کلمه جو
صفحه اصلی

burse


معنی : خیم، بورس
معانی دیگر : کیسه، کیف پول، (اسکاتلند و کانادا) بورس آموزشی، کمک هزینه ی تحصیلی، کیف کیسه مانند، مغازه یا بازار خرید وفروش، وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود

انگلیسی به فارسی

کیف کیسه‌مانند، مغازه یا بازار خرید‌وفروش، بورس، وجهی که برای کمک‌هزینه تحصیلی داده می‌شود


burse، بورس، خیم


انگلیسی به انگلیسی

• purse, wallet; stock exchange

مترادف و متضاد

خیم (اسم)
matter, nature, character, disposition, temper, temperament, bass, burse, gleet, phlegm, mucus

بورس (اسم)
exchange, bourse, burse


کلمات دیگر: