1. She often pothers herself over unnecessary details.
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات خود را از جزئیات غیر ضروری سرزنش می کرد
[ترجمه گوگل]او اغلب خود را بیش از جزئیات غیر ضروری می کند
2. He pothered all evening over the bus schedule.
[ترجمه ترگمان]او تمام شب را در برنامه اتوبوس گذراند
[ترجمه گوگل]او تمام شب را در برنامه اتوبوس بیدار کرد
3. be in a pother about sth.
[ترجمه ترگمان]در یک pother در مورد چیزی غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]در مورد sth باشه
4. I think my little pother is a better teacher than I.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم pother کوچک من از من معلم بهتری است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم کوچکترم معلم بهتر از من است
5. I want to commend my little pother to your care.
[ترجمه ترگمان]میل دارم از pother برای مراقبت شما تشکر کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم به زحمت کوچک خودم توجه کنم
6. Did your pother play in the park this morning?
[ترجمه ترگمان]امروز صبح pother تو پارک بود؟
[ترجمه گوگل]آیا صبح زود در پارک بازی کردی؟
7. I told the story to John, who told it to his pother .
[ترجمه ترگمان]داستان را برای جان تعریف کردم، کسی که آن را به pother گفت
[ترجمه گوگل]من داستان را به جان گفتم که به زنی گفت که این را گفت