1. Two years later its people were deported to Assyria.
[ترجمه ترگمان]دو سال بعد، مردم آن از کشور آشور اخراج شدند
[ترجمه گوگل]دو سال بعد مردم آن به آشور اخراج شدند
2. The kings of Assyria were accustomed to offer foundation sacrifices of precious substances.
[ترجمه ترگمان]پادشاهان آشور عادت داشتند که فداکاری اساسی از مواد گرانبها را عرضه کنند
[ترجمه گوگل]پادشاهان آشور عادت کرده اند قربانی های بنیادی مواد ارزشمندی را ارائه دهند
3. The records of Assyria and Babylon are sparing in comparison.
[ترجمه ترگمان]اسناد کشور آشور و بابل در مقایسه با یکدیگر در حال صرفه جویی هستند
[ترجمه گوگل]پرونده های آشور و بابل در مقایسه با آن ها کم است
4. They organized Persian society after the fall of Assyria and Babylon.
[ترجمه ترگمان]آن ها جامعه ایرانی را پس از سقوط کشور آشور و بابل سازماندهی کردند
[ترجمه گوگل]آنها پس از سقوط آشور و بابل، جامعه ایرانی را سازمان دادند
5. So shall the king of Assyria lead away the Egyptians prisoners, and the Ethiopians captives, young and old, naked and barefoot, even with their buttocks uncovered, to the shame of Egypt.
[ترجمه ترگمان]بنابراین پادشاه کشور آشور، زندانیان مصری، و the، جوان و برهنه، برهنه و برهنه، حتی با کفل خود را به شرم مصر، رهبری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پس پادشاه آشور باید زندانیان مصری و اسیران اتیوپیایی، جوان و پیر، برهنه و پابرهنه را، حتی با اندامهای خود کشف کنند، برای شرمساری مصر، هدایت کنند
6. Consider Assyria, once a cedar in Lebanon, with beautiful branches toweredabove the thick foliage.
[ترجمه ترگمان]کشور آشور را، که زمانی چوب سدر در لبنان بود، با شاخه های زیبایی که شاخ و برگ های انبوه را احاطه کرده بود، در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]Asyria را در نظر بگیرید، یک سدر در لبنان، با شاخه های زیبا، شاخ و برگ های ضخیم را برافراشته است
7. Assyria was also at war with Urartu and Dilmun ( probably modern Qatar ) at this time.
[ترجمه ترگمان]کشور آشور همچنین در این زمان با Urartu و Dilmun (احتمالا در قطر مدرن)در حال جنگ بود
[ترجمه گوگل]در این زمان، آشور نیز با اورارتو و دیلمون (احتمالا قطر مدرن) در جنگ بود
8. Tiglath - Pileser king of Assyria came to him, but he gave him trouble instead of help.
[ترجمه ترگمان]پادشاه Tiglath - Pileser به او نزدیک شدند، اما او به جای کمک به او دردسر داد
[ترجمه گوگل]Tiglath - Pileser پادشاه آشور به او آمد، اما او به جای کمک به او مشکل
9. So Sennacherib king of Assyria and withdrew . He returned to Nineveh and stayed there.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب شاه باک of و پس از آن از اتاق بیرون رفت به نینوا بر می گردد و همان جا می ماند
[ترجمه گوگل]بنابراین سنخریب پادشاه آشور و بیرون رفت او به نینوا بازگشت و آنجا ماند
10. So Sennacherib king of Assyria departed and returned home and lived at Nineveh.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب شاه Sennacherib از شهر بیرون رفت و به خانه بازگشت و در نینوا زندگی کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین سنخیریب پادشاه آشور را ترک کرد و به خانه بازگشت و در نینوا زندگی می کرد
11. So Sennacherib king of Assyria departed, and went and returned, and dwelt at Nineveh.
[ترجمه ترگمان]این بود که شاه Sennacherib از آنجا بیرون رفت و رفت و در Nineveh ساکن شد
[ترجمه گوگل]بنابراین سنهریر، پادشاه آشور، رفت و رفت و بازگشت کرد و در نینوا ساکن شد
12. For they are gone up to Assyria, a wild ass alone by himself: Ephraim hath hired lovers.
[ترجمه ترگمان]زیرا are خود را به تنهایی up: افریم، عشاق را استخدام کرده بود
[ترجمه گوگل]زیرا آنها به سوی آسوری رفته اند، یک الاغ وحشی به تنهایی خود: عرفیم عاشقان را استخدام کرده است
13. His revolt soon spread to Armenia, Assyria, Parthia and Hyrcania.
[ترجمه ترگمان]شورش او بزودی به ارمنستان، آشور، پارت و hyrcania سرایت کرد
[ترجمه گوگل]شورش او به زودی به ارمنستان، آشور، پارتیا و Hyrcania گسترش یافت
14. We submitted to Egypt and Assyria to get enough bread.
[ترجمه ترگمان]ما به مصر و آشور تسلیم شدیم تا نان کافی به دست بیاوریم
[ترجمه گوگل]ما برای دریافت نان کافی به مصر و آشور رفتیم