(روان کاوی) اصل لذت و درد، پروز رامش
pleasure principle
(روان کاوی) اصل لذت و درد، پروز رامش
انگلیسی به فارسی
(روانکاوی) اصل لذت و درد، پروز رامش
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: in psychoanalysis, the theory that humans tend to secure gratification and pleasure and to avoid pain or unpleasantness.
جملات نمونه
1. The reality principle does not dethrone the pleasure principle, but rather safeguards it.
[ترجمه ترگمان]اصل واقعیت این اصل لذت را از بین نمی برد، بلکه آن را به جای آن که از آن محافظت کند
[ترجمه گوگل]اصل واقعیت، اصل رضایت را خنثی نمی کند، بلکه آن را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]اصل واقعیت، اصل رضایت را خنثی نمی کند، بلکه آن را حفظ می کند
2. The pleasure principle would then be seen as one form of the more fundamental Nirvana principle.
[ترجمه ترگمان]سپس اصل لذت به عنوان یک شکل از اصل بنیادین Nirvana تلقی می شود
[ترجمه گوگل]سپس اصل اصل لذت به عنوان یکی از اصول پایه ای نیروانا دیده می شود
[ترجمه گوگل]سپس اصل اصل لذت به عنوان یکی از اصول پایه ای نیروانا دیده می شود
3. One found the pleasure principle at work again Saturday evening.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها اصل لذت را عصر شنبه بعد از ظهر پیدا کرد
[ترجمه گوگل]یک شنبه شب دوباره یک اصل لذت را در کار پیدا کرد
[ترجمه گوگل]یک شنبه شب دوباره یک اصل لذت را در کار پیدا کرد
4. The pleasure principle should motivate the programmes of study, and always be given high priority.
[ترجمه ترگمان]اصل لذت باید به برنامه های مطالعه و همیشه اولویت بالایی داده شود
[ترجمه گوگل]اصل لذت باید برنامه های آموزشی را القاء کند و همیشه اولویت های اولویت بندی شود
[ترجمه گوگل]اصل لذت باید برنامه های آموزشی را القاء کند و همیشه اولویت های اولویت بندی شود
5. The unconscious operates according to the pleasure principle alone - there are no values exercising restraint over instinctual impulses.
[ترجمه ترگمان]ضمیر ناخودآگاه با توجه به اصل لذت عمل می کند - هیچ ارزشی برای خودداری از انگیزه های instinctual وجود ندارد
[ترجمه گوگل]ناخودآگاه با توجه به اصل لذت تنها عمل می کند - ارزش هایی وجود دارد که مانع از تحریک های غریزی می شوند
[ترجمه گوگل]ناخودآگاه با توجه به اصل لذت تنها عمل می کند - ارزش هایی وجود دارد که مانع از تحریک های غریزی می شوند
6. FREUD ARGUED THAT the pleasure principle gave expression to primitive, animal drives.
[ترجمه ترگمان]freud argued معتقد است که این اصل تفریحی حالت اولیه و بدوی را به خود داده است
[ترجمه گوگل]FREUD اظهار داشت که اصل لذت بردن به حیوانات حیوانات اولیه، بیان شده است
[ترجمه گوگل]FREUD اظهار داشت که اصل لذت بردن به حیوانات حیوانات اولیه، بیان شده است
7. Judes excessive powerful libido, Sues narcissism, Arabella s pleasure principle give birth to their respective characteristic and outlook on life.
[ترجمه ترگمان]libido جنسی قوی، sues خودشیفتگی، اصل لذت Arabella، ویژگی و دیدگاه خاص خود را در زندگی به دنیا می آورند
[ترجمه گوگل]جود لیبیواد قدرتمند بیش از حد، سوس نارسسیسم، اصل لذت عربلا را به ارمغان می آورد ویژگی های خاص خود و چشم انداز زندگی
[ترجمه گوگل]جود لیبیواد قدرتمند بیش از حد، سوس نارسسیسم، اصل لذت عربلا را به ارمغان می آورد ویژگی های خاص خود و چشم انداز زندگی
8. The id operates according to the pleasure principle, in which its goal is immediate gratification and reduction of tension.
[ترجمه ترگمان]نهاد مطابق با اصل لذت عمل می کند، که در آن هدف آن ارضا فوری و کاهش تنش است
[ترجمه گوگل]این شناسه براساس اصل لذت است که هدف آن رضایت فوری و کاهش تنش است
[ترجمه گوگل]این شناسه براساس اصل لذت است که هدف آن رضایت فوری و کاهش تنش است
9. All of this we can associate with the pleasure principle.
[ترجمه ترگمان]همه ما میتونیم با این اصل لذت ببریم
[ترجمه گوگل]همه اینها می توانیم با اصل لذت همراه باشد
[ترجمه گوگل]همه اینها می توانیم با اصل لذت همراه باشد
10. The idea that the function of the pleasure principle is to satisfy itself by hallucination is thereto illustrate this—it is only an illustration.
[ترجمه ترگمان]این ایده که وظیفه اصل لذت، ارضا خودش با توهم است، این است که این فقط یک تصویر است
[ترجمه گوگل]این ایده که عملکرد اصل لذت آن است که خود را با توهم برطرف سازد، این را نشان می دهد، این فقط یک تصویر است
[ترجمه گوگل]این ایده که عملکرد اصل لذت آن است که خود را با توهم برطرف سازد، این را نشان می دهد، این فقط یک تصویر است
11. Jouissance is this something in which the pleasure principle marks its traits and its limits.
[ترجمه ترگمان]Jouissance چیزی است که در آن اصل تفریحی ویژگی های آن و محدودیت های آن را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]Jouissance این چیزی است که در آن اصل لذت بردن از صفات و محدودیت های آن است
[ترجمه گوگل]Jouissance این چیزی است که در آن اصل لذت بردن از صفات و محدودیت های آن است
12. He was very conscious of the speculative status of his death instincts theory in Beyond the Pleasure Principle.
[ترجمه ترگمان]او از اصول نظری غریزه مرگش در گذشته فراتر از اصل لذت آگاه بود
[ترجمه گوگل]او از وضعیت نظری نظریه غریزه مرگ در فراتر از اصل لذت آگاه بود
[ترجمه گوگل]او از وضعیت نظری نظریه غریزه مرگ در فراتر از اصل لذت آگاه بود
13. These primary processes always seek pleasure and avoid pain, that is, they function according to the pleasure principle.
[ترجمه ترگمان]این فرآیندهای اولیه همیشه به دنبال لذت هستند و از درد دوری می کنند، یعنی، طبق اصل لذت عمل می کنند
[ترجمه گوگل]این فرآیندهای اولیه همیشه از لذت لذت می برند و از درد اجتناب می کنند، به این ترتیب، طبق اصل لذت عمل می کنند
[ترجمه گوگل]این فرآیندهای اولیه همیشه از لذت لذت می برند و از درد اجتناب می کنند، به این ترتیب، طبق اصل لذت عمل می کنند
14. Freud was already sixty-four years old when the notion of the death instincts first appeared in Beyond the Pleasure Principle in 1920.
[ترجمه ترگمان]فروید در حال حاضر شصت و چهار سال داشت که مفهوم غرایز مرگ در ابتدا فراتر از اصل لذت در ۱۹۲۰ ظاهر شد
[ترجمه گوگل]فروید مدتها قبل شصت و چهار سال بود که مفهوم غرایز مرگ در ابتدا در فراتر از اصل لذت در سال 1920 ظاهر شد
[ترجمه گوگل]فروید مدتها قبل شصت و چهار سال بود که مفهوم غرایز مرگ در ابتدا در فراتر از اصل لذت در سال 1920 ظاهر شد
پیشنهاد کاربران
اصل لذت
pleasure principle ( روانشناسی )
واژه مصوب: اصل لذت
تعریف: اصلی که شوق ارضای غرایز را بر روان انسان ها حاکم می داند
واژه مصوب: اصل لذت
تعریف: اصلی که شوق ارضای غرایز را بر روان انسان ها حاکم می داند
کلمات دیگر: