کلمه جو
صفحه اصلی

set sail


1- (برای عزیمت) بادبان ها را گستردن 2- (سفر دریایی) آغاز کردن، (کشتی) حرکت کردن، بادبان گشودن

انگلیسی به انگلیسی

• depart; set off to sea

جملات نمونه

1. We set sail at high tide.
[ترجمه ترگمان]ما در مد بالا بادبان کشیدیم
[ترجمه گوگل]ما در جزر و مد بالا قرار می گیریم

2. The timbers creaked as the boat set sail.
[ترجمه ترگمان]تخته های قایق به محض حرکت قایق به صدا درآمد
[ترجمه گوگل]چوب های چوبی به عنوان قایق بادبان بسته شد

3. The ship was to set sail at once, on the admiral's orders.
[ترجمه ترگمان]کشتی می بایست بی درنگ حرکت کند، بر طبق دستور دریاسالار
[ترجمه گوگل]این کشتی در یک زمان، در دستورات دریاسلار قرار گرفت

4. They set sail with the sails reefed against the strong winds.
[ترجمه ترگمان]آن ها با بادبان بزرگ در مقابل باده ای قوی بادبان کشیدند
[ترجمه گوگل]آنها بادبان را با بادبانهای قوی تقویت کردند

5. Christopher Columbus set sail for the New World in the Santa Maria.
[ترجمه ترگمان]کریستف کلمب عازم دنیای جدید سانتا ماریا شد
[ترجمه گوگل]کریستوفر کلمب برای جهانی جدید در سانتا ماریا قایقرانی است

6. They set sail with the first fair wind.
[ترجمه ترگمان]آن ها با اولین باد موافق حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]آنها اولین باد عادلانه بادبان را برپا کردند

7. We set sail from Kuwait.
[ترجمه ترگمان]ما بادبان را از کویت بیرون کشیدیم
[ترجمه گوگل]ما از کویت کشتی میگیریم

8. We raised the anchor and set sail.
[ترجمه ترگمان]لنگر را بلند کردیم و بادبان کشیدیم
[ترجمه گوگل]ما لنگر را بالا برده ایم و بادبان را برداریم

9. The ship set sail for Europe.
[ترجمه ترگمان]کشتی به سوی اروپا حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این کشتی برای اروپا سفر کرد

10. He will set sail next week.
[ترجمه ترگمان]هفته دیگر حرکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او هفته آینده به باد می آید

11. We set sail for France at first light.
[ترجمه ترگمان]در اولین روشنایی به سوی فرانسه حرکت کردیم
[ترجمه گوگل]ما برای اولین بار نور فرانسه را برای فرانسه آماده کردیم

12. The following week the 'Queen Elizabeth' set sail for Jamaica.
[ترجمه ترگمان]هفته بعد، ملکه الیزابت عازم جامائیکا شد
[ترجمه گوگل]هفته بعد، 'ملکه الیزابت' برای جامائیکا بادبانها را راه انداخت

13. They set sail the next morning with a fair wind.
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد با بادی موافق حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد با یک باد عادلانه بادبان ها را می بندند

14. They set sail for France.
[ترجمه ترگمان]عازم فرانسه شدند
[ترجمه گوگل]آنها برای فرانسه سفر می کردند

پیشنهاد کاربران

عازم سفر دریایی شدن، بادبانها را باز کردن
/to begin a voyage, to hoist the sails of a boat ship, etc



کلمات دیگر: