کلمه جو
صفحه اصلی

astrophysical


معنی : منسوب به فیزیک نجومی
معانی دیگر : منسوب به فیزیک نجومی

انگلیسی به فارسی

منسوب به فیزیک نجومی


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to astrophysics, of the study of the physical and chemical composition of celestial bodies

مترادف و متضاد

منسوب به فیزیک نجومی (صفت)
astrophysical

جملات نمونه

1. That stunning concept parallels some admittedly far-out astrophysical speculation of the present time.
[ترجمه ترگمان]آن مفهوم شگفت انگیز، برخی از گمانه زنی های astrophysical را در زمان حاضر، به طور حتم از بین می برد
[ترجمه گوگل]این مفهوم خیره کننده با برخی از حدس و گمان های آستروفیزیکی دور از زمان فعلی مواجه است

2. Institute of space, astrophysical and plasma sciences was established in 200
[ترجمه ترگمان]موسسه فضایی، فیزیک نجومی و پلاسما در سال ۲۰۰ میلادی پایه گذاری شد
[ترجمه گوگل]موسسه علوم فضایی، آئرو فیزیک و پلاسما در سال 200 تاسیس شد

3. Much astrophysical information is to be obtained from the intensity of absorption or emission lines.
[ترجمه ترگمان]بیشتر اطلاعات فیزیک نجومی باید از شدت جذب یا خطوط انتشار به دست آید
[ترجمه گوگل]اطلاعات بسیار آستروفیزیکی باید از شدت جذب یا انتشار خطوط تولید شود

4. To that end, astrophysical topics are grouped to the relevant areas of physics.
[ترجمه ترگمان]به این منظور، موضوعات astrophysical به حوزه های مربوطه فیزیک تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، موضوعات آئرو فیزیک به مناطق مرتبط فیزیک گروه بندی می شوند

5. To that end, astrophysical topics are grouped according to the relevant areas of physics.
[ترجمه ترگمان]به این منظور، موضوعات فیزیک نجومی با توجه به مناطق مربوط به فیزیک، گروه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، موضوعات آئرو فیزیک با توجه به زمینه های مربوط به فیزیک گروه بندی می شوند

6. The astrophysical study of the origin and evolution of the universe.
[ترجمه ترگمان]مطالعه فیزیک نجومی از منشا و تکامل جهان
[ترجمه گوگل]مطالعه اخترفیزیکی مبدا و تکامل جهان

7. The astrophysical study of the history, structure, and constituent dynamics of the universe.
[ترجمه ترگمان]فیزیک نجومی تاریخ، ساختار و دینامیک تشکیل دهنده جهان را مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]مطالعه اخترفیزیکی تاریخ، ساختار و پویایی اجزای جهان

8. The explosive nucleosynthesis in the astrophysical environment and its close link to nuclear structure are discussed.
[ترجمه ترگمان]مواد انفجاری در محیط astrophysical و پیوند نزدیک آن به ساختار هسته ای مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]هسته¬ای هسته¬ای انفجاری در محیط استروفی فیزیکی و ارتباط نزدیک آن با ساختار هسته ای مورد بحث قرار گرفته است

9. The finding will be detailed in the Astrophysical Journal.
[ترجمه ترگمان]این یافته در ژورنال astrophysical به تفصیل شرح داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این یافته در مجله Astrophysical منتشر خواهد شد

10. It'shows that these remain some astrometrical and astrophysical problems which require fully research.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که اینها برخی از مشکلات astrometrical و astrophysical هستند که نیازمند تحقیقات کامل هستند
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که این ها برخی از مشکلات آسترومتری و آستروفیزیکی که نیاز به تحقیق کامل دارند، باقی می مانند

11. The findings will appear in the Astrophysical Journal Letters. Now onto Pluto.
[ترجمه ترگمان]یافته ها در نامه های ژورنال astrophysical ظاهر خواهند شد حالا روی پلوتو
[ترجمه گوگل]یافته ها در نامه های Astrophysical Journal منتشر می شوند حالا بر روی پلوتون

12. The amount of light available for astrophysical analysis are usually so small.
[ترجمه ترگمان]مقدار نور موجود برای آنالیز astrophysical معمولا بسیار کوچک هستند
[ترجمه گوگل]مقدار نور موجود برای تجزیه و تحلیل آستروفیزیکی معمولا خیلی کوچک است

13. The findings will appear in the Astrophysical Journal Letters.
[ترجمه ترگمان]یافته ها در نامه های ژورنال astrophysical ظاهر خواهند شد
[ترجمه گوگل]یافته ها در نامه های Astrophysical Journal منتشر می شوند

14. Gilliland, however, had a parting shot to fire in his paper in Astrophysical Journal.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از جدا شدن از Journal در کاغذی که در روزنامه ها چاپ شده بود، شلیک کرد
[ترجمه گوگل]Gilliland، با این حال، در مقاله خود را در مجله Astrophysical منتشر شد


کلمات دیگر: