کلمه جو
صفحه اصلی

duchess


معنی : دوشس، بانوی دوک
معانی دیگر : (مونث) دوشس (همسر دوک)، هم مقام دوک

انگلیسی به فارسی

دوشس، بانوی دوک


دوشیزه، دوشس، بانوی دوک


انگلیسی به انگلیسی

• wife of a duke; woman who holds (in her own right) the title equal to that of a duke
a duchess is a woman who has the same rank as a duke, or who is the wife of a duke.

مترادف و متضاد

دوشس (اسم)
duchess

بانوی دوک (اسم)
duchess

جملات نمونه

1. He insisted that his relationship with the duchess was purely professional.
[ترجمه ترگمان]او اصرار داشت که رابطه اش با دوشس کاملا حرفه ای است
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که رابطه اش با دوشیزه صرفا حرفه ای باشد

2. This is a memorial put up by the Duchess of Marlborough.
[ترجمه ترگمان]این یادگاری است که توسط داچس آو مارلبره گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]این یک یادبود توسط دوشس ملبورو است

3. The Duke and Duchess were so wealthy that they seemed to have money coming out of their ears.
[ترجمه ترگمان]دوک و دوشس چنان ثروتمند بودند که گویی از گوششان پول می گرفتند
[ترجمه گوگل]دوک و دوشس چنان ثروتمند بودند که به نظر می رسید که پول از گوششان بیرون می آمد

4. She claims she is a duchess living in reduced circumstances.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که دوشس در شرایط کاهش یافته زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که او دیکسون است که در شرایط کم زندگی می کند

5. Despite her status, the Duchess will not be given preferential treatment.
[ترجمه ترگمان]با وجود این وضعیت، دوشس تحت درمان ترجیحی قرار نخواهد گرفت
[ترجمه گوگل]با وجود وضعیت او، دوشس درمان نخواهد شد

6. It's a painting of the Duchess of Alba in the nude.
[ترجمه ترگمان]این نقاشی یک نقاشی از دوشس آلبا در the است
[ترجمه گوگل]این یک نقاشی از دوشس آلبا در برهنه است

7. "Not true," the Duchess cut in.
[ترجمه ترگمان]دوشس گفت: \" حقیقت ندارد \"
[ترجمه گوگل]'درست نیست،' دوشس بریده

8. The duchess bedeck herself with jewel.
[ترجمه ترگمان]دوشس خود را با جواهر نشان می داد
[ترجمه گوگل]دوشیزه خود را با جواهرات بپوشانید

9. The duchess arrived, surrounded by her retinue of servants.
[ترجمه ترگمان]دوشس، که ملازمان ملازمان او را احاطه کرده بودند، رسید
[ترجمه گوگل]دوشیزه وارد شد، توسط محصور از بندگانش احاطه شده است

10. The Duchess of Kent will be presenting the trophies.
[ترجمه ترگمان]دوشس کنت the را نشان خواهد داد
[ترجمه گوگل]دوشس کنت، جایزه ها را ارائه خواهد کرد

11. The following evening the duchess was again receiving guests.
[ترجمه ترگمان]فردای آن شب، دوشس بار دیگر مهمانان را پذیرایی کرد
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر، دوشیز دوباره مهمانان را دریافت کرد

12. The duchess dismissed the servant .
[ترجمه ترگمان]دوشس مستخدم را مرخص کرد
[ترجمه گوگل]دوشیزه بنده را اخراج کرد

13. The Palace has announced that the Duke and Duchess are to separate.
[ترجمه ترگمان]کاخ اعلام کرده است که دوک و دوشس از هم جدا هستند
[ترجمه گوگل]کاخ اعلام کرده است که دوک و دوشس جداگانه هستند

14. The duchess is expected to come out of hiding to attend the ceremony.
[ترجمه ترگمان]قرار است که دوشس از خفا بیرون بیاید تا در این مراسم شرکت کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که این دوشیزه به خارج از پنهان شدن برای شرکت در مراسم بیفتد

15. The Duchess levelled a deadly look at Nikko.
[ترجمه ترگمان]دوشس نگاهی مرگبار به Nikko انداخت
[ترجمه گوگل]دوشس یک نگاه مرگبار به نیکو داشت

پیشنهاد کاربران

دوشیزه


کلمات دیگر: