1. the fast lasted from dawn to dusk
روزه از سحر تا غروب ادامه داشت.
2. She was invisible in the dusk of the room.
[ترجمه ترگمان]در تاریکی اتاق، او نامریی بود
[ترجمه گوگل]او در غروب خورشید اتاق نامرئی بود
3. Dusk was falling as we drove home.
[ترجمه آیسانا] وقتی به خانه رسیدیم , هوا تاریک شد.
[ترجمه مانکوک] وقتی به خانه رسیدیم، خورشید در حال غروب بود/هوا تاریک شده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه رسیدیم، هوا تاریک می شد
[ترجمه گوگل]هنگام رفتن به خانه، غروب سقوط کرد
4. Shortly before dusk they reached a fork and took the left-hand track.
[ترجمه علیرضا] مدت کوتاهی قبل از غروب خورشید به دوراهی رسیدند و مسیر چپ دست را گرفتند
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که به یک چنگال رسیدند و دست چپش را گرفتند
[ترجمه گوگل]مدت کوتاهی قبل از غروب خورشید به چنگال رسیدند و مسیر چپ دست را گرفتند
5. He works from dawn till dusk .
[ترجمه شکوهی] او از سحر تا غروب آفتاب کار می کند
[ترجمه ترگمان]تا غروب آفتاب کار می کند
[ترجمه گوگل]او از سپیده دم تا غروب خورشید کار می کند
6. We made a landfall at dusk after three weeks at sea.
[ترجمه ترگمان]پس از سه هفته در دریا به ما نزدیک شد
[ترجمه گوگل]پس از سه هفته در دریای ما در ساحل فرود آمدیم
7. At dusk more fish come into the shallows.
[ترجمه آیسانا] هنگام غروب , ماهی های زیادی وارد آب های کم عمق می شوند
[ترجمه زاهدی] هنگام غروب ماهی های بیشی به سطح اب می ایند
[ترجمه ترگمان]هنگام غروب، ماهی های بیشتری وارد آب های کم عمق می شدند
[ترجمه گوگل]در غروب ماه بیشتر ماهی ها به کمین می آیند
8. We worked from dawn to dusk, seven days a week.
[ترجمه ترگمان]ما از سپیده دم تا غروب، هفت روز در هفته کار می کردیم
[ترجمه گوگل]ما از سپیده دم تا غروب، هفت روز در هفته کار کردیم
9. The demonstration lasted from dawn till dusk.
[ترجمه ترگمان]نمایش تا غروب تا غروب ادامه یافت
[ترجمه گوگل]تظاهرات از طلوع تا غروب خورشید ادامه داشت
10. Hong Kong buzzes from dawn to dusk at a dizzy pace.
[ترجمه ترگمان]هنگ کنگ از سپیده دم تا غروب با سرعت گیج می رفت
[ترجمه گوگل]هنگ کنگ از طلوع و غروب خورشید در یک سرعت سرگیجه
11. As dusk fell, bats began to fly between the trees.
[ترجمه ترگمان]همچنان که هوا تاریک می شد، خفاش ها بین درخت ها پرواز می کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که غروب شد، خفاش ها بین درختان پرواز می کردند
12. At dusk bats appear in vast numbers.
[ترجمه ترگمان]در تاریکی، خفاش ها در تعداد زیاد ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]در خلال غروب خورشید در تعداد زیادی ظاهر می شود
13. The lamps twinkled in the gathering dusk.
[ترجمه ترگمان]در تاریکی فزاینده چراغ ها خاموش شدند
[ترجمه گوگل]چراغ ها در شب غروب خورشید درخشید
14. Even at dusk the air was still heavy.
[ترجمه ترگمان]حتی هنگام غروب هوا هنوز سنگین بود
[ترجمه گوگل]حتی در غروب خورشید هوا هنوز سنگین بود
15. I arrived at dusk, hungry and footsore after walking all day.
[ترجمه ترگمان]هنگام غروب آفتاب، گرسنه و کوفته به راه افتادم
[ترجمه گوگل]من بعد از قدم زدن در تمام روز به غروب خورشید رسیدم، گرسنه و پوزخند زدم