker who built his house from the ground up, she tells me.
[ترجمه ترگمان]او به من می گوید: Man مرد با استعدادی است که خانه اش را از زمین ساخته
[ترجمه گوگل]مرد سریع مردی بسیار باارزش است که خانه اش را از زمین ساخته است، به من می گوید

10. Laws, regulations, and all kinds of public expenditures need to be rebuilt from the ground up on this new basis.
[ترجمه ترگمان]قوانین، مقررات و همه انواع مخارج عمومی باید از روی زمین به این پایه جدید بازسازی شوند
[ترجمه گوگل]قوانین، مقررات و همه نوع هزینه های عمومی باید از زمین تا این اساس جدید بازسازی شود

11. People are going to have to learn to design tactics that work from the ground up.
[ترجمه ترگمان]مردم باید یاد بگیرند که تاکتیک های طراحی را یاد بگیرند که از روی زمین کار می کنند
[ترجمه گوگل]مردم باید یاد بگیرند تاکتیک هایی را طراحی کنند که از سطح زمین کار می کنند

12. Two large lightning bolts strike the ground near Las Cruces, New Mexico. Though human eyes perceive the opposite, lightning moves from the ground up to the cloud.
[ترجمه ترگمان]دو گلوله بزرگ صاعقه در زمین نزدیک لاس Cruces، نیومکزیکو رخ می دهد اگر چه چشم های انسان مخالف را درک می کنند، صاعقه از زمین به سمت ابر حرکت می کند
[ترجمه گوگل]دو پیچ و خم رعد و برق بزرگ در نزدیکی Las Cruces، نیومکزیکو، به زمین حمله می کنند اگرچه چشم انسان درک می کند، رعد و برق حرکت می کند از زمین تا ابر

13. I answered an ad and created my very own multi-million dollar Net-work Marketing business from the ground up.
[ترجمه ترگمان]من به یک آگهی پاسخ دادم و یک کسب وکار چند میلیون پوندی خودم را از زمین به وجود آوردم
[ترجمه گوگل]من به یک آگهی پاسخ دادم و کسب و کار منحصر به فرد خود را چند میلیون دلار سرمایه گذاری خالص کار خود را از سطح زمین ایجاد کردم

14. This program leads the new generation of enterprise software and is built from the ground up on Internet architecture.
[ترجمه ترگمان]این برنامه، نسل جدید نرم افزار تجاری را رهبری می کند و از پایه معماری اینترنت ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این برنامه منجر به نسل جدیدی از نرم افزار سازمانی می شود و از معماری اینترنتی ساخته شده است

پیشنهاد کاربران

از اول ، از ابتدا ، از پایه

۱ - کاملا، اساسی، از اول،
To strat from the beginning/scratch, completely, thoroughly, entirely,
From the most basic level to the highest level; completely
They designed the house from the ground up.
۲ - از صفر شروع کردن, با دست خالی شروع کردن starting with nothing
"The young partners built a business FROM THE GROUND UP. "


کلمات دیگر: