کلمه جو
صفحه اصلی

bunting


معنی : پارچه سست بافت پرچمی، شنل بچگانه
معانی دیگر : ردیفی از پرچم های کوچک (که در تزیین خیابان ها و ساختمان ها به کار می روند)، نوار پرچم، پرچمچه، (جانورشناسی) دانه خوار سیاه (تیره ی emberizidae و جنس های passerina و emberiza)، خطابی دوستانه

انگلیسی به فارسی

ترساندن، پارچه سست بافت پرچمی، شنل بچگانه


پارچه سست بافت پرچمی، خطابی دوستانه، شنل بچگانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a light, loose wool or cotton fabric often used to make flags.

(2) تعریف: a group of flags considered collectively, such as those on a ship.

(3) تعریف: colorful banners, streamers, or the like made of bunting.
اسم ( noun )
• : تعریف: any of various small, colorful birds of the finch family.
اسم ( noun )
• : تعریف: a hooded sleeping garment for infants.

• cloth used to decorate streets during holidays; fabric used to make flags; action of slowly hitting a ball
brown or gray european passerine bird with a short stout that feeds on seeds
bunting consists of rows of small coloured flags that are used to decorate streets and buildings on special occasions.

مترادف و متضاد

پارچه سست بافت پرچمی (اسم)
bunting

شنل بچگانه (اسم)
bunting

جملات نمونه

1. the streets were decorated with red, blue, and white bunting
خیابان ها با پرچم های سرخ و آبی و سفید آذین بندی شده بودند.

2. The country is gay with all colors of bunting.
[ترجمه ترگمان]این کشور از همه رنگ های of لذت می برد
[ترجمه گوگل]این کشور همجنسگرا است با تمام رنگهای گریز

3. Flags and bunting hung limply in the still, warm air.
[ترجمه ترگمان]پرچم های سه رنگ و ظریف در هوای آرام و گرم آویزان بود
[ترجمه گوگل]پرچم ها و شلاق ها در هوای گرم و خنک نگه داشته می شود

4. Nairoby is already decked out in bunting.
[ترجمه ترگمان]Nairoby در حال حاضر با نوار bunting تزیین شده است
[ترجمه گوگل]نایروبی در حال حاضر در حال گریختن است

5. Red, white and blue bunting hung in the city's renovated train station.
[ترجمه ترگمان]پرچم قرمز، سفید و آبی در ایستگاه قطار بازسازی شده شهر آویزان بود
[ترجمه گوگل]ایستگاه قطار بازسازی شده شهر، آویزان قرمز، سفید و آبی است

6. Villagers decked the streets with bunting.
[ترجمه ترگمان]روستاییان خیابان را با نوار bunting تزئین کردند
[ترجمه گوگل]روستائیان خیابان ها را با زحمت کشیدند

7. Snow bunting males are unmistakable in their all-white plumage with black backs.
[ترجمه ترگمان]مردان سفید برفی، پره ای سفید و سفید شان را تشخیص می دهند
[ترجمه گوگل]مردان بذر برفی در پرتقال سفید و سیاه پشتی بی خبر هستند

8. In a month the indigo bunting will sing and build its nest in the brambles.
[ترجمه ترگمان]در عرض یک ماه، bunting نیل برای ساختن آشیانه خود در بوته ها آواز خواهد خواند
[ترجمه گوگل]در یک ماه بیدین indigo آواز خواندن و ساختن لانه خود را در brambles

9. Scrubland birds such as reed bunting and curlew breed here.
[ترجمه ترگمان]پرندگان scrubland مثل bunting reed و curlew در اینجا پرورش داده می شوند
[ترجمه گوگل]پرندگان اسکروبلند مانند پرتقال نی و گونه های کورل در اینجا

10. Hotels were draped with patriotic bunting.
[ترجمه ترگمان]هتل ها با پارچه های میهن پرستانه پوشیده شده بودند
[ترجمه گوگل]هتل ها با پرچم وطن پرستانه تزئین شده بودند

11. The two bunting species are very different in appearance.
[ترجمه ترگمان]این دو گروه bunting با ظاهر بسیار متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]دو گونه شبیه به نظر می رسد بسیار متفاوت است

12. The two bunting species are very different in appearance. Snow bunting males are unmistakable in their all-white plumage with black backs.
[ترجمه ترگمان]این دو گروه bunting با ظاهر بسیار متفاوت هستند روبان سفید به رنگ های سفید و سفید با پشت سیاه مشخص می شود
[ترجمه گوگل]دو گونه شبیه به نظر می رسد بسیار متفاوت است مردان بذر برفی در پرتقال سفید و سیاه پشتی بی خبر هستند

13. Bunting had visited the shop 24 hours earlier.
[ترجمه ترگمان]Bunting ۲۴ ساعت پیش از این مغازه دیدن کرده بود
[ترجمه گوگل]بارتین 24 ساعت پیش از فروشگاه دیدن کرد

14. I hear one brief song of the indigo bunting. 3: 07-3: 12 PMIt is overcast.
[ترجمه ترگمان]یک آهنگ کوتاه از پرچم نیل را می شنوم ۳: ۰۷ - ۳: ۱۲ PMIt ابری است
[ترجمه گوگل]من می شنوم یک ترانه کوتاه از ترسناک indigo 3 07-3 12 PMIt غلیظ است

15. Saw an indigo bunting the other day.
[ترجمه ترگمان]اون روز یه پرچم طلایی رو دیدم
[ترجمه گوگل]یک روز دیگر به دیدن یک قاتل بیگانه رفت

The streets were decorated with red, blue, and white bunting.

خیابان‌ها با پرچم‌های سرخ و آبی و سفید آذین‌بندی شده بودند.


پیشنهاد کاربران

سربند


کلمات دیگر: