1. But if diminutive of dubiety of coronary heart disease moves electrocardiogram test result is positive, the possibility with its electropositive holiday is larger.
[ترجمه ترگمان]اما اگر اندک of از بیماری های قلبی عروقی نتیجه آزمون الکتروکاردیوگرام را انجام دهد، احتمال این که تعطیلات electropositive بزرگ تر باشد، بیشتر است
[ترجمه گوگل]اما اگر کاهش تضاد بیمار قلب و عروق کرونر در نتیجه آزمایش الکتروکاردیوگرام حرکت مثبتی داشته باشد، امکان تعلیق الکترومغناطیسی آن بیشتر است
2. On this point there can be no dubiety.
[ترجمه ترگمان]در این مورد هیچ dubiety وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در این نقطه هیچ مشکلی وجود ندارد
3. The most effective precautions against professional risks are to acquire and apply the concepts of professional prudence and dubiety to enhance the awareness of accountability.
[ترجمه ترگمان]موثرترین اقدامات احتیاطی در برابر خطرات حرفه ای، به دست آوردن و اعمال مفاهیم دوراندیشی حرفه ای و dubiety برای افزایش آگاهی از پاسخگویی است
[ترجمه گوگل]موثرترین اقدامات احتیاطی در برابر خطرات حرفه ای برای به دست آوردن و استفاده از مفاهیم احتیاط حرفه ای و دغدغه برای افزایش آگاهی از مسئولیت پذیری است
4. Isabella wanted the nation's spiritual life to be as free from dubiety as its legal system.
[ترجمه ترگمان]ایزابلا می خواست که زندگی معنوی ملت از dubiety به عنوان سیستم قانونی آن آزاد باشد
[ترجمه گوگل]ایزابلا می خواست که زندگی معنوی ملت را به عنوان نظام حقوقی خود، به عنوان غیرقانونی بودن، آزاد کند
5. And then the proud and smirking Poet and Maker falls ten thousand feet ito dubiety.
[ترجمه ترگمان]و سپس شاعر مغرور و پوزخند مغرورانه به سن ۱۰ هزار پا پاس داد
[ترجمه گوگل]و سپس شاعر و نوازنده افتخار و دلسرد کننده ده هزار پایی آن را دوبله می کند
6. And then the proud and smirking Poet and Maker falls ten thousand feet into dubiety .
[ترجمه ترگمان]و سپس شاعر مغرور و مغرورانه ده هزار پا به سوی dubiety سقوط می کند
[ترجمه گوگل]و سپس شاعر و نوازنده افتخار و دلگرم کننده ده هزار پایی را به دوبله می اندازد